درخصوص چیستی اخلاق و شاخههای آن سخن بسیار گفته شده و دیدگاههای مختلف مطرح شده که از اهمیت زیادی برخوردار است.
جانستون[۱۳] در تشریح یکی از متفرعات اخلاق، تحقیق اخلاقی را تحقیقی میداند که در آن به این موضوع پرداخته نمیشود که جهان چگونه است، بلکه بیشتر به این مسئله اهمیت میدهد که جهان چگونه باید باشد. روندی که به گفته وی چندان در قید توصیف نیست، بلکه در قید تعیین تکلیف درباره چیزی است که ما باید انجام دهیم. واژه هایی همانند «باید» و «لازم» است غالباً در بحث اخلاقی مورد استفاده قرار میگیرند، اما اگر چه آن ها به عنوان یک نقطه شروع مفید هستند، بعضاً محدود کننده نیز میباشند. چون چنین عباراتی در مورد مقررات مدرسه و آداب سفره نیز قابل استعمال هستند. کریج[۱۴] با بر شمردن پنج جمله کلی که در مورد نظامهای اخلاقی قابل اعمال است؛ توضیح مفیدی برای این تعریف ارائه میکند. این جملات عبارتند از:
-
- اخلاق عموماً به سلامت انسان و حفظ جامعهای آرام مربوط است، به نحوی که همه بتوانند در آن منتفع شده و شکوفا شوند.
-
- اخلاق، تکلیف است به آن چه باید انجام دهیم.
-
- اخلاق رویکردی نظاممند است که از عقل به عنوان توجیه اخلاقی برای تعریف آنچه باید یا نباید انجام شود، استفاده میکند.
-
- اخلاق اصولی را مجسم میسازد که قابل تعمیم جهانی هستند، بنابرین اخلاق به همه افراد و مفاهیم اخلاقی مربوط است و دستورالعملها باید به طور یکسان در مورد همه اشخاص اعمال گردد.
- اخلاق مهمترین چیز است، یعنی اخلاق بیشتر از قانون، سیاست یا خودخواهی اهمیت دارد.
این رویکرد نظاممند به حل مشکلات، احتمالاً مهمترین جنبه اخلاق برای پرستاران میباشد. والاس[۱۵] توصیفی برای این رویکرد نظاممند ارائه نموده و خاطر نشان میسازد که مطالعه فرایند عقلانی انتخاب یک راهکار از میان تعداد زیاد گزینه های پیش رو، متضمن شناسایی، ارزیابی و گزینش ارزشهاست. شاید گفتن این امر منصفانه باشد که تصمیمگیری اخلاقی به همان اندازه که به یافتن پاسخها مربوط است به پرسیدن پرسشها نیز مربوط میشود. روشن است که فرایند اتخاذ تصمیمات دقیق اخلاقی زمانم میبرد. اما پرستاران در جریان کار روزانه خود غالبا با معضلات اخلاقی مواجه میشوند و ممکن است فرصت اندکی برای بررسی پاسخ فوری خود داشته باشند. به همین دلیل است که مطالعه اخلاق فایده ای بسیاری برای پرستاران دارد، چون آن ها را قادر میسازد که از پیش مسائلی را که ممکن است مرتباً مطرح شوند مورد بررسی قرار داده و حداقل برخی مهارتهای ساده تصمیمگیری را کسب نمایند. اما همواره به پرستاران کم تجربه توصیه میشود که معضلات اخلاقی را با پرستاران مجرب ارشد یا متخصصان بالینی که تجربه بیشتری در این زمین دارند، مورد بحث قرار دهند. (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۷).
لانگستاف[۱۶] خاطر نشان میسازد که اخلاق، اساساً یک علاقه علمی است و بیشتر به اتخاذ تصمیمات مربوط است. برنامه های کارشناسی و برخی برنامه های تخصصی کارشناسی ارشد، اکنون مطالعه اخلاق را در رأس برنامه های آموزشی خود قرار دادهاند تا بدین وسیله فرصتهایی را برای تمرین و ممارست در این مهارتها به دور از فوریتهای بالینی در اختیار پرستاران قرار دهند.
ماکس چارلزورت[۱۷] خاطر نشان میسازد که مشکل عمده این است که بحثهای اخلاقی غالباً بین اشخاصی صورت میگیرد که تعابیر بسیار مختلفی از معنای شرایط بحث چگونگی تفسیر یا توصیف وقایع دارند و نیز دارای مواضع اخلاقی متفاوتی هستند. به این دلیل متمایز ساختن اخلاق از یک رشته مسائل دیگری که غالباً با آن ها اشتباه میشود مفید است. این امر پرستاران را قادر میسازد تا به دیگر نظامهای ارزشی و ایده هایی که میتوانند در فرایند تصمیمگیری اخلاقی نقش مفیدی داشته باشند توجه کنند. برای مثال، قبلاً مشخص شده است که رفتار اخلاقی همان اخلاقی نیست. در متمایز ساختن اخلاق، همچنین باید تصدیق نمود که همه این عوامل احتمالاً در تصمیمگیری اخلاقی نقش دارند. اگر چه پیتر سینگر[۱۸]، عالم مشهور اخلاق زیستی، احتمالاً از اولین اشخاصی بود که این رویکرد تمایز سازی را پذیرفت . اما شماری زیادی از مؤلفان حقوقی، بهداشتی و اخلاق در زمانهای اخیر آن را پذیرفتهاند. مسائل دیگری که برای بررسی اخلاقی مسائل پیش آمده باید مدنظر قرار گیرند، عبارتند از:
-
- اخلاق، مجموعه قوانین حرفهای یا دستورالعملهایی نیست که در صورت تبعیت، به رفتار صحیح منجر خواهد شد.
-
- اخلاق، نزاتکت حرفهای نیست.
-
- اخلاق، سیاست بیمارستانی یا مقام پزشکی نیست.
-
- اخلاق، مذهب یا رفتار اخلاقی نیست.
-
- اخلاق، قانون نیست.
-
- اخلاق، حس ششم نیست.
- اخلاق، نظر عمومی یا اجماع نیست.
۲-۲) اخلاق حرفه ای
اخلاق حرفه ای بنا به تعریف انجمن پیشرفت علم آمریکا عبