بند دوم : حقوق زارعانه در شکل حق ریشه
یکی دیگر از اشکال حقوق زارعانه در عرف حقی است که برای زارع یا غارس درخت در خصوص ریشه ایجاد شده و در ملک دیگری به وجود میآید به آن حق ریشه گویند و در خصوص آن عنوان گردیده که حق است که ناظر بر باغ میباشد و بین حق موصوف با حقی که عامل در عقد نامه مزارع و زراعت در گیاهان دارای ریشه چند ساله به دست می آورد قائل به تفاوت میباشند و عنوان گردیده است که حق اخیر که بر مبنای مزارع برای عامل به وجود میآید به خاطر خصوصیات گیاهان موصف است و مادامی که ریشه آن ها در خاک باقی است و محصولشان تجدید می شود به نسبت حصه بین مالک و زارع تقسیم میگردد ،در حالی که حق زارعانه نسبت به ملک به وجود میآید ،لذا در عقد مزارعه محصولات موصوف پس از انقضای مدت یا از بین رفتن ریشه آن ها برای زارع در ملک حقی وجود ندارد. [۷۸]
ولی دیدگاه موصوف به نظر صحیح نمی رسد و حقوق زارعانه شامل کلیه حقوقی است که برای زارع در ملک زراعی دیگری ایجاد می شود که یکی از مصادیق و اشکال آن نیز حق ریشه میباشد.
آنچه تعیین کننده حقوق زارع میباشد اعمال و اقدامات زارع از یک طرف و تأیید عرفی حقوق موصوف میباشد همان گونه در برخی از مناطق اگر مالک به زارع اجازه دهد که یونجه کاری بکند معنی ضمنی این اجازه آن است که زارع نسبت به زمین مادام که ریشه محصول در آن باقی است واجد حق است و ریشه انواع یونجه ممکن است تا ۷ سال باقی ماند ، لذا نمی توان عنوان نمود که حقوق موصوف چنانچه در نتیجه عقد مزارع ایجاد شود دیگر جزء حقوق زارع نمی باشد بلکه به صراحت ماده ۵۰۴ قانون مدنی «هر گاه مستاجر به موجب عقد اجاره مجاز در بنا یا غرس بوده موجر که عنوان می کند نمی تواند مستاجر را به خراب کردن یا کندن آن اجبار کند و بعد از انقضای مدتی اگر بنا یا درخت در تصرف مستاجر باقی بماند موجر حق مطالبه اجرت المثل زمین را خواهد داشت و اگر در تصرف موجر باشد مستاجر حق مطالبه اجرت المثل بنا یا درخت را خواهد داشت همین حق مطالبه اجرت المثل و بهای ریشه در عرف نیز وجود دارد و مورد پذیرش عرفی زارع مالک میباشد . [۷۹]
بند سوم : حقوق زارعانه در شکل بهای مرغوبیت و آماده سازی
حقوق زارعانه در شکل بهای مرغوبیت و آماده سازی و ایجاد آثار مادی حقوق زارعانه گاهی مواقع در شکل آثار مادی و فعالیت هایی که زارع در روی زمین زراعی برای آباد کردن یا آباد نگه داشتن زمین (احیا و استمرار احیا) میباشد و عرف برای آثار موصوف نیز ارزش قائل میباشد و در عرف مناطق مختلف تحت عناوین دسترنج رعیتی یا حق جور یا حق آب و گل و حق زارع مورد پذیرش واقع گردیده است . مثلاً در یزد و کرمان رایج است که طبق عرف محل اگر مالک زارعی را از ملک زراعی اخراج کند باید به او عوض بدهد و این عوض یا دسترنج در برابر کاری است که او در مدتی که زمین را در تصرف داشته انجام داده است در کرمان هنگام اخراج زارع از ملک می بایست بهای شخم و دسترنج کارهایی که بر اساس عرف آبدار ، باردار و کشت دار نامیده میشوند را به وی پرداخت نماید یا در خراسان زارع پس از کشت و کار بر روی زمین نزدیک ده را ترک گوید مالک دسترنج کاری را که او بر روی زمین انجام داده است پرداخت میکند یا زارع زمین را به دیگری بدهد که در این صورت مبلغی را از او میگیرد یا در آذربایجان حق جور که قبلاً در خصوص آن گفته شد به شکل عوضی که در قبال اخراج صاحب حق از ملک توسط مالک به وی پرداخت میگردد و یا بهایی که در قبال انتقال آن از طرف صاحب حق و شخص ثالث دریافت می کند همچنین در عناوین و تعابیری دیگری نیز در عرف موصوف استفاده گردیده است مانند حق طناب دار یا حق چند یا حق کارافه در برخی از مناطق شمال کشور وجود داد یا حق عملکرد که شامل بهای مرغوبیت و احیا و عمران زمین می شود و همچنین حق کشت و کار زراعی که همگی عناوین موصوف تحت عنوان حقوق زارعانه در عرف مناطق مختلف مورد پذیرش قرار میگیرد همچنین در برخی از مناطق کشور تحت عنوان حق زارعانه هنگام تخلیه ملک بهای زه کشی یا کانال سازی زمین یا حفر چاه یا قنات را به زارع پرداخت می کند. [۸۰]
بند چهارم :حقوق زارعانه در شکل سهمی از زمین زراعی
عرف موجود در خصوص حقوق زارعانه گاهی مواقع به شکل دیگری نیز ظاهر می شود و آن هم عبارت است که تملک بلاعوض درصدی از زمین پس از چندین سال زراعت مستمر و متوالی و آبادانی زمین که در هنگام تخلیه ملک، مالک می بایست درصدی از زمین را به زارع تحویل و به تملک وی درآورد که در این خصوص ذکر چند نمونه عملی خالی از لطف نمی باشد.
در بعضی از مناطق استان چهار محال و بختیاری از جمله شهرکرد در خصوص حق زارعانه بدین منوال عمل میگردد که بین زارع و مالک توافق می شود که مالکین در هنگام تخلیه ملک در قبال حق زارعانه بعضاً درصدی از ملک را که بین ۱۵ تا ۲۵ درصد، بسته به میزان و مدت تصرف، به زارعین واگذار میگردد. با تحقیق محلی صورت گرفته در یک نمونه بین جمعی از مالکین مزرعه شوربومی شهرکرد بدین گونه توافق گردیده است که بین مالکین و زارعین مزر عه شوربومی مقرر میگردد در صورتی که اراضی مزرعه موصوف در محدوده طرح کمربندی شهر قرار گیرد پس از تغییر کاربری و تفکیک اراضی موصوف ۱۵ درصد از اراضی تغییر کاربری یافته یا قیمت آن ها به منظور کسب رضایت ایشان به آن ها واگذار گردد به گونه ای که در پرونده ای که از ناحیه احدی از مالکین مزرعه موصوف به طرفین متصرفان آن به خواسته خلع ید یک حبه مشاع از ۹۶ حبه مشاع از اراضی مزرعه مذبور مطرح شده است پرونده در شعبه دوم دادگاه عمومی شهرکرد مورد رسیدگی قرار گرفت و خواندگان در قالب دعوای تقابل مطالبه حقوق زارعانه خود را نمودند که دادگاه ضمن صدور حکم مبنی بر خلع ید مبادرت به صدور حکم در راستای خواسته تقابل خواندگان نیز نمود و دعوای ایشان را مورد پذیرش قرار داد. [۸۱]
گفتار دوم: مستندات قانونی حقوق زارعانه
از نظر قانون وعرف این حق برای صاحبان آن به رسمیت شناخته شده و ضمن اینکه مورد حمایت قوانین جاری کشور میباشد، قابل به ارث رسیدن به ورثه نیز میباشد. زارعی که صاحب حق ریشه است در زمانی که به هردلیل ملک را ترک می کند ، باید به حق خود برسد. مثلا اگر مالک اقدام به فروش ملک خود نموده و یا اگر ملک باید برای اجرای طرح های دولتی توسط دولت تملک شود و یا به هر دلیل دیگر ریشه زارع باید ارزیابی شده و به زارع صاحب حق پرداخت گردد. میزان حق ریشه در صورت عدم توافق بین مالک و زارع، توسط خبرگان یا کارشناسان ارزیابی و تعیین می شود . [۸۲]
در سال گذشته صلاحیت جدیدی در رشته کشاورزی و منابع طبیعی به تصویب شورای کارشناسی و هیات مدیره کانون کارشناسان رسمی دادگستری به شرح زیر رسید: «مجموعه حق زارعانه و حق تصرف که میتوانیم تحت عنوان حق کسب و پیشه کشاورزی بنامیم بستگی به عرف مناطق دارد».
تعیین حق ریشه و احیا و امتیاز صاحبان نسق زراعی و غارسین و متصرفین قانونی: این صلاحیت قبلا در قالب امور کشاورزی وجود داشت. مجموعه صلاحیت ذکر شده بالا تحت عنوان حقوق زارعانه مورد بحث قرار میگیرد. در اغلب نقاط ایران زارع متصرف زمین به حکم عرف و عادت از بعضی از حقوق تصرف بهره مند است. همچنین ساختمانهای روستایی و سایر اعیان مطابق قانون ثبت، قابل ثبت است و در بعضی اسناد ثبتی سند عرصه و اعیان جداگانه و متعلق به دو نفر است.