آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های پولساز با حداقل هزینه برای شروع کسب و کار
  • روش‌های تضمینی کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های نوآورانه کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های تضمینی و سریع کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راهکارهای کسب درآمد آنلاین برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای طلایی کسب درآمد آنلاین و آفلاین بدون هیچ سرمایه‌ای
  • راهنمای کامل کسب درآمد بدون سرمایه از صفر
  • راهنمای کامل و جامع درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ✔️ تکنیک های ضروری و طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • توصیه های اساسی و ضروری درباره میکاپ (آپدیت شده✅)
مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – ۲-۶- بیمه مسئولیت پزشکی و شرط عدم مسئولیت – 7
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

به نظر «حقوق ‌دانان فرانسه»، مسئولیت خارج از قرارداد، در جایی است که هیچ رابطه قبلی بین زیان دیده و عامل زیان، نیست؛ در حالی که مسئولیت قراردادی، در صورتی است که بین زیان دیده و عامل زیان رابطه قبلی قراردادی برقرار باشد. آن‌ ها مسئولیت خارج از قرارداد را در باب تعهدات و مسئولیت قراردادی را در آثار قرارداد بررسی می‌نمایند؛ این تفکیک در «حقوق ایران» نیز وارد شده است و آنچه «حقوق ‌دانان ایران» در منابع خود در «مسئولیت مدنی» مورد بحث قرار می‌دهند بیشتر مباحث مربوط به مسئولیت خارج از قرارداد است (تقی‌زاده و ‌هاشمی ۱۳۹۱، ۵).

بدین ترتیب، مسئولیت خارج از قرارداد، زمانی است که شخص بدون اینکه قراردادی از پیش، با زیان دیده داشته باشد به عمد یا خطا به او زیانی وارد سازد؛ این مسئولیت، ناشی از نقض تکالیف عام عرفی و قانونی است که بر همگان مقرر است (کاتوزیان ۱۳۷۴، ۱۷۴).

در قانون مدنی، در فصل دوم از باب دوم، اسباب این مسئولیت تحت عنوان «ضمان قهری» آمده است و مصادیق آن چنین ذکرشده است:

  1. «غصب» و آنچه که در حکم «غصب» است. ۲- «اتلاف». ۳- «تسبیب». ۴- «استیفاء».

اکنون واژه «مسئولیت مدنی» در این معنا، در زبان فارسی، جای اصطلاح «ضمان قهری» را گرفته و ظاهراً مراد قانون مدنی از «ضمان قهری»، همان «مسئولیت مدنی» است (جعفری لنگرودی ۱۳۶۴، ۱).

در قانون مسئولیت مدنی مصوب «۱۳۳۹» نیز، مراد از «مسئولیت مدنی»، معنای خاص آن، یعنی ضمان ناشی از اتلاف و تسبیب «عمدی» و یا «غیر عمدی» است، و برخی «حقوق ‌دانان» نیز گفته اند: «مسئولیت مدنی به معنای خاص، یعنی فرضی که شخصی به عمد یا در اثر خطای خود به دیگری زیان می‌ساند، و مسئول جبران آن قرار می‌گیرد» (کاتوزیان ۱۳۷۷، ۱۰).

۲-۴-۳- تفکیک بین مسئولیت قراردادی و قهری

از دیرباز، مسئله جدایی مسئولیت قراردادی و مسئو لیت خارج از قرارداد (ضمان قهری) و آثار مترتب بر آن در «حقوق اروپا»، به ویژه «حقوق فرانسه» مطرح بوده است؛ در «فرانسه» علمای حقوق، با احترام به آزادی اراده معتقد بودند که «قانون‌گذار» نباید در محدوده اراده قرارداد وارد گردد، بلکه باید به اراده طرفین و قرارداد احترام بگذارد و با توجه به اینکه مسئولیت قراردادی، اثر نقض قرارداد است و مسئولیت خارج از قرارداد، دارای منبع مستقل قانونی، و خود منبع مستقل تعهد است، همین تفاوت – صرف نظر از تفاوت‌های دیگر- کافی است تا این دو مسئولیت از هم جدا شوند (هاشمی ۱۳۸۸، ۶۱-۳۵).

در «فقه امامیه»، برخی «فقهاء» ‌به این دو مسئولیت توجه کرده‌اند، برخی گفته اند؛ اگر مسئولیت مدنی (ضمان) را به معنای تعهدات مالی در مقابل در مقابل تعدات غیر مالی تفسیر کنیم می‌توانیم آن را به ضمان عقدی و ضمان ناشی از عدم انجام معامله و زمان قهری (اتلاف و تسبیب) تعمیم دهیم (جعفری لنگرودی ۱۳۶۷، ۶۴۲). برخی فقهاء دیگر نیز، در تفسیر مفهوم اصطلاحی ضمان گفته اند ضمان قراردادی به معنی تدارک به عوض است، ولی ضمان قهری به معنی تلف مال موجود می‌باشد؛ ‌بنابرین‏ در اولی؛ ضمان متوقف به تلف نیست، در حالی که در ضمان قهری بدون تلف، موضوع ضمان نیز منتفی می‌باشد، ‌به این ترتیب ضمان به سه حالت در «فقه» متصور است، «ضمان کفالت»، «ضمان معاوضی»، و ـضمان غرامت»؛ مقرر داشته اند: «گاه خسارت‌های قهری ناشی از این نوع خسارت‌ها رابطه مستقیمی با قرارداد ندارد؛ ضمان، تعهدی است که از اراده طرفین قرارداد مبنی بر عهده شکنی و عدم اجرای قرارداد ناشی می‌شود…» (خویی بی‌تا، ۲۵).

۲-۵- مسئولیت انتظامی یا حرفه‌ای

مسئولیتی که اشخاصی ‌بر اساس قراردادهای حرفه‌ای در انجمن‌ها و اتحادیه‌ها و سازمان‌های صنف پزشکان دارند. به تخلف از این قوانین را تخلف انتظامی و اداری می‌گویند مثل سازمان نظام پزشکی که با عضویت پزشک در آن بر تخلفات پزشکان رسیدگی می‌کند.

۲-۶- بیمه مسئولیت پزشکی و شرط عدم مسئولیت

در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران، شرکت‌های بیمه قرارداد بیمه ویژه‌ای را با عنوان بیمه مسئولیت پزشکی به پزشکان، درمانگران و ارائه دهندگان خدمات درمانی، جهت حمایت مالی و حقوقی از پزشکان متهم غیرعمد در برابر جبران خسارت و قوانین کیفری ارائه می‌دهند. برخی از این بیمه نامه‌ها، حتی هزینه دیه دو نفر را که در اثر کوتاه و اشتباه در عملیات و اقدامات پزشکی به صورت غیر عمد کشته شده‌اند، تأمین می‌کنند.

فلسفه به وجود آمدن بیمه های مسئولیت پیروی از نظریه خطر بوده است که بر طبق آن خسارت‌های سنگینی که ممکن بود با پیشرفت علم و صنایع تولیدی به بار آید جبران شود. در ابتدا بسیاری از اندیشمندان به مخالفت با آن پرداختند.

از نظر این گروه بیمه مسئولیت باعث خواهد شد که اشخاص جانب احتیاط را نگه نداشته و از این راه موجب اختلال در نظم عمومی و اخلاق حسنه بشوند. در بیمه های مسئولیت، موضوع بیمه مال و یا خود آن مسئولیت نیست بلکه خطری است که ممکن است از آن ناشی شود.

در قرارداد بیمه یک بیمه گر داریم و یک بیمه گذار. دریافت وجه مذکور در برگ بیمه منوط به اثبات تقصیر بیمه گذار و متحمل شدن خسارت مادی به وی می‌باشد و مثلاً اگر در رابطه بیمار و پزشک، بیمار نتواند اثبات تقصیر بکند و یا اگر بیمار اعلام رضایت کند و از این راه پزشک دیه‌ای به بیمار نپردازد، بیمه‌گر هیچ وجهی به بیمه گذار (پزشک) پرداخت نخواهد کرد.

در دعاوی که علیه بیمه گذار در محاکم دادگستری طرح می‌گردد، بیمه گر به ‌عنوان قائم مقام عام بیمه گذار حق دفاع در برابر اشخاص را خواهد داشت. همچنین به دلیل متغیر بودن مبالغ خسارات معنوی در آرای محاکم، بیمه‌گر هیچ مسئولیتی در قبال خسارات معنوی اشخاص نخواهد داشت.

حال به بیان تفاوت بیمه مسئولیت با شرط عدم مسئولیت می‌پردازیم:

هدف از بیمه مسئولیت قرار دادن مسئولیت در ذمه مسئول است که بیمه‌گر تضمین کننده این مسئولیت است اما در شرط عدم مسئولیت ذمه مسئول از پرداخت هر گونه ضرری بری شده و زیان دیده هیچ مجرایی برای دریافت زیان خود نخواهد داشت. حال این سؤال مطرح است که آیا قراردادن شرط عدم مسئولیت در قراردادهای خصوصی بین افراد صحیح می‌باشد؟

به نظر دکتر امامی: «مسئولیتی که در نتیجه تقصیر برای افراد به وجود می‌آید با نظم عمومی ارتباط نزدیک دارد. به بیان دیگر، قوانین مربوط به مسئولیت کسی که مرتکب تعدی و تفریط شده است، به دلیل ارتباط با نظم عمومی، در زمره قوانین امری است که به واسطه قراردادهای خصوصی نمی‌توان از آن کاست یا از بین برد». از این رو قراردادن این شرط در قرارداد باطل خواهد بود کما اینکه قراردادن این شرط در قرارداد با اخلاق اجتماعی نیز در تضاد است.

از نظر دکتر کاتوزیان قراردادن شرط عدم مسئولیت در قرارداد صحیح ولی در برخی موارد نامشروع است:

نظر دهید »
پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 32 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

    1. . کدیور جمیله، زن، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۵٫ ص ۱۴٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن، تهران، شرکت انتشارات علمی‌و فرهنگی، ۱۳۸۲، ص ۱۶٫ ↑

    1. . صالحی، صلاح الدین، زن در نظام هستی، پیشین، ص ۱۵٫ ↑

    1. . قربان‌نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، انتشارات روز نو،۱۳۸۴،ج۱، ص ۴۳٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن، تهران،پیشین، ص ۱۹٫ ↑

    1. . مردانی، خیرا…، حقوق زن از نظر تاریخ ملت و اسلام، ۱۴۰۰ هـ، چاپ گوته، ۱۳۶۵، ص ۷و۸٫ ↑

    1. . پور‌محمدی، فاطمه، پایان‌نامه بررسی فمنیسم در ایران، حوزه الزهراء ری، ۱۳۸۳، ص۱۷٫ ↑

    1. . قربان‌نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پپیشین، ص ۴۳٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن تهران، پیشین، ص ۲۱٫ ↑

    1. . پور‌محمدی، فاطمه، «پایان‌نامه بررسی فمنیسم در ایران»، پیشین، ص۲۰٫ ↑

    1. .قربان‌نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پیشین، ص ۴۴٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن، پیشین، ص ۲۳٫ ↑

    1. . مولاوردی، شهین‌دخت، حقوق زنان، حقوق بشر، پیشین، ص ۴۹٫ ↑

    1. . مردانی، خیر ا…، حقوق زن از نظر تاریخ ملت‌ها و اسلام، پیشین، ص ۳ـ۴٫ ↑

    1. . صالحی، صلاح الدین، زن درنظام هستی، پیشین، ص ۲۱ـ۳۰٫ ↑

    1. . فهیمی‌، فاطمه، حقوق مالی زن، دانشگاه قم، پائیز ۱۳۸۵، ص ۱۸ـ۱۹٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، حقوق زنان برابری‌یا نابرابری، پیشین، ص ۱۲۰٫ ↑

