آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های پولساز با حداقل هزینه برای شروع کسب و کار
  • روش‌های تضمینی کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های نوآورانه کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های تضمینی و سریع کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راهکارهای کسب درآمد آنلاین برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای طلایی کسب درآمد آنلاین و آفلاین بدون هیچ سرمایه‌ای
  • راهنمای کامل کسب درآمد بدون سرمایه از صفر
  • راهنمای کامل و جامع درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ✔️ تکنیک های ضروری و طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • توصیه های اساسی و ضروری درباره میکاپ (آپدیت شده✅)
پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | قسمت 20 – 1
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

در نظر قواعد داوری اتاق، اصحاب دعوی مساوی هستند و قواعد نسبت به طرفین بی­طرف است، به طوری که با اجرای قواعد مذکور هیچ یک از خواهان یا خوانده وضعیت ممتاز و بهتری نسبت به طرف دیگر پیدا نمی­کند. نمونه ­هایی از اجرای بی­طرفانه و مساوی قواعد نسبت به طرفین را در چند مورد خاص بهتر ‌می‌توان مشاهده کرد: از حیث نصب داور برای طرف ممتنع، تعیین محل داوری، تعیین زبان داوری، تعیین آیین داوری (در مواردی که قواعد ساکت باشد) و نیز تعیین قانون ماهوی حاکم (در مواردی که طرفین قانون خاصی را تعیین نکرده ­اند)، از حیث معرفی نماینده­ی حقوقی یا وکیل در دعوی، و از حیث مشخصات و تابعیت داوران منتخب طرفین که می ­توانند هر کس را که مایل باشند و از هر کشوری به عنوان داور خود معرفی نمایند، و سرانجام از حیث انتخاب و نصب داور رئیس توسط دیوان داوری که کسی را منصوب می­ کند که تابعیت کشور هیچ یک از طرفین را نداشته باشد. در کلیه­ این قبیل موارد، که قواعد داوری حکمی را پیش ­بینی کرده هیچ یک از طرفین امتیاز خاصی ندارند و به هر دو به یک چشم می­نگرد. توضیح و تفصیل همه این موارد ضرورتی ندارد، اما خوب است ‌در مورد اعمال بی­طرفانه و متساوی قواعد نسبت به طرفین از حیث انتخاب و نصب داور توسط دیوان توضیح بدهیم.

مطابق ماده ۸ (۴) قواعد، در داوری­های سه نفره هر یک از طرفین می ­توانند داور مورد نظر خود را معرفی نماید و اگر ظرف مهلت مقرر از معرفی داور امتناع ورزند ـ اعم از این که خواهان باشد یا خوانده ـ دیوان داوری به جای او داور را منصوب می­ کند. همچنین است ‌در مورد داور ثالث (رئیس هیات داوری) که اگر طرفین یا داوران ایشان نتوانند در مهلت مقرر به توافق برسند، دیوان داوری بدون این که حق اضافی یا امتیازی برای هیچ یک از خواهان یا خوانده در نظر بگیرد، شخصی را که البته هم تابعیت با طرفین نخواهد بود، به عنوان داور ثالث و رئیس هیات داوری انتخاب و منصوب می­ کند.

یکی دیگر از مصادیق بی­طرفی قواعد نسبت به طرفین را ‌می‌توان در نصب داور در داوری­های چند طرفه دید. منظور از داوری چند طرفه آن است که یکی از طرفین (یا هر دو آن ها) مرکب از چند واحد یا شخص یا شرکت باشند که مجموعا خواهان یا طرف خوانده را تشکیل می­ دهند. در این قبیل موارد، مطابق ماده ۱۰ قواعد داوری، ابتدا به همه اعضای طرف مربوط (خواهان یا خوانده) فرصتی داده می­ شود که مشترکاً و متفقاً یک نفر را به عنوان داور خود معرفی نمایند. مشکل هنگامی رخ می­ نماید که اجزا و اعضای طرف مربوط نتوانند در انتخاب داور مشترک به توافق برسند، در حالی که طرف مقابل داور خود را انتخاب و معرفی ‌کرده‌است. در چنین حالتی اگر قرار باشد دیوان به جای آن ها یک نفر داور منصوب کند، طرف­های متعدد عملا از داشتن داور منتخب و مورد نظر خود در هیات داوری محروم می­شوند، در حالی که طرف دیگر این امکان و امتیاز را داشته که داور مورد اعتماد و علاقه­ خود را به هیات داوری بفرستد، و این موجب عدم تساوی طرفین خواهد بود. به همین لحاظ در بند ۲ ماده ۱۰ قواعد آمده است که اگر طرف متعدد (خواهان یا خوانده) نتوانند داور مشترک خود را انتخاب و معرفی کنند، هر سه نفر اعضای هیات داوری، توسط دیوان داوری اتاق انتخاب و منصوب خواهند شد، در نتیجه طرف مقابل که احیانا داور خود را معرفی کرده نیز در وضعیت مساوی با طرف دیگر قرار ‌می‌گیرد، زیرا تمام اعضای هیات داوری را خود دیوان منصوب می­ کند.

به هر حال، بی­طرفی و تساوی قواعد داوری اتاق نسبت به طرفین داوری، از اصول پایه­ای داوری و دادرسی صحیح و اجرای قانون است، و از چنان اهمیتی برخوردار است که در صورت نقض آن، رأی‌ داوری در معرض ایراد و حتی ابطال قرار ‌می‌گیرد.

ج) قطعی و لازم­الاجرا بودن آرای داوری اتاق

هدف نهایی طرفین از مراجعه به داوری آن است که مرجع داوری به اختلافات و دعاوی ایشان پایان دهد و نزاع را به شیوه­ای قطعی حل و فصل کند. برای دستیابی ‌به این هدف، باید رأی‌ داوری اولا قطعی باشد یعنی در معرض تجدیدنظر و استیناف و اعتراض قرار نگیرد، و ثانیاً لازم­الاجرا باشد یعنی در صورتی که محکوم علیه به آن تمکین نکند، بتوان آن را به اجرا درآورد. این دو خصوصیت مطلوب همان است که «قطعی و لازم­الاجرا بودن رأی‌» نامیده می­ شود و از جمله عوامل مهم رونق و اعتبار داوری است، زیرا اگر طرفین مطمئن نباشند که رأی‌ صادره قطعی و قابل اجرا است، انگیزه­ای برای مراجعه به داوری ندارند.

در نظام رسیدگی قضایی در دادگاه که دادرسی چند مرحله­ ای است، معمولا رأی‌ بدوی قطعی نیست (مگر در دعاوی که قانون مقرر کرده باشد رأی‌ قطعی است) و قابل استیناف و اعتراض است و حتی قابل فرجام­خواهی نیز هست. اما در داوری­ها که قصد طرفین رسیدگی سریع­تر و عاری از تشریفات طولانی قضایی است، رأی‌ داوری قطعی و لازم­الاجرا است. اما بحث در این است که چگونه ‌می‌توان این اوصاف را برای رأی‌ داوری فراهم کرد. در رسیدگی قضایی، منشا قطعی و لازم­الاجرا بودن رأی‌ دادگاه، قانون است اما در داوری­ها منشا آن توافق طرفین در مراجعه به داوری است. ‌به این معنی که گاه طرفین بالصراحه در موافقت­نامه داوری قید ‌می‌کنند که رأی‌ داوری قطعی و لازم­الاجرا است که در این صورت تردیدی باقی نمی­ماند که رأی‌ قطعی است و نسبت به طرفین لازم­الاجرا خواهد بود. مشکل آنجاست که در موافقت­نامه داوری چنین شرطی وجود نداشته باشد. اما در این مورد نیز ‌می‌توان گفت که توافق و تراضی اولیه اصحاب دعوی که به داوری و تصمیم شخص ثالث (داور) مراجعه نمایند، به طور ضمنی حاوی این توافق و تعهد اضافی نیز هست که تصمیم شخص ثالث (رأی‌ داوری) را محترم بشمرند و اجرا نمایند. در داوری­های اتاق نیز موضوع این گونه حل می­ شود که در ماده ۲۸ (۶) قواعد داوری اتاق مقرر شده که رأی‌ داوری قطعی و لازم­الاجرا است. در واقع طرفین با مراجعه به قواعد اتاق متعهد می­شوند که رأی‌ را بدون تأخیر اجرا نمایند و چنین تلقی می­ شود که حق اعتراض خود به رأی‌ را نیز ساقط کرده ­اند ـ البته تا جایی که این اسقاط معتبر و مجاز باشد. افزون بر مفاد این ماده، سازمان داوری اتاق هم با نظارت­های خود بر جریان داوری، تا حدود زیادی مانع از این می­ شود که رأی‌ صادره با ایرادات و اشکالاتی مواجه گردد که آن را در معرض اعتراض و ابطال قرار دهد و بدین سان ضریب قطعی بودن رأی‌ و اجرای آن را بالا می­برد. افزون بر ماده ۳۵ قواعد داوری اتاق که می­گوید دیوان داوری و مرجع داوری مربوط همه مساعی خود را برای این که رأی‌ صادره قابل اجرا باشد، به کار می­ گیرند، مطابق ماده ۶ قواعد داخلی، دیوان داوری در مقطع بررسی پیش­نویس رأی‌ داوری حتی­المقدور الزامات امری ناشی از قوانین محل داوری را ملحوظ داشته و اگر اشکال و ایرادی از این حیث مشاهده نمود به رفع آن بر می ­آید، زیرا اگر رأی‌ داوری مقررات آمره کشور محل صدور را نقض کند، با مشکل بزرگی در مرحله­ اجرا مواجه می­ شود. به هر حال، نه تنها مطابق قواعد داوری اتاق که طرفین آن را پذیرفته­اند، آرای داوری که تحت قواعد آن صادر می­ شود لازم­الاجرا است، بلکه سیستم نظارت سازمان داوری اتاق هم طوری است که تامین­های فراوانی را برای اجرای رأی‌ داوری فراهم می­ کند.

نظر دهید »
دانلود فایل های دانشگاهی | قسمت 4 – 2
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

– ابعاد روان پریشی، روان رنجورخویی و برون گرایی آیزنک

– مدل پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا

– سه خلق تهییج پذیری، فعالیت و معاشرتی بودن باس و پلامین[۳۷]

با این حال مهم نیست که چه تعداد صفت ممکن است وجود داشته باشد، حتی پر و پا قرص­ترین طرفداران رویکرد وراثت، قبول ندارند که شخصیت را ‌می‌توان به طور کامل به وسیله وراثت توجیه کرد، اینکه آیا آمادگی ارثی ما تحقق یابد، به شرایط اجتماعی و محیطی، مخصوصاً شرایطی که در کودکی داشته­ایم بستگی دارد. (شولتز و شولتز، ۱۹۹۸)

  • تعیین کننده­ های محیطی:

عوامل محیطی و تأثیرات آن موجب شباهت افراد به یکدیگر می­ شود همین­طور تجارب افراد موجب می­ شود که هر یک، موجودی منحصر به فرد باشند.

– فرهنگ: از میان عوامل محیطی تعیین کننده شخصیت، تجارب فرد به عنوان عضو یک فرهنگ، حائز اهمیت بسیار است. هر فرهنگ، دارای باورها، شعائر و الگوهایی از رفتارهای اکتسابی است، که نهادینه شده و مورد تأیید قرار گرفته است. نهادینه شدن الگوهای رفتاری ‌به این معنی است: که اکثر اعضاء یک فرهنگ خصوصیات شخصی مشترکی را دارا هستند، ‌بنابرین‏ اغلب از تأثیرات فرهنگی بی­اطلاع هستیم، تا این­که با افراد فرهنگ دیگر آشنا می­شویم که نگاه متفاوتی به دنیا دارند و ممکن است دیدگاه­ های پذیرفته شده ما را از جهان مورد سؤال قرار دهند. هرچه این تأثیرات دانسته فرض شود، تأثیر آن ها بیشتر شده در عمل بر کلیه جنبه­ های زندگی ما مؤثر واقع می­ شود، یعنی بر نحوه بیان نیازهایمان و نیز راه­های ارضاء آن ها، تجارب ما از هیجان­های مختلف و نحوه بیان احساسات خود، نوع رابطه ما با دیگران و یا خودمان، برداشت ما از غم و شادی، چگونگی کنار آمدن با مرگ و زندگی و دید ما نسبت به سلامت و بیماری اثر می­ گذارد. (کراس و مارکوس[۳۸] ۱۹۹۹، به نقل از پروین ۱۹۸۹)

-طبقه اجتماعی: اگرچه بعضی از الگوهای رفتاری، نتیجه عضویت فرد در یک فرهنگ است، عضویت در قشرها و طبقات اجتماعی مختلف نیز رشد بعضی از الگوها را موجب می­ شود، بدون توجه به گروه اجتماعی فرد، جنبه­ های کمی از شخصیت قابل درک است. طبقه اجتماعی فرد – چه طبقه بالا یا پایین و چه طبقه کارگر یا متخصص- از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. عوامل طبقه اجتماعی در تعیین پایگاه اجتماعی فرد، بر نقشی که ایفا می­ کند، وظایفی که بر عهده دارد و امتیازاتی که از آن برخوردار است، تأثیر می­ گذارد. این عوامل، برداشت فرد از خود از اعضاء طبقات اجتماعی دیگر و نحوه کسب درآمد و مصرف آن را تحت تأثیر قرار می­دهد. عوامل طبقه اجتماعی، همچون عوامل فرهنگی بر تلقی فرد از موقعیت­ها و نحوه­ پاسخ وی بر آن ها اثر می­ گذارد. (همان منبع)

-خانواده: یکی از مهم­ترین عوامل اثرگذار محیطی روی شخصیت، خانواده است (کالینز و همکاران[۳۹]، ۲۰۰۰) والدین ممکن است گرم و مهربان باشند و یا سرد و خشن؛ حمایت مفرط و حس مالکیت داشته باشند و یا نیازهای کودکان را بشناسند و به آن ها استقلال و آزادی بدهند. هر الگوی رفتاری والدین بر رشد شخصیت کودک اثر می­ گذارد. والدین حداقل به سه شیوه تعیین کننده بر فرزندان خود اثر می­گذارند:

۱- با رفتارهای خود، موقعیت­هایی می­آفرینند که رفتارهای خاصی را در فرزندشان برمی­انگیزد.

۲- سرمشق­هایی برای همانندسازی کودکان­اند.

۳- به طور انتخابی، بعضی از رفتارها را تشویق ‌می‌کنند.

اخیراًً محققان ‌به این نکته دست یافته­اند که تفاوت تجربیات دوقلوها (متعلق به محیط­های متفاوت زندگی) در رشد شخصیت می ­تواند مهم­تر از تجربیات مشترک برادر و خواهرهای متعلق به یک خانواده باشد. (پروین، ۱۹۸۹)

-گروه همسالان: در یک دیدگاه جدید، این محیط همسالان است که در رشد شخصیت با اهمیت تلقی می­ شود: «آن­چه که در رشد شخصیت اهمیت دارد، تجربیات کودکی و نوجوانی در گروه همسالان است تا تجربیات خانوادگی. در پاسخ ‌به این سؤال که چرا کودکانِ متعلق به یک خانواده تا این اندازه از یکدیگر متفاوتند (پلامین و دانیلز[۴۰]، ۱۹۸۷)، طبق نظر هریس[۴۱] (۱۹۹۵)، باید گفت: «‌به این دلیل که این کودکان، تجارب متفاوتی در بیرون از خانواده به دست می ­آورند و نیز ‌به این دلیل که تجارب خانواده نیز آن ها را یکسان تربیت نمی­کند». (همان منبع)

آن­چه در این­جا ‌می‌توان گفت، این است که کودکان خیلی چیزها را از خانواده یاد می­ گیرند، ولی این تأثیرات، ویژه خانواده است و غالباً در برابر تأثیرات گروهی همسالان، محو می­ شود. ‌بنابرین‏، گروه همسالان، فرد را برای پذیرش قوانین و رفتارهای جدید اجتماعی آماده می­ کند و تجاربی را فراهم می­ نماید که تأثیرات طولانی مدت بر شخصیت فرد می­ گذارد. بر طبق این دیدگاه، نقش خانواده در رشد اولیه فرد اهمیت دارد، ولی این ارتباط با همسالان است که در رشد بعدی با اهمیت است و تأثیر پایداری نیز بر شخصیت فرد دارد.

-عامل یادگیری: شواهد زیادی وجود دارند مبنی بر اینکه یادگیری نقش عمده­ای در تأثیر گذاشتن بر تقریباً، هر جنبه شخصیت ایفا می­ کند. تمام نیروهای اجتماعی و محیطی که شخصیت را شکل می­ دهند این کار را به وسیله فنون یادگیری انجام می­ دهند. حتی جنبه­ های فطری شخصیت را ‌می‌توان به وسیله فرایند یادگیری تغییر داد، مختل کرد، جلوگیری کرد، یا امکان شکوفا شدن به آن ها داد. اسکینر[۴۲] (‌بر اساس تحقیقات پیشین که توسط واتسون و پاولف صورت گرفته بودند) ارزش تقویت مثبت، تقریب متوالی، رفتار خرافی، و متغیرهای دیگر یادگیری را در شکل­دهی آنچه دیگران شخصیت می­نامند و خود او آن را صرفاً تراکم پاسخ­های آموخته شده نامید، به ما آموخت.

بندورا[۴۳] این عقیده را مطرح کرد، که ما از مشاهده کردن الگوها (یادگیری مشاهده­ای) و از طرق تقویت جانشینی یاد می­گیریم. بندورا با اسکینر موافق بود که اغلب رفتارها آموخته شده هستند و وراثت نقش محدودی را ایفا می­ کند.

جنبه­ های متعددی از شخصیت هستند که شواهد علمی نشان می­دهد که آن ها آموخته شده هستند، مانند نیاز به پیشرفت مک کللند (که ابتدا موری آن را مطرح کرد). به علاوه، پژوهش­های قابل ملاحظه­ای ثابت کرده ­اند که یادگیری بر احساس کارایی، منبع کنترل، درماندگی آموخته شده و خوشبینی در برابر بدبینی تأثیر می­ گذارد. این مفاهیم با مفهوم گسترده­تری ارتباط دارند: سطح کنترل. افرادی که معتقدند بر زندگی خود کنترل دارند، از نظر احساس کارایی بالا هستند، منبع کنترل درونی دارند، و با درماندگی آموخته شده (که فقدان کنترل را شامل می­ شود)، توصیف نمی­شوند. به قول سلیگمن[۴۴]، ]کسانی که معتقدند کنترل دارند، خوشبین هستند نه بدبین.[ (شولتز و شولتز، ۱۹۸۹)

کنترل برای بسیاری از جنبه­ های زندگی مفید است. میزان بالای کنترل با مکانیزم­ های مقابله کردن بهتر، عوارض استرس کمتر، سلامت ذهنی و جسمی بیشتر، استقامت، آرزوها و عزت نفس بالاتر، اضطراب کمتر، نمرات بالاتر و مهارت ­ها و محبوبیت اجتماعی بیشتر ارتباط دارد. کنترل، به هر اسمی که نامیده شود – احساس کارایی، منبع کنترل درونی یا خوشبینی به وسیله عوامل اجتماعی و محیطی تعیین می­ شود. کنترل در طفولیت و کودکی آموخته می­ شود ولی می ­تواند بعدها در زندگی تغییر کند. رفتارهای خاص والدین می ­توانند احساس کنترل داشتن را در کودک پرورش دهند. ‌بنابرین‏، مفهوم کنترل بُعد آموخته شده شخصیت است که رفتار والدین اهمیت زیادی ‌در مورد آن دارد. (همان منبع)

نظر دهید »
دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | مبحث چهارم: دلیل و رسیدگی به آن در دعاوی بین ­المللی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

نیابت قضایی داده شده از سوی مراجع قضایی بیگانه نیز از سوی وزیر دادگستری فرانسه از طریق دادسرای واقع در فرانسه فرستاده می­ شود. این نیابت طبق قانون فرانسه اجرا می­گردد مگر آنکه از سوی مرجع قضایی نیابت­دهنده برای آن ترتیبی خاص مقرر شده باشد.»[۶۹]

مبحث چهارم: دلیل و رسیدگی به آن در دعاوی بین ­المللی

«دلیل در زبان و ادب پارسی از جمله به معنای راهنما، رهمون و نشان و علامت آمده است. درحقوق دلیل در دو مفهوم به کارگرفته می­ شود، نخست در مفهوم اخص به هر وسیله­ای گفته می­ شود که در قانون پیش ­بینی شده و در مرجع قضاوتی سبب اقناع وجدان دادرس به واقعیت امر مورد ادعا می­ شود. دوم در مفهوم اعم، عمل فراهم آوردن وسایلی است که وجدان دادرس را اقناع می­ نماید. پس اینکه گفته می­ شود بار دلیل بر دوش مدعی است، دلیل در مفهوم اعم به کار رفته و به معنای آن است که تدارک و تهیه و ارائه وسایلی که وجدان دادرس را اقناع کند به عهده مدعی است.»[۷۰]

«آنچه را که حقیقتی را به اثبات می­رساند، دلیل گفته می­ شود و بر همین پایه آنچه را هم که با توسل به آن ‌می‌توان به اثبات حقی پرداخت ‌می‌توان دلیل نامید. داشتن دلیل، در مواردی که حقی در میان است و بر سر آن میان دو کس اختلاف افتاده به همان اندازه ارزشمند است که خود حق دارد، از این رو در دادرسی ­ها دلیل دارای ارزش نخستین است. چه آنکه شناخت قاضی از چگونگی اختلاف و واقعیت­های آن و هر حکمی که درباره آن می­دهد ناگزیر باید بر پایه دلیل استوار باشد، درون مایه ارزش دلیل در آن است که مخاطب آن و در اینجا قاضی از استماع آن قانع می­گردد، چنان که درباره آن گفته شده «هر آنچه وجدان را درباره واقعیتی معین قانع سازد»[۷۱] دلیل است. با این حال انواع دلایل قضایی از سوی قانون­گذار تعیین گردیده[۷۲] و استناد کننده به دلیل برای آنکه دلیل او قابل استماع از سوی دادگاه باشد نمی­تواند به چیزی بیرون از آن انواع استناد جوید.»[۷۳]

در دعاوی بین ­المللی رسیدگی به دلیل به لحاظ خصلت ترکیبی آن و اینکه نمی­ توان آن را از همگی جهات تابع یک قانون یعنی قانون مقر دادگاه دانست کاری پیچیده و دشوار است و در این گونه دعاوی دادگاه ناگزیر است در صورتی که از حیث طرز رسیدگی به دلیل به اجرای قانون کشور خود می ­پردازد جهت ربط آن را به قانون کشور دیگر نیز مد نظر داشته باشد، و اگر آن جهت به ماهیت یا به شکل مربوط بود با اعمال قاعده تعارض قوانین متناسب، معلوم سازد آن را، از آن جهت تابع قانون کدام کشور می­داند.

«جهت­هایی که به هنگام رسیدگی به دلیل در این گونه دعاوی در برابر دادگاه­ها خود را نشان می­ دهند و دادگاه­ها ناگزیراند قانون قابل اجرا را برای تعیین تکلیف درباره آن­ها از میان قانون کشور محل دادگاه و کشور بیگانه برگزینند عبارت­اند از موضوع دلیل، بار دلیل، دلیل قابل طرح در دادگاه، نیروی اثباتی دلیل، و چگونگی طرح دلیل در دادگاه و رسیدگی دادگاه درباره آن.

‌به این ترتیب روشن است که دشواری کار، رسیدگی به دلیل در دعاوی بین ­المللی در عمل، میان مسایل آیین­دادرسی و مسائل ماهوی از یکدیگر از سوی دادگاه است.»

«هدف از طرح دلیل در دعوی اثبات واقعیت قضیه­ای معین در آن است. به عنوان مثال، اگر خواهان در دعوای راجع به قرارداد مدعی تخلف و متقاضی جبران خسارت شده باشد باید ضمن تعیین چگونگی تعهد قراردادی وی معلوم سازد از سوی خوانده چه تخلفی در اجرای آن تعهد شده و چه خسارتی به او وارد گردیده و دلیل بر وقوع تخلف و ورود خسارت به او چیست. در این مثال موضوع دلیل اولاً تخلفی است که خوانده در زمینه تعهد قراردادی مرتکب گردیده، ثانیاًً خسارتی است که به خواهان وارد شده که هر دو مسأله از مسائل ماهوی هستند. ‌بنابرین‏ موضوع دلیل در هر دعوی از عامل­هایی است مربوط به ماهیت و اگر دعوی از دعاوی بین ­المللی باشد به لحاظ ارتباط موضوع دلیل با ماهیت برای تعیین اینکه قانون کدام کشور درباره آن قابل اجرا است باید از طریق اعمال همان قاعده­ای که تعیین­کننده قانون صالح درباره ماهیت است به هدف دست یافت.»[۷۴]

در دعاوی بین‌المللی، درباره تعیین اینکه بار دلیل در دعوی بر عهده کدام طرف است راه حل همان است که درباره موضوع دلیل به آن اشاره شد. بار دلیل نیز مانند موضوع دلیل به ترتیبات خود حق باز می­گردد و از آن جدا نیست. ‌بنابرین‏ باید آن را از موارد مربوط به آیین دادرسی بیرون و در شمار مسائل ماهوی و تابع قانون حاکم بر ماهیت دانست.

به نظر می­رسد در دعاوی بین ­المللی درباره آیین رسیدگی به دلیل بی­تردید باید ‌بر اساس مقررات منعکس در قانون آیین دادرسی محل دادگاه به آن پرداخت. چنان­که از همان آغاز شکل گرفتن شیوه تعارض قوانین در شهرهای خودمختار پراکنده در سرزمین ایتالیا در قرون وسطی این مسأله نظرها را به خود جلب کرد و به عنوان نخستین گام در راه رسیدگی و حل­وفصل دعاوی دارای ربط به قوانین دیگر شهرهای آن سرزمین دادگاه­ های هر شهر به قائل شدن تمایز میان مسایل راجع به آیین دادرسی و مسایل راجع به ماهیت به لحاظ مشاهده تفاوت میان طبیعت این دو گونه مسایل شدند. ‌بنابرین‏ آنچه در این باره ‌می‌توان به عنوان رهنمود افزود این است که باید در هر مورد که نسبت به آن تردید است این اصل را در نظر گرفت که اگر تصمیم درباره مسأله مطرح شده متضمن گرفتن تصمیم درباره ماهیت نبود باید آن را مسأله شکلی و از مسایل آیین دادرسی دانست.

در دعاوی بین ­المللی قاعده­ای تحت عنوان «آوردن دلیل با مدعی است.» وجود دارد که در قانون مدنی ایران[۷۵] ‌نیز همین قاعده تبیین گردیده است. «هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه، هرگاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد، اثبات امر برعهده اوست.»

مبحث پنجم: اجرای احکام در کشورهای دیگر

«اجرای احکام دادگاه­ های بیگانه با این دشواری همراه است که قانون اجرای احکام هر کشور دارای ارزش سرزمینی است و ‌بر اساس این قانون نمی­ توان احکام دادگاه­ های آن کشور را در سرزمینی دیگر اجرا کرد از سوی دیگر، اجرای احکام دادگاه­ های بیگانه در زمینه دعاوی تابع حقوق بین ­الملل خصوصی در هر کشور چه بسا ناشی از این ضرورت باشد که اجرای آن­ها جز در آن کشور ممکن نگردد و اگر راه اجرای آن­ها در آن کشور هم چنان بسته بماند همگی، تدابیر و تصمیم­های قضایی برای احقاق حق که منتهی به صدور احکام قطعی و لازم­الاجرا گردیده­اند بی­ثمر و دادخواهان از رسیدن به حقوق خود محروم می­مانند.»[۷۶]

نظر دهید »
فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲ بخش دوم: عملکرد کارکنان – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

      1. تقویت روحیه و افزایش انرژی روانی در محیط کار، کارایی شخصی و سازمانی را افزایش می‌دهد و وقتی افراد نسبت به کاری که انجام می‌دهند احساس خوبی داشته باشند سعی می‌کنند آن را به بهترین نحو انجام دهند و مهم تر از آن تلاش می‌کنند راه های بهتر و موثرتری برای انجام کار پیدا کنند. در غیر این صورت نمی توان انتظار داشت که برای انجام یا پیدا کردن راه حل، تلاش فوق العاده ای از خود نشان دهند.

    1. انگیزه در کار وسیله به حرکت در آوردن شخص است. آدمی بدون انگیزه نمی تواند کاری را به پایان برساند و هدفی را دنبال کند. انگیزه، قدرت ابداع بالقوه و نهفته در فرد را به فعالیت وا می‌دارد. توجه و به کار گرفتن انگیزه، ساده ترین و پیچیده ترین وظیفه مدیریت است. انگیزش نوعی تنش درونی است و به کارگیری آن تنش را کاهش می‌دهد. توجه به کیفیت زندگی کاری از جمله کارهایی است که می توان از طریق آن انگیزش در کارکنان سازمان را افزایش داد.

    1. اگر در محل کار، کمی به پیرامون مان نگاه کنیم، ممکن است از خود بپرسیم که چه تعداد از همکاران ما واقعاً از محیط کار خود و یا کاری که انجام می‌دهند راضی هستند و از آن لذت می‌برند. اگر واقع بینانه ‌به این موضوع نگاه کنیم می توان گفت که در بسیاری از سازمان ها، وضع چندان مطلوبی حکم فرما نمی باشد. پس به کجا می رویم؟ به نظر می‌رسد محیط های کاری امروزی بیش از هر زمان دیگر دچار التهاب و سردرگمی هستند. بررسی دیگری در همین زمینه نشان می‌دهد که دو پدیده زندگی کاری و زندگی شخصی، اثرات متقابل و تشدید کننده ای بر یکدیگر دارند. فردی که در زندگی خانوادگی و شخصی خود مشکلات زیادی دارد، به طور قطع و یقین این مشکلات، بر روی تمرکز، رضایت از کار، بهره وری و شادابی آنان در محیط کار اثر می‌گذارد.

    1. بدون شک، پول، تنها عامل انگیزش افراد نیست، اما اگر حقوق کارکنان، خیلی نازل باشد، باعث از بین رفتن انگیزه آن ها می شود. در نتیجه، پاداش مالی، هم چنان به صورت یک انگیزش قوی برای آن ها باقی می ماند و باید توجه داشت که پاداش های پرداختی یا سهیم کردن کارکنان در بهره وری کارشان، باید عادلانه باشد، در غیر این صورت، ممکن است نتیجه عکس بدهد. به عبارت ساده تر، باید گفت ثمرات و مزایای حاصل از بهره وری، باید به طور عادلانه، بین مدیران و کارکنان، تقسیم شود.

  1. اگر هدف جوامع، توسعه و رشد باشد، طبعاً باید به عوامل بهره وری (به ویژه بهره وری منابع انسانی که یکی از اساسی ترین و راهبردی ترین منابع هر جامعه و سازمان است)، بیشتر توجه شود و تلاش برای ایجاد یک زندگی با کیفیت بهتر در سایه تأکید بر بهره وری بیشتر انجام گیرد. ‌بنابرین‏ بهره وری منابع انسانی، صرفاً از طریق افزایش حقوق و مزایا و امکانات رفاهی به دست نمی آید؛ بلکه بهره ور کردن انسان ها در گرو، ایجاد رضایت و افزایش کیفیت زندگی کاری آن هاست که البته ارتباط متقابل میان این دو پدیده، به باورهای مشترک و فرهنگ سازمانی مساعد، نیاز دارد و البته در شکل گیری این فرهنگ، مدیران و رهبران جامعه و سازمان ها می‌توانند بیشترین نقش را داشته باشند .فرهنگ هر جامعه، به فلسفه زندگی آن جامعه شکل می‌دهد. ‌بنابرین‏، همان گونه که کیفیت زندگی برای هر جامعه ای تعریف خاصی دارد، رابطه بهره وری و کیفیت زندگی کاری نیز، با توجه به فلسفه زندگی در جوامع مختلف، اَشکال مختلفی به خود می‌گیرد. به طور مثال، ممکن است جامعه ای، زندگی کم تلاش اما با آرامش بیشتر را به زندگی پرتلاش و پرتنش و پرهیجان ترجیح دهد و یا برعکس(غلامی،۱۳۸۸، ۹۶-۹۱)

۲-۲ بخش دوم: عملکرد کارکنان

یکی از سوالات مهم در کسب و کار این بوده است که، چرا برخی از سازمان ها در حالی که سازمان های دیگر شکست خورده اند، موفق هستند. عملکرد یک سازمان، گویای وضعیت بقای آن در محیط است. در جهان پر تلاطم و رقابتی امروز، سازمان‌هایی توانایی ماندگاری و بقاء را دارند که هر چه بیشتر بر بهبود عملکرد و بهره وری خود بیافزایند.

فلسفه وجودی سازمان، متکی به حیات انسان است .انسان ها در کالبد سازمان ها روح می دمند، آن را به حرکت در می آوردند و اداره می‌کنند. سازمان ها بدون وجود انسان نه تنها مفهومی نخواهند داشت، بلکه اداره آن ها نیز میسر نخواهد بود حتی با وجود فناور شدن سازمان ها و تبدیل آن ها به توده ای از سخت افزار، در آینده باز نقش انسان به عنوان عامل حیاتی و استراتژیک در بقای سازمان کماکان باقی خواهد ماند ‌بنابرین‏ منابع انسانی با ارزش ترین منبع برای سازمان ها هستند. آن ها هستند که به تصمیمات سازمانی شکل داده، راه حل ارائه می‌کنند و نهایتاًً مسائل و مشکلات سازمان را حل کرده و بهره وری را کیفیت بخشیده، کارایی و اثربخشی را معنا می‌دهند. (مهدی زاده،ایلکا،۱۳۸۹)

۲-۲-۱ مفهوم عملکرد

از عملکرد شغلی تعاریف مختلفی ارئه شده، ولی آنچه که در تمام این تعاریف مشترک است، چگونگی انجام فعالیت و مسؤولیتهای محوله است. عده ای عملکرد نیروی انسانی را بهره وری کار اطلاق کرده‌اند، ولی باید توجه داشت که عملکرد مفهومی فراتر از داده و ستاده دارد.

عملکرد[۲۸] تعاریف متفاوتی دارد و هر یک از صاحب نظران به جنبه‌های خاصی از آن اشاره کرده‌اند. آرمسترانگ (۱۹۹۴) عملکرد را چنین تعریف ‌کرده‌است ((دست یابی به اهدافی که کمیت و کیفیت آن ها تعیین شده است)). فرهنگ انگلیسی آکسفورد عملکرد را به عنوان ((اجرا، به کار بستن، انجام دادن هر چیز منظم یا تعهد شده)) تعریف می‌کند. این تعریف علاوه بر اینکه در ارتباط با ستاده و بروندادها است، بلکه نشان می‌دهد که عملکرد مرتبط با کار و همچنین نتایج حاصله می‌باشد. ‌بنابرین‏ عملکرد را می توان به عنوان رفتار تلقی کرد. صاحب نظر دیگری عملکرد را این چنین بیان ‌کرده‌است ((عملکرد عبارت است از تابع مشترک تلاش، توانایی و ادراک نقش)) (ترنس،۲۲،۱۳۷۶). کنی‌[۲۹] (۱۹۹۶) استدلال می‌کند که عملکرد فرایندی است که فرد به آن توجهی ندارد و در واقع جدا از هدف است. برنادین[۳۰] (۱۹۹۵) معتقد است که عملکرد را باید به عنوان نتایج کاری تعریف کرد، زیرا که این نتایج قوی ترین رابطه را با اهداف راهبردی سازمان، رضایت مشتریان و مشارکت اقتصادی برقرار می‌کنند. براماچ[۳۱] (۱۹۸۸) دیدگاه جامع تری از عملکرد را ارائه می‌دهد که در بر گیرنده رفتار و نتایج است. وی مطرح می‌کند که ((عملکرد به معنی رفتارها و نتایج می‌باشد رفتارها از عامل نشأت می گیرند و عملکرد را از فکر به عمل تبدیل می‌کند)). رفتارها نه تنها ابزارهایی جهت رسیدن به نتایج نیستند، بلکه به نوبه خود پیامدهایی می‌باشند که از محصول فعالیت های ذهنی و فیزیکی گرفته شده اند و می توان آن ها را جدا از نتایج دانست(آرمسترانگ،۱۲،۱۳۸۶).

ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ از ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﺎﻧﺪن وﻇﺎﯾﻔﯽ ﮐﻪ از ﻃﺮف ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻓﺮدی را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻓﺮد، ﺷﺨﺼﯿﺖ، ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ادراک، اﻧﮕﯿﺰش و ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ داﻧﺴﺖ. از دﯾﮕﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﺳﻦ، ﺟﻨﺲ، وﺿﻊ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺧﺪﻣﺖ اﺷﺎره ﮐﺮد (ﻣﻌﺼﻮﻣﯽ ﻓﺮد،۱۳۸۱،۳۵).

در تعریف دیگری عملکرد عبارت است از به نتیجه رساندن وظایفی که از طرف سازمان بر عهده نیروی انسانی گذاشته شده است(کاسیو، ۱۹۸۹، ۳۰۴).

نظر دهید »
فایل های دانشگاهی- ۲-۱-۱-۷- ابعاد سرشت عبارتند از: – 4
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

کلونینجر تلاش کرده‏ است با نگاه و تأکید بر پارامترهای زیست شناختی، یک چهار چوب نظری محکم در باب شخصیت پدید آورد که هم شخصیت به‏هنجار و هم نابه‏هنجار را در بر می‏ گیرد (ملایری، ۱۳۸۷).

‌بر اساس این دیدگاه، شخصیت از اجزای سرشتی و منشی تشکیل شده است. سامانه‏های سرشتی در مغز دارای سازمان یافتگی کارکردی متشکل از سامانه‏های متفاوت و مستقل از یک‏دیگر (بخش قشری سیستم لیمبیک، مناطق حسی کرتکس، بادامه، هسته دم‏دار و پوتامه) برای فعال‏سازی، تداوم و بازداری رفتار در ‌پاسخ‌گویی‌ به ‌گروه‌های معینی از محرک‏ها است. سرشت اساس یادگیری‏ها و هیجاناتی است که از طریق رفتارهای هیجانی و خودکار کسب می‏ شود و به عنوان عادات قابل مشاهده در اوایل زندگی فرد دیده می‏ شود و در تمام عمر ادامه می‏یابند. افرادی که دارای سرشت مشابهی هستند‏ تحت تاثیر رشد منش، ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهند. منش شامل دریافت‏های منطقی درباره خود، دیگران و دنیا است و بیشتر ویژگی‏هایی را شامل می‏ شود که تحت تاثیر عوامل محیطی در ساختار شخصیتی فرد پدید آمده است. درک این ابعاد به وسیله پرسشنامه TCI که توسط خود فرد ‏تکمیل می‏ شود فراهم شده است.

۲-۱-۱-۷- ابعاد سرشت عبارتند از:

نوجویی:

که تنوع طلبی یا محرک خواهی هم نامیده می‏ شود، نمایانگر پاسخ به چیزهای تازه و نو (جدید) است. این خصوصیت باعث جستجوی مشتاقانه برای محرک‏های تازه و ناآشنا شده، بالقوه باعث خلاقیت و کشفیات می‏ شود. این ویژگی، مواردی مانند‏ تکانش‏گری، برون‏ریزی خشم، بی‏ثباتی در روابط و خودمحوری را به دنبال دارد. نوجویی شامل چهار صفت است که عبارتند از تحریک‏پذیری کنجکاوانه در مقابل انعطاف‏ناپذیری، اسراف‏کاری در مقابل صرفه‏جویی، تکانش‏گری در مقابل تأمل و بی‏‏نظمی ‏در مقابل انضباط خشک. افرادی که نوجویی بالا دارند بسیار سریع هیجان‏زده می ‏شوند، کنجکاو، مشتاق، پرشور، تکانشی و نامرتب هستند و خیلی زود کسل می ‏شوند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

اجتناب ‏از ‏آسیب:

به عنوان ترس از شرایط نامطمئن تعریف می‏ شود و عبارت است از بازداری اجتماعی، شرم در برابر غریبه‏ها، آستانه تحریک‏پذیری پایین، نگرانی بدبینانه نسبت به مشکلات، حتی در شرایطی که برای اکثر مردم نگران کننده نیست (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

پاداش- وابستگی:

رفتاری که در‏گذشته تقویت دریافت ‌کرده‌است، حتی در شرایطی که تقویت ادامه نداشته باشد نیز تکرار می‏ شود و افراد در میزان این تداوم رفتاری که پس از قطع تقویت وجود دارد با هم فرق می‏ کنند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

پشتکار:

راهبرد سازکارآن‏های است برای مواقعی که تقویت به صورت متناوب و سهمی ارائه می‏ شود و پیامد کار همواره ثابت می‏ماند. زمانی که پیامدها به سرعت تغییر می‏ کنند پشتکار به‏یک ویژگی ناکارآمد‏ تبدیل می‏ شود. افراد با پشتکار بالا، ناکامی ‏و خستگی را به عنوان یک چالش می‏نگرند و حتی زمانی که با نقص و یا انتقاد مواجه می ‏شوند، به راحتی کارها را رها نکرده و در واقع سعی می‏ کنند با کار اضافی آن کار را جبران کنند. این افراد به دنبال موفقیت‏های بیش از اندازه هستند. بر عکس افرادی که پشتکار پایینی دارند به صورت سست، غیرفعال، غیرقابل اطمینان، ناپایدار و سرگردان عمل می‏ کنند. این افراد در زمانی که احتمال دادن تقویت ثابت باقی می‏ماند (مثل حقوق ماهانه ثابت برای کارکنان یک مجموعه)، معمولا در اقدام به کارها بسیار کند عمل می‏ کنند و داوطلب انجام کاری نمی‏شوند.

۲-۱-۱-۸- ابعاد منش عبارتند از:

خودراهبری:

خودراهبری بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان یک فرد مستقل استوار است. احساساتی نظیر وحدت، احترام، عزت نفس، کارآمدی، رهبری و امیدواری، از این خود انگاره نشأت می‏ گیرند.

همکاری :

برپایه پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که ‏از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق می‏ شود. واژه همکاری در برگیرنده تفاوت‏های فردی در میزان هویت‏یابی جمعی و پذیرش دیگران است. افرادی که حس همکاری بالایی دارند، افرادی همدل، صبور، مهربان، حمایت کننده و با انصاف هستند و از کمک کردن به دیگران لذت می‏بر‏ند.

خودفرآوری:

خودفرآوری بر پایه مفهوم از خویشتن به عنوان بخش وحدت یافته‏ای از جهان و منابع پیرامون آن است که ‏از این خود انگاره ‏احساساتی چون مشارکت عارفانه در امور، ایمان مذهبی، متانت و صبوری غیر مشروط نشأت می‏ گیرد. افرادی که در این خرده‏ آزمون نمرات بالا به دست می ‏آورند، زمانی که درگیر روابط اجتماعی بوده و یا در حال انجام کاری هستند، از مرزهای فردی خود فراتر می‏ روند. به نظر می‏رسد که‏ آن‏ها در دنیای دیگری سیر می‏ کنند و دارای تجربیات اوج هستند و اکثراً افرادی خلاق هستند. برعکس افرادی که سطح خودفرآوری پایینی دارند در روابط خود و یا در هنگام‏ تمرکز بر کارها خودآگاه باقی می‏مانند و به ندرت تحت تأثیر هنر و زیبایی قرار می‏ گیرند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

۲-۱-۲- خودکشی

خودکشی یکی از معضلات اجتماعی است که ‏امروزه با توجه به پیچیده‏تر شدن تعاملات و ارتباطات در بیشتر جوامع رو به ‏افزایش است آمارها نشانگر آن است که نابسامانی‏های اجتماعی، ناملایمات زندگی و عدم‏توانایی مقابله با مشکلات از جمله دلایلی است که به ویژه مردان را در معرض بسیاری از آسیب‏های روانی و تمایل به خودکشی قرار می‏ دهد (پورافکاری، ۱۳۷۳).

بالا رفتن میزان آن نزد گروه ها، اقشار و طبقات مختلف اجتماعی، نگرانی فزاینده‏ای را برای جوامع امروز به وجود آورده است. امروزه خودکشی، خصوصاًً در جوامع صنعتی در ردیف پنج علت اول مرگ و میر قرار دارد. خودکشی هشتمین علت مرگ و میر در ایالت متحده و دومین علت مرگ در فاصله سنی ۱۴ تا ۲۵ سال در آمریکاست. میزان خودکشی در سالمندان نیز افزایش یافته و هم اکنون میزان خودکشی سالمندان در سطح بین ‏المللی ۱۱- ۷ و در آمریکا ۱۶ نفر در هر صد هزار نفر تخمین زده می‏ شود. پدیده خودکشی یک ناهنجاری اجتماعی است که در ایران نیز شیوع دارد. کارشناسان سازمان بهزیستی کشور رتبه جهانی ایران را در خودکشی ۵۸ اعلام نموده ‏اند (محمدی و سعادتی، ۱۳۸۳).

خودکشی یک رفتار بدون مقدمه نیست. از جمله خصوصیات افرادی که خودکشی می‏ کنند شامل: ناتوانی آنان در یافتن راه حل مسائل، فقدان راهبردهای مدارا برای کنار آمدن با عوامل استرس‏زای اضطراری، عدم انعطاف‏پذیری و محدودیت تعداد راه حل‏های ارائه شده از طرف آن‏ها، است (نوروزی، ۱۳۷۳).

۲-۱-۲-۱- تعاریف خودکشی

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 167
  • 168
  • 169
  • ...
  • 170
  • ...
  • 171
  • 172
  • 173
  • ...
  • 174
  • ...
  • 175
  • 176
  • 177
  • ...
  • 182
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 پول درآوردن در خانه
 مشکلات زودرس در روابط عاشقانه
 استفاده حرفه‌ای از Doodly
 فروش دوره‌های آموزشی در یوتیوب
 عاشق شدن مردان
 کسب درآمد از آموزش آنلاین
 بیاهمیتی معشوق در رابطه
 درآمدزایی از فریلنسری
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 نیچ مارکتینگ برای کسب‌وکارهای نوپا
 خرید خانه سگ
 سلامت عروس هلندی با توت فرنگی
 استفاده از ChatGPT
 طراحی لوگو با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از مدیریت پروژه فریلنسری
 درمان یبوست سگ
 موفقیت در بازاریابی دیجیتال
 درآمد از نظرسنجی آنلاین
 بهینه‌سازی لینک‌های خروجی سایت
 فروش پوسته وبسایت
 آموزش نشستن به گربه
 معیارهای انتخاب همسر ایده‌آل
 شناخت سگ اشپیتز
 کسب درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 تبدیل عشق به وابستگی
 ساخت لینک فالو برای سئو
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان