تعریف (۱WHO) سازمان بهداشت جهانی کامل ترین تعریف موجود از کیفیت زندگی است که اکثرا پژوهشگران به آن استناد میکنند. تعریف سازمان بهداشت جهانی از کیفیت زندگی چنین است: ” ادراک فرد از موقعیت شان در زندگی در متن فرهنگ و نظام های ارزشی که در آن زندگی میکنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات و نیازهایشان میباشد” (میرخانی، ۷۸).
کیفیت زندگی به مقدار زیاد از ارزش ها متاثر است و در واقع طبق ارزش های فردی و اجتماعی و ملی امری است ذهنی و درونی و متصور و در نتیجه به تصورات و ادراک فرد از واقعیت های زندگی بستگی دارد (نظری زاده، ۸۸).
هر فرد خصوصیات خاص خودش را دارد و ادراکش در مورد خوب یا ضعیف بودن کیفیت زندگی مختص خودش است. بدین ترتیب یک عامل ویژه مانند بازگشت به کار می واند به معنای ارتقای کیفیت زندگی برای یک فرد خاص محسوب شود، در حالی که همین عامل برای فرد دیگر میتواند به معنای بدتر شدن وضعیت و کیفیت زندگی باشد.
از نظر فارکو۲ (۱۹۹۵) تعاریف موجود در ارتباط با کیفیت زندگی به سه دسته تقسیم شده اند:
-
- تعاریف عمومی: این تعاریف از رضایت از زندگی و احساس شخصی رفاه و خوشحالی تأکید دارند. تعاریف عمومی هم به شرایط خارجی و هم به تجارب ذهنی فرد از کیفیت زندگی اهمیت میدهند.
-
- تعاریفی که تاکیدش بر یک یا دو جزء تشکیل دهنده آن است.
- تعاریفی که کیفیت زندگی را به اجزاء یا یک سری از حیطه های تشکیل دهنده اش تجزیه میکنند.
۱٫ World Health Organization
۲٫ Farquhar
این تعاریف نسبت به تعاریف عمومی برای تحقیقات تجربی مناسب ترند، زیرا یک گام به کاربردی کردن مفاهیم نزدیک تر میباشند (دهدادی، ۱۳۸۰)
نمونه ای از این تعاریف ” که مرکز تحقیقات کیفیت زندگی دانشگاه تورنتو” درباره کیفیت زندگی ارائه کردهاست به شرح زیر است:
کیفیت زندگی هر شخصی میزان لذت بردن او از امکانات مهم زندگی اش است. این امکانات از فرصت ها و محدودیت هایی که هر شخصی در زندگی دارد، ناشی می شود و به تعامل فاکتورهای شخصی و محیطی بر میگردد.
در این رابطه سه حوزه اصلی تعریف شده اند ، که هر کدام شامل زیر گروه هایی میباشند :
الف-حوزه بودن ۱
ب-حوزه وابستگی و تعلقات ۲
ج-حوزه شدن ۳
۱٫ Being
۲٫ Belonging
۳٫ Becoming
الف-حوزه بودن
در این حوزه به سه جنبه توجه می شود :
۱-بودن جسمی۱: شامل وضعیت تغذیه و توانایی جسمی زندگی کردن
۲-بودن روانی ۲ : در این حوزه به خلق غالب شخص و نیز فارغ بودن وی از نگرانی و استرس توجه می شود.
۳-بودن معنوی ۳: این حوزه به تصور شخص از درست یا غلط بودن ، بد و خوب و امید واری به آینده توجه می شود.
ب-حوزه وابستگی و تعلقات
این حوزه به سه جنبه توجه شده است :
۱-تعلق فیزیکی: که شامل وابستگی به محل زندگی ، خانه ، آپارتمان و همسایه ها میباشد.
۲-تعلق اجتماعی: که شامل روابط با خانواده و داشتن همسر و تعلق به شخص خاصی میباشد.
۳-وابستگی: در ارتباطات که شامل توانایی استفاده از سرویس های پزشکی، اجتماعی و غیره و همچنین داشتن در آمد کافی میباشد.
۱٫ Physical Being
۲٫ Psychological Being
۳٫ Spritual Being
ج-حوزه شدن
در این حوزه به جنبههای زیر توجه می شود :
۱-شدن عملی : که شامل فعالیت های اطراف منزل و نیز داشتن شغل یا رفتن به مدرسه می شود.
۲-گذراندن اوقات فراغت شامل فعالیت های بیرون منزل مثل پیاده روی و فعالیت های داخل منزل مثل دیدن تلویزیون .
۳-رشد و پیشرفت کردن که شامل ارتقاء سلامت فیزیکی، روانی و غیره میباشد.
تقسیم بندی دیگری ابعاد کیفیت زندگی را به چهار بعد، عملکرد جسمی، روانی،اجتماعی و معنوی تقسیم کردهاست.
طبق تقسیم بندی اجرای عملکرد جسمی شامل وجود یا عدم وجود اختلال در اشتها، اختلالات بلع و تهوع،یبوست واسهال، تنگی نفس و بخوابی، ناتوانی، بی حسی ودرد، توانایی حرکت جهت مراقبت از خود و توانایی انجام کارهای عادی و روزمره میباشد.
اجرای عملکرد روانی مشتمل بر وجود یا عدم وجود اضطراب، افسردگی، سازش با بیماری و در آن و رضایت از مراقبت ارائه شده به بیمار میباشد.
اجرای عملکرد اجتماعی در بر گیرنده نحوه ایفای نقش ها، ارتباطات و تعاملات خانوادگی، ارتباط با دوستان و توانایی کار در خارج از منزل و فعالیت های جنسی میباشد.
اجرای عملکرد معنوی شامل پرداختن به کارهای مذهبی از قبیل رفتن به اماکن مذهبی و مقدس، دعا کردن و راز و نیاز با خدا میباشد(رحیمی،۱۳۸۵).
۳-۱-۲) ویژگی های کیفیت زندگی
برای کیفیت زندگی سه ویژگی در نظر گرفته شده است.
علی رغم عدم وجود توافق کلی درباره ی تعریف کیفیت زندگی بین پژوهشگران، آنان در مورد ویژگیهای کیفیت زندگی یعنی چندبعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن کیفیت زندگی توافق دارند.
ویژگی اول چند بعدی بودن کیفیت زندگی است که در بسیاری از تحقیقات بالینی به اثبات رسیده است.اگر چه بعضی از مطالعات معیارهای عینی کیفیت را نشان میدهند، مطالعات دیگری هستند که به معیارهای ذهنی آن توجه دارند.
ویژگی دوم کیفیت زندگی ذهنی بودن آن است، ارزیابی فرد فرد از سلامت و خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعه کیفیت زندگی میباشد. قضاوت در مورد بیماری، درمان و سلامتی خود، بیشتری نسبت به ارزیابی عینی از سلامت دارد.
از ویژگی های دیگر کیفیت زندگی پویا بودن است. پویایی کیفیت زندگی به این معنا است که با گذشت زمان تغییر میکند و به تغییرات فرد ومحیط بستگی دارد. این مشخصه در طول زمان قابل مشاهده است( شیپر۱، ۲۰۰۰).
۱٫Schipper
۴-۱-۲) کیفیت زندگی مربوط به سلامت۱:
سلامتی و شادابی افراد یک جامعه بزرگترین پشتوانه یک کشور برای پیشرفتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و هر گونه سرمایه گذاری مادی یا آموزشی در این زمینه را باید سرمایه گذاری بنیادی تلقی نمود.
آنچه که به عنوان کیفیت زندگی در پزشکی به کار می رود، کیفیت زندگی مربوط به سلامت بوده و شامل ارزیابی ذهنی فرد از وضعیت سلامتی کنونی، مراقبت های بهداشتی و فعالیت های ارتقاء دهنده سلامت در جهت دنبال کردن اهداف ارزشمند زندگی میباشد( سینتیا۲ ،کینگس۳،هیندس۴، ۱۹۹۸).
برخی از نظریات حاکی از این است که کیفیت زندگی احساس رضایت مندی از زندگی است و این زندگی ممکن است با سلامت همراه باشد یا نباشد (روستن۵،۱۹۹۵).
کیفیت زندگی مرتبط با سلامت به ابعاد جسمی، روان شناختی و اجتماعی سلامت تأکید دارد و به نظر میرسد حیطه مجزا و روشنی است که تحت تاثیر عقاید، احساسات و انتضارات فرد قرار میگیرد، کیفیت زندگی مربوط به سلامت در بر گیرنده سلامت و توانایی عملکرد فردی میباشد و نشان دهنده تاثیرات بیماری و درمان در زندگی و ادراک فرد از آن است و اشاره به ادراک یک شخص یا گروه از سلامت جسمی و روانی خویش در هر زمان دارد( فلچر۶، ۱۹۹۲).
۱٫ Health Related Quality Of Life.
۲٫ Cinthia
۳٫ King
۴٫ Hinds
۵٫ Rustoen
۶٫Fletcher