    1. . همان، ص ۱۲۱٫ ↑

    1. . پور محمدی، فاطمه، پایان‌نامه بررسی فمنیسم در ایران، پیشین، ص۲۶٫ ↑

    1. . همان، ص ۱۴٫ ↑

    1. . بستان، حسین، نابرابری جنسی از دیدگاه اسلام و فمنیسم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵، ص ۷۴٫ ↑

    1. . زیبایی نژاد، محمد رضا، سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم، انتشارات دارالثقلین، ۱۳۷۹، ص۸۰٫ ↑

    1. . قربان نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پیشین، ص ۲۳ ↑

    1. . مولاوردی، شهین‌دخت، حقوق زنان، حقوق بشر، پیشین، ص ۱۵۰٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، نقد و بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و سند پکن، تهران، انتشارات روابط عمومی‌شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، پائیز ۱۳۸۲، ص ۱۳۶٫ ↑

    1. . ناظمی، غلامرضا، برابری زن و مرد در اسلام و غرب، پیشین، ‌ص ۱۳٫ ↑

    1. . فهیمی، فاطمه، حقوق مالی زن، پیشین، ص ۶۰٫ ↑

    1. . ناظمی، غلامرضا، برابری زن و مرد در اسلام و غرب، پیشین، ‌ص ۱۴٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، نقد و بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و سند پکن، پیشین، ص ۱۲۱٫ ↑

    1. . ناظمی، ‌غلامرضا، برابری زن و مرد در اسلام و غرب، پیشین، ص ۱۴٫ ↑

    1. . عظیم زاده اردبیلی، فائزه، فردی، لیلا، مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب، تهران، انتشارات مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، ۱۳۸۸، ج ۱، ص۲۷٫ ↑

    1. . مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن د راسلام،نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، باب ۱۸، ص ۱۴۴٫ ↑

    1. . عظیم زاده اردبیلی، فائزه، فردی، لیلا، مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب، پیشین، ج ۱، ص۲۸٫ ↑

    1. . خاتمی، ‌سید جواد، سید سمیه، امتیازات و اختصاصات زنان، سبزوار، انتشارات دانشگاه‌تربیت معلم سبزوارـ چاپار، ۱۳۸۸،ص۹۵٫ ↑

    1. . ناظمی، غلامرضا، ‌برابری زن و مرد در اسلام و غرب، پیشین، ص ۱۵٫ ↑

    1. . جهانگیری، محسن، بررسی تمایزهای فقهی زن ومرد، قم، مؤسسه‌ بوستان کتاب مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵، ص۱۱٫ ↑

    1. . کریمی، حمید، حقوق زن، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۸۳، ص ۱۹٫ ↑

    1. . جمعی از پژوهشگران، حقوق و شخصیت زن «۲»، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ نخست ۱۳۸۲،ص۸۰٫ ↑

    1. . مولاوردی، ‌شهین‌دخت، حقوق زنان، حقوق بشر، پیشین، ص ۱۱۹٫ ↑

    1. . جمعی از پژوهشگران، حقوق و شخصیت زن «۲»، پیشین، ص۸۱٫ ↑

    1. . قربان نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پیشین، ج۱، ص ۴۴٫ ↑

    1. . مرکز امور مشارکت زنان، زن و حقوق انسانی، تهران، انتشارات برگ زیتون، ۱۳۸۰، ص ۲۴ ↑

    1. . ناظمی، غلامرضا، برابری زن و مرد در اسلام و غرب، پیشین، ‌ص ۲۹٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، پیشین، ص ۶۸٫ ↑

    1. .علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، پیشین، ص۱۳۰٫ ↑

    1. . نیم نگاهی به حقوق زن در اسلام (سایت تبیان). ↑

    1. . زیبایی نژاد، محمد رضا، سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، پیشین، ص ۶۲٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، پیشین، ص۱۳۱و۱۳۲و۱۳۳٫ ↑

    1. . کریمی، حمید، حقوق زن، پیشین، ‌ص۲۷٫ ↑

    1. . مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی&،فلسفه حقوق، پیشین، ص ۲۲۴٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، پیشین، ص ۱۳۴٫ ↑

    1. . مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی&، فلسفه حقوق، پیشین، ص ۲۲۸٫ ↑

    1. . همان، ص ۲۳۴٫ ↑

    1. . علاسوند، فریبا، زنان و حقوق برابر، پیشین، ص۶۱٫ ↑

    1. . جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، انتشارات نشر فرهنگی رجا،۱۳۷۱، ص ۳۶۶٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، پیشین، ص ۲۰۳و۲۰۴٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، پیشین، ص ۳۰۷و۳۰۸و۳۰۹٫ ↑

    1. . اسلام و تفاوت‌های جنسیتی درنهاد‌های اجتماعی حسین بستان(نجفی)،قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه دفتر امور بانوان وزارت کشور، بهار ۸۸ ، ص ۲۷٫ ↑

    1. . جهانگیری، محسن، بررسی تمایزهای فقهی زن ومرد، پیشین، ص۳۲۸و۳۲۹٫ ↑

    1. .بستان(نجفی)، حسین، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی درنهاد‌های اجتماعی ، پیشین، ص ۶۷٫ ↑

    1. . همان، ص ۷۷٫ ↑

    1. . مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، پیشین، ص ۴۴۳٫ ↑

    1. . بستان، حسین، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی درنهاد‌های اجتماعی، پیشین، ص ۷۸٫ ↑

    1. . قربان نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پیشین، ص ۳۴٫ ↑

    1. .بستان(نجفی)، حسین، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی درنهاد‌های اجتماعی، پیشین، ص ۸۲٫ ↑

    1. . پاک نژاد، رضا، ازدواج مکتب انسان سازی، ج ۱، ص ۱۹۴٫ ↑

    1. . عمادزاده، زنان پیامبر اسلام، انتشارات محمد، ص۸۹٫ ↑

    1. . غفاری، محمد علی، آیات النساء، کتابفروشی‌های معتبر، ص۳۲٫ ↑

    1. . قربان نیا، ناصر، بازپژوهی حقوق زن، پیشین، ص ۵۴٫ ↑

    1. . مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی&، فلسفه حقوق، پیشین، ص ۲۳۱٫ ↑

    1. . صالحی، صلاح الدین، زن در نظام هستی، پیشین، ص ۲۱٫ ↑

نظر دهید »
مقاله-پروژه و پایان نامه | – 1
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

به گزارش فرهنگ نیوز، در دی ماه ۱۳۹۱، مرتضی طلایی، رئیس وقت کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در گفتگو با ایلنا، از افزایش زندگی مجردی دانشجویی در محلات شمال شهر تهران خبر داد و گفت« متأسفانه گزارش هایی مبنی بر تشکیل زندگی های مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف زندگی می‌کنند. این پدیده، نوع جدیدی از آسیب های اجتماعی است که پیامدهای خطرناکی دارد. هنوز آمار رسمی در این بخش اعلام نشده است، اما این معضل و پدیده جدید قطعاً ‌آسیب‌های جدیدی را به همراه خواهد داشت(مصلحتی:۱۳۸۴، ۱۸).

یکی از گونه‌های جدید روابط پیش از ازدواج روابط مبتنی بر «هم‌ خانگی» است که در کلان شهرهایی چون تهران رو به افزایش است. هم‌خانگی زندگی مشترک دو شریک جنسی بدون ازدواج با یکدیگر است. این ارتباط، گرچه نام زیبایی دارد، اما دلالت بر یک رابطه نامشروع، غیرقانونی و دور از شأن یک مسلمان و ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه دارد؛ رابطه‌ای که ازدواج نیست و خارج از تعهدات یک ازدواج است(اراکی، ۱۳۸۶، ۲۵).

پدیده همباشی[۱] که در غرب به جای ازدواج رسمی به آن رو آورده می شود و یکی از عوامل انحطاط اخلاقی غرب به شمار می رود در حقیقت همان زندگی زن و مرد در کنار یکدیگر به مدت موقت و نامعلومی است که تقریباً هیچ قید و بند اخلاقی و شرعی طرفین را طی این رابطه محدود نمی کند. هم‌باشی نوعی زندگی زناشویی و برقراری رابطه جنسی بدون ثبت رسمی پیوند ازدواج است که برخی آن را «ازدواج سفید» نامیده‌اند. این پدیده گرچه در دنیا پدیده جدیدی نیست، اما در ایران به عنوان یک شوک فرهنگی مطرح شده است(آزاد ارمکی:۱۳۹۱، ۷۴).

عبارت ازدواج سفید ترکیبی از کلمه «ازدواج» و «سفید» است که تجزیه آن زیباست و برای کسی که معنی ترکیبش را نداند، جذاب است و یک ازدواج ساده، صمیمی و زیبا را به ذهن می آورد و مخاطب ناآگاه با خواندن عناوین پیرامون آن دچار تناقض می‌شود. اما در واقع الفاظ و مفهوم آن دلالت بر زندگی مشترک بدون ازدواج دارد که تعهد و استحکامی در آن نیست و دو طرف خود را در برابر هم پایبند و مسئول نمی دانند و سواستفاده در آن زیاد است. ریشه عبارت سازی «‌ازدواج سفید» نوعی حرمت زدایی از جامعه و عادی کردن نوعی رابطه ی نامتناسب با فرهنگ دینی ایرانی است که برای دورکردن افراد جامعه از سبک زندگی اسلامی ایرانی تلاش می‌کند و مشروعیت اجتماعی و حقوقی ندارد. زندگی دختر و پسر زیر یک سقف بدون عقد نکاح ممکن است با اهدافی مانند برآوردن نیازهای عاطفی و روانی یا جنسی باشد ولی نمی توان آن را ازدواج نامید. برخی معتقدند زندگی به صورت هم باشی مانند صیغه طولانی مدت است و لازم نیست در برابر آن نگرانی و جود داشته باشد. این دیدگاه قابل دفاع نیست، زیرا ازدواج یک عقد است و نیاز به دو اراده و دو قصد برای تحقق آن دارد. ازدواج بدون لفظ از نظر فقهی، «نکاح معاطی» نام گرفته است که از نظر فقها چنین ازدواجی باطل است و نمی توان توجیه شرعی برای آن توصیف کرد. نکاح معاطی، ازدواجی است که به منظور تشکیل خانواده، حق تمتع و رابطه زناشویی بین زن و مرد منعقد می شود اما فاقد ایجاب و قبول لفظی است. شرعی و قانونی بودن ازدواج سفید در این مفهوم بستگی به درستی عقد نکاح ‌بر اساس معاطات دارد(رضانیا معلم، ۱۳۹۳، ۵).

امام خمینی (ره) در تعریف نکاح معاطاتی می فرماید: «فَلو تَقاول الزُوجانَ وَ قَصدَا الازدواج ثُم اِنشَاتهً المراه بِذَهَا بِهَا الِیَ بَیتُ المَرء بِجهیزتها مِثَلا و قَبلَ المرء ذلِکَ بِتَمکینِها فِی البَیتَ لذلِکَ تَحَققَت الزُوجیهَ المُعاطاتِیه» اگر زن و مرد با هم گفت و گو و قصد ازدواج کردند و زن با رفتنش به خانه مرد، مثلا همراه جهیزیه، زوجیت ایجاد کند و مرد نیز زوجیت زن را با تمکین زن در خانه اش بپذیرد، در این صورت ازدواج معاطاتی صورت می‌گیرد( خمینی(ره)، ۱۳۷۹، ۱۸۰).

برخی در تعریف نکاح معاطاتی بیان می‌کنند: «نکاح معاطاتی یعنی نکاحی که صرفا به اعلام توافق و تراضی طرفین بسنده می شود و فاقد ایجاد و قبول لفظی باشد»(محقق داماد، ۱۳۸۵، ۱۶۶).

تقریباً تمام فقهائی که متعرض بحث نکاح معاطاتی ‌شده‌اند، بر لزوم لفظی بودن ایجاب و قبول تأکید نموده ­اند. به عنوان نمونه، امام خمینی (ره) در این خصوص اظهار داشته اند: «النِکاحَ على قَسَمینِ: دائمِ و مُنقَطِع، وَ کُل مِنهُما یُحتاجِ اِلى عَقد مُشتَمِلَ عِلى إیجابُ و قَبولُ لَفظَینِ»؛ نکاح بر دو قسم دایم و منقطع است و هر کدام محتاج عقدی است که مشتمل بر ایجاب و قبول لفظی باشد». ایشان در ادامه تأکید می­نمایند که مجرد رضایت قلبی طرفین کفـایت نمی­کند و معاطاتی که در غالب معاملات جریان دارد، در عقد نکاح کفایت نمی­کند(خمینی(ره): ۱۳۷۹، ج۲، ۲۴۶).

جمعی از فقها نیز الفاظ ایجاب و قبول را مورد بحث و بررسی قرار داده­ و متعرض اصل بحث ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول نشده­اند، زیرا از نظر آنان این امر مسلم و بدیهی است(طوسی:۱۳۸۷، ج۴، ۱۹۳؛ حلی:۱۴۱۰، ج۲، ۵۷۴، محقق حلی:۱۴۰۹،ج۲، ۲۱۷-۲۱۸).

بعضی از فقها ‌در مورد ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول عقد در نکاح معاطات تا بدانجا پیش رفته­اند که نکاح بدون صیغه را سفاح (زنا) خوانده­اند. مانند شیخ انصاری که نوشته است: «أنّ الفُرُوجَ لاتَباحَ بالإباحَه ولا بِالمُعاطاهٍ، و بِذلِکَ یُمتازِ النِکاحَ عَنِ السِفاح لأنّ فِیه التَراضِی أیضَا غالِباً؛ همانا فروج با اباحه و با معاطات حلال نمی­ شود و فرق نکاح و سفاح نیز در صیغه است، زیرا در سفاح نیز غالباً تراضی است»( انصاری:۱۳۷۷، ۷۸).

از نظر فقهای معاصر نیز نکاح معاطاتی اعتباری ندارد و آنان نوعاً ایجاب و قبول لفظ را لازم شمرده­اند. مرحوم آیت­الله بهجت در پاسخ سؤالی ‌در مورد نکاح معاطات اظهار داشته اند: «معاطات ‌در مورد نکاح نیست»(مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی:۱۳۸۲، ج۱، ۶۹).

آیت­الله مکارم شیرازی نیز در این خصوص گفته­اند: «چیزی به نام ازدواج معاطاتی نداریم و چنین ازدواجی باطل است»( مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی:۱۳۸۲، ج۱، ۷۱).

نظر دهید »
پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | گفتار دوم : ماهیت مالکیت درفقه – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

    1. حقوقی که مشترک میان متدینین است وبه همه پیروان ادیان الهی اعطا شده است ، نظیرشناختن حق به جاآوردن مناسک دینی.

  1. حقوق مختص به مسلمانان به عنوان پیروان آخرین دین الهی ، نظیرامکان انتخاب شدن به عنوان رهبر.[۵۲]

با توجه به آنچه بیان شد مالکیت حقی است که ‌در دسته نخست قراردارد وبه ‌دیگر سخن ، حقی عام الشمول وشناخته شده برای همه انسان‌ها می‌باشد.

گفتار دوم : ماهیت مالکیت درفقه

ماهیت به چیزی گفته می شود که در جواب « ما هُوَ » گفته می شود ، درمورد ماهیت مالکیت ، بین فقهاء و حقوق ‌دانان اختلاف دیدگاه وجود دارد و به طور عمده نظریات ذیل درباره ماهیت مالکیت درفقه به شرح زیربیان شده است :

    1. جده بودن مالکیت

    1. نسبت وعلقه

    1. اضافه بودن مالکیت

    1. نظریه احتواء

    1. نظریه حق تصرفات کامل

  1. رابطه اعتباری

درهمین جا بایدگفت ‌در انتها و با توجه به توضیحاتی که بیان خواهد شد ، خواهیم دید آخرین نظریه صحیح بنظر می‌رسد.

  1. نظریه جِده :

این نظریه ازفلسفه به فقه راه یافته است . قدما مالکیت رابرمقوله جده منطبق می‌دانستند ومعتقد ‌بودند که مالک ‌بر مال تحت تملک خود ، یک حالت دارایی و واجدیت دارد[۵۳] ، برخی نیز تحت گرایشات فلسفی معتقدند که مالکیت از مقولات ده گانه ، جزء مقوله جده است و جِده ، هیئت حاصله یک شی ء نسبت به شیء دیگراست ، به گونه ای که باانتقال محاط ، محیط منتقل می شود مثلا وقتی شمامالک(محاط) یک انگشتر(محیط) هستید بارفتن شما به جایی مالتان هم منتقل می شود.واین احاطه دونوع است ؛ احاطه کامل مانند احاطه پوست حیوان برآن ‌و احاطه ناقص مثل همانی که درتقمص(پیراهن به تن کردن) که فقط بالا تنه اورا می پوشاند نه تمام بدنش را ، همچنین جده گاهی طبیعی است مثل همان مثال انسان وپوستش وگاهی غیرطبیعی مانند همان مثال انسان وپیراهنش [۵۴].

ملک یا جِدِه ، ‌در فلسفه به معانی متعددی به کارمی رود[۵۵]:

الف) ملک به معنای چیرگی برچیزی یارفتارکردن باچیزی مطابق میل یاانگیزه یا طبیعت خودمی باشد مثلا درباره کسی که جامه به تن دارد می‌گویند او مالک جامه است.

ب) وقتی که چیزی درشیئی است که شیء پذیرای آن است می گوینداین شیء ، آن چیزرادارد مثلا مفرغ صورت مجسمه دارد یاتن دارای بیماری است.

ج) درباره شیئی که برچیزی محیط است (احاطه دارد) می گویندآن شیء ،آن چیزراداراست مثلا کشتی دارای سرنشینان است یاظرف دارای مایع است.

د)جایی که شیئی ، شیء دیگررامانع شود ازاینکه مطابق انگیزه خود حرکت یاعمل کند ، می گویندآن شیء این شیء دیگررانگه می‌دارد ، مثلا ستون هاباری راکه روی آن ها‌ است نگاه می دارند.

و) درچیزی بودن نیزمعنایی شبیه ومطابق معنی ملک دارد.

این نظر درفقه به شدت مورد انتقاد قرارگرفته وحتی برخی فقها آن ‌را باعث خنده دانسته اند.[۵۶]

  1. نسبت وعلقه :

برخی دیگرمعتقدندکه درست نیست مالکیت راازمقوله جده قراردهیم[۵۷] چراکه جده عبارت ازهیأت ووضعیت احاطه جسمی است به جسم دیگر به نحوی که باانتقال محاط ، محیط نیزانتقال یابد ماننداحاطه پوست یاپیراهن به بدن وبدیهی است که این معنی شامل امثال ملکیت نیست.

ایشان درادامه گفته اند که اگرمقوله جده رااختصاص به احاطه جسمی به جسم دیگرقرارنداده وطوری آن ‌را تعریف کنیم که شامل احاطه هرچیزی به چیزدیگراعم ازجسم وغیرجسم باشد ، دراینصورت ممکن است آن رابه اعتباراینکه هرمالی به مالک خوداحاطه دارد ومتحرک به حرکت اوست ، داخل درمقوله جده قرارداد که البته لازم به توضیح است که این تعبیر نیزخالی ازتکلف نیست.

درحقیقت این دسته ازحقوقدانان ‌معتقدند که ملکیت ، عبارت ‌از نسبت وعلقه ای است طرفینی ، ازیک طرف مالک وازطرف دیگرمملوک ولازمه ومقتضای این علقه ، آن است که مالک ، نسبت به مملوک خود ، دارای هر گونه اختیاروسلطنتی باشد.

  1. نظریه اضافه :

درتعریف اضافه گفته شده است که اضافه ‌از نسبت متکرر بین دوموجود حاصل می شود و دوقسم متشابه الاطراف ومتخالفه الاطراف دارد. اولی مثل رابطه برادری بین دو برادر ودومی مثل رابطه پدر وفرزندی میان پدر وفرزند.[۵۸] در این رابطه که تضایف هم می‌گویند ، تعلق یکی به دیگری مستلزم تعلق دیگری به آن هم هست ‌و اضافه بدون تحقق هریک ازدوطرف ، محقق نمی شود وباارتفاع یکی دیگری نیز ازبین می رود.درحقیقت طرفداران این نظریه معتقدند که «ملک» همان مالکیت است ‌و مالکیت و مملوکیت ، متضائفان هستند.

درنقد این نظریه گفته شده همانطورکه علم غیراز عالمیت و معلومیت و قدرت غیرازقادریت و مقدوریت است ، ملک نیز غیر ازمالکیت ومملوکیت است وملک ‌از صفات حقیقیه ذات اضافه است نه خوداضافه ، بعبارت دیگر ، واقعیت مقولات عرضی نزدهمه یکسان است ‌و بر حسب نظر واعتبارافراد فرق نمی کند ، امادرمالکیت اینطور نیست وچه بسا مسأله ای درنظر عده ای یک حکم داشته باشد ودرنظرعده ای دیگرحکمی دیگرو لذا نمی تواند مبین ماهیت مالکیت حقوقی باشد.

  1. نظریه احتواء :

برخی از فقها حقیقت مالکیت را اعتباراحاطه مالک ‌بر مال[۵۹] یا واجدیت(داشتن)[۶۰] یا اعتبارواجدیت اختصاصی شخص ‌بر مال[۶۱] یا اعتباراحتواء مالک برمملوک[۶۲] دانسته اند.

بابررسی موارد بیان شده میتوان دید ‌در همه عناوین مذکوریعنی احاطه ، واجدیت واحتواء ، عنصردرتصرف داشتن ‌و برخورداری ، جوهرمالکیت راتشکیل می‌دهد.

این نظریه نیزصحیح بنظر نمی رسد ، چراکه بافهم عرف همخوانی ندارد ، هیچ ایرادی ‌ندارد که کسی دریک نقطه اززمین باشد وهیچ احاطه و واجدیتی بریک مال درنقطه دیگرجهان نداشته باشد ، ولی مالک آن باشد فلذاباید گفت این نظریه باعث تنزل مالکیت به تصرف می شود وموردانتقاد برخی ‌از اساتید نیزقرارگرفته است.[۶۳]

  1. نظریه حق تصرفات کامل:

برخی ازفقهیان حقیقت مالکیت راحق مالک ‌در تصرف مطلق درمال می دانند.[۶۴] بایدگفت به نظر می‌رسد در این نظرامتیازات مالکیت باحقیقت مالکیت خلط شده است.

حق تصرف مطلق درمال ازآثاربه رسمیت شناختن مالکیت ونتیجه آن است وبدون تردید خودتشکیل دهنده حق مالکیت نیست ، البته ‌ذکر این مهم نیزضروری است که اگرحق تصرف مطلق را تعبیردیگری ازسلطه انحصاری بدانیم ، چنان که برخی[۶۵] برهمین عقیده هستند در این صورت ایراد رفع می‌گردد.

  1. نظریه رابطه اعتباری (سلطه اختصاصی ‌بر مال):

‌بر اساس این نظریه که ازسوی شیخ انصاری مطرح شده است ، مالکیت رابطه ای اعتباری میان مال وملک است. این نظریه درطول سالیان متمادی چنان قدرت یافت که حتی نظریات دیگرراهم تحت تأثیرقرارداد ‌و پیروان نظریات دیگرازجده اعتباری یااضافه اعتباری واحتواء ‌و احاطه اعتباری سخن گفتند ، علاوه برفقها فلاسفه معاصر نیزمالکیت رارابطه اعتباری می دانند.[۶۶]

با توجه به توضیحات بیان شده ، بنظر می‌رسد که بایدگفت مالکیت رابطه اعتباری اختصاصی میان مالک ومال است که لازمه آن سلطه مالک ‌بر مال است وبه خاطرآن می تواندانواع تصرفات رادرمال انجام دهد. فلذا انسان بااختصاص مالی به خودباعث به وجودآمدن رابطه ای اعتباری میان خودش وآن مال می شود وبرآن سلطه پیدامی کند.

در نتیجه میتوان اینگونه گفت که حقیقت مالکیت ، مثلثی سه ضلعی است که اضلاع آن عبارتند از:

الف) اختصاص ؛ ب)رابطه اعتباری میان مالک ومال ؛ ج)سلطه وقدرت.

نظر دهید »
پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | قسمت 15 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

محسوب شده است و محکوم به بطلان خواهد بود.

گفتار سوم-شرط عدم انجام وظائف زوجیت از سوی زن

مراد از آن این است که زن شرط می‌کند تا شوهرحق نزدیکی و هم بستر شدن با او را نداشته باشد. آیا این شرط مخالف کتاب و سنت است و می‌توان آن را نامشروع دانست یا نه؟ از نظر فقهی در این رابطه دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است:

الف) صحت عقد و شرط در عقد دائم و منقطع:

شیخ طوسی در نهایه برای این دیدگاه به دو روایت استدلال نموده است و هم چنین محقق در «شرایع» و شهید ثانی در« مسالک » و برخی دیگر از فقهاء هم این دیدگاه را پذیرفته‌اند .

ب) بطلان شرط و عقد در عقد دائم و صحت آن دو در عقد موقت:

شیخ طوسی در مبسوط این قول را پذیرفته است‌ و می‌گوید: اگر فساد شرط منتهی به فساد عقد شود مثل شرط عدم و طی، نکاح باطل است. چون مخل به مقصود نکاح بوده و مانع آن است. علامه در مختلف از همین دیدگاه پیروی نموده و شرط یاد شده را منافی مقتضای عقد که اهم آن تناسل است می‌داند، همچنان می‌افزاید طرفین عقد، بر عقد بدون شرط توافق نکرده‌اند. از این رو، در عقد دائم هم عقد و هم شرط هر دو باطل است. جمعی دیگر از صاحب‌ نظران نیز از این دیدگاه پیروی کرده‌اند

ج) صحت عقد و بطلان شرط در عقد دائم و موقت:

طرفداران این نظریه استدلال می‌کنند اصول مذهب اقتضاء دارد این شرط مخالف کتاب و سنت بوده و در نتیجه باطل است. زیرا اصل، برائت ذمه از این شرط است و اجماعی هم بر لزوم و اعتبار آن منعقد نشده است . به عبارت دیگر؛ صحت عقد به دلیل صدور آن از اهل آن و قرار گرفتن در جایگاه خود است (صدر من اهله و وقع فی محله) و اصل در عقود، صحت است. اما بطلان شرط به خاطر منافات آن با مقتضای عقد است . چون هدف از نکاح، زوجیت و تناسل است. پس نزدیکی لازمه زوجیت است و هدف از نکاح، نزدیکی مشروع است. ‌بنابرین‏، شرط خلاف آن، خلاف مقتضای عقد خواهد بود و اگر فرضا خلاف مقتضای عقد نباشد، مسلماً خلاف قانون آمره بودن و باطل است . همچنان که از مفهوم ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی هم استفاده می‌شود که شرط مغایر با مقتضای عقد نکاح باطل است و اعتبار ندارد.

د)بطلان شرط و صحت عقد در عقد دائم و صحت هر دو در عقد موقت:

اصحاب این دیدگاه می‌گویند: شرط مغایر با مقتضای عقد و مخالف کتاب و سنت باطل است بجز در عقد موقت که در آن یکسری شروط از جمله شرط عدم نزدیکی و مجامعت صحیح است .

همچنین از نظر حقوقی، بر اساس مواد ۱۱۰۳ و ۱۱۰۴ قانون مدنی که زوجین را موظف به حسن معاشرت و تشیید مبانی خانواده می‌کند، مراعات وظائف زوجیت از زمره احکام و قواعد آمره است که در هر حال باید به اجرا درآید. از این رو، این شرط، نامشروع و مطابق بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی باطل است .

گفتار سوم-شرط اینکه اگر شوهر تا مدت معینی مهریه همسرش را ندهد، عقد باطل باشد:

بر اساس نظر مشهور این شرط باطل و عقد، صحیح است .مستند آن روایاتی است که مطابق آن ها چنین شرطی هیچ‌ گونه اعتبار و اثری ندارد: از امام باقر(ع) درباره مردی پرسیده شد که با زنی با این شرط ازدواج می‌کند که اگر تا زمان معینی مهریه او را نپرداخت، حقی بر زن نداشته باشد. آن حضرت فرمودند: اختیار زن به دست مرد است وشرط آنان ملغی است . از آن گذشته، بعضی دیگر از صاحب‌نظران، این شرط را مخل به مقصود نکاح شمرده و از این جهت، حکم به بطلان آن نموده‌اند .

گفتار چهارم- شرط مطلقه شدن زن قبلی

همان طوری که در بیان شرط نتیجه یاد‌آوری شد، اگر تحصیل نتیجه منوط به سبب خاص شرعی باشد، داخل در شرط فعل می‌شود که جای بحث و گفت‌ و‌گو دارد. لذا اگر حصول آن به مجرد وضع شرط باشد و از آن طرف، دلیل شرعی بر حصول آن از طریق سبب خاص دلالت کند، این شرط، مخالف کتاب و سنت بوده و باطل است.
از آن گذشته، یکی از موارد شروط نامقدور که مکلف، توان انجام آن را ندارد، وضع شرط در جایی است که حصول غایت و نتیجه متوقف بر سبب خاص شرعی باشد. مثل اینکه در عقد، شرط شود به مجرد عقد، زنی که به عقد کسی درآید، زن قبلی آن مرد مطلقه شود. ‌بنابرین‏، با توجه به اینکه مطلقه شدن همسر، نیازمند سبب خاص شرعی است و طلاق متوقف بر رعایت موازین مقررات خاص آن است، می‌توان گفت چنین شرطی به دلیل نامشروع بودن، محکوم به بطلان است.

گفتار پنجم-شرط عدم معاشرت و همخوابگی با زن قبلی

بر اساس اینکه تعدد زوجات و جواز آن از احکام صریح قرآن کریم است . و می‌توان آن را به عنوان قاعده آمره تلقی کرد، ‌به این نتیجه دست می‌یابیم که هر گونه شرطی مغایر با آن از باب التزام به آنچه مخالف کتاب و سنت است، نامشروع بوده است و هیچ گونه اعتبار و اثری ندارد. از آن گذشته، عمل به مفاد این شرط، بر خلاف دستور قرآن کریم است که مردان را موظف به رفتار نیکو با همسرانشان می‌کند.(و عاشروهن بالمعروف). بدین لحاظ فقهای بزرگواری همانند امام خمینی ، محقق ثانی و صاحب جواهر با صراحت این شرط را خلاف شرع دانسته و باطل اعلام کرده‌اند. از منظر حقوقی نیز به حکم اینکه بر اساس قانون مدنی، زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با همدیگرند، هیچ کدام نمی‌تواند دیگری را از حق مسلم‌اش محروم گرداند. به علاوه، خود آن ها هم حق ندارند، در اثر الزام یا التزام، حق تمتع یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند.

گفتار ششم- شرط آزادی عمل و معاشرت

یکی از شروطی که از نظر فقهی نامشروع دانسته شده است .همین شرط است که بر اساس آن، زوج یا زوجه در ضمن عقد، شرط می‌کند در عمل و معاشرت خود آزاد باشد و در این زمینه‌ها هیچ گونه محدودیتی نداشته باشد. در حالی که استواری واستحکام نظام خانواده و حفظ حریم آن از آلودگی‌ها منوط به آن است که طرفین ازدواج به عهدشان وفادار بوده و با التزام به رعایت مقررات و آداب زندگی خانوادگی، زمینه حفظ و استحکام زندگی اجتماعی را فراهم سازند. زندگی مشترک، مقتضی تشریک مساعی و همکاری طرفینی برای برآورده شدن آمال و اهداف عالی و مستلزم تأمین ثبات و آرامش روانی است. قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید:« خداوند متعال برای شما همسرانی از خود شما آفرید تا مایه آرامش شما باشد و بدین منظور میان شما دوستی و مهربانی قرار داد .» روشن است که آزادی عمل و معاشرت و عدم پای‌بندی به موازین و اخلاق خانوادگی و هر جایی بودن زن یاشوهر، موجب ویرانی بنیان خانواده و باعث بی‌اعتمادی میان زن و شوهر خواهد شد و دوستی و عطوفت را از بین می‌برد. ‌بنابرین‏ با توجه به اینکه نشوز زوج یا زوجه دارای آثار و پیامد‌های حقوقی و ضمانت‌های اجرایی لازم است و با عنایت به اینکه اطاعت تمکین در زندگی زناشویی از اصول اولیه آن و به عنوان قاعده آمره به شمار می‌رود، لذا شرط آزادی عمل و معاشرت برخلاف این اصول و احکام بوده است و در نتیجه نامشروع ارزیابی می‌شود.

گفتار هفتم-شرط اینکه حق طلاق دراختیار زن باشد:

یکی از مسائل که خصوصاً در شرایط کنونی بحث برانگیز و جنجال آفرین است، اینکه حق طلاق از نظر شرعی در اختیار مرد است و برای زن، در این باره، نقش برجسته و تعیین کننده‌ای منظور نشده است. ممکن است کسی یا کسانی با انگیزه و ادعا به اینکه زن یکی از دو طرف اصلی عقد نکاح است و اراده و خواست او به همان میزان در شکل گیری آن نقش دارد که اراده مرد مؤثر است، این سخن را مطرح کنند که در فسخ قرارداد و عقد نکاح نیز باید نقش زن برابر با مرد باشد. بویژه اینکه ممکن است پس از ازدواج، عدم اهلیت و صلاحیت شوهر برای ادامه زندگی محرز شود

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 137
  • 138
  • 139
  • ...
  • 140
  • ...
  • 141
  • 142
  • 143
  • ...
  • 144
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 182
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 پول درآوردن در خانه
 مشکلات زودرس در روابط عاشقانه
 استفاده حرفه‌ای از Doodly
 فروش دوره‌های آموزشی در یوتیوب
 عاشق شدن مردان
 کسب درآمد از آموزش آنلاین
 بیاهمیتی معشوق در رابطه
 درآمدزایی از فریلنسری
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 نیچ مارکتینگ برای کسب‌وکارهای نوپا
 خرید خانه سگ
 سلامت عروس هلندی با توت فرنگی
 استفاده از ChatGPT
 طراحی لوگو با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از مدیریت پروژه فریلنسری
 درمان یبوست سگ
 موفقیت در بازاریابی دیجیتال
 درآمد از نظرسنجی آنلاین
 بهینه‌سازی لینک‌های خروجی سایت
 فروش پوسته وبسایت
 آموزش نشستن به گربه
 معیارهای انتخاب همسر ایده‌آل
 شناخت سگ اشپیتز
 کسب درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 تبدیل عشق به وابستگی
 ساخت لینک فالو برای سئو
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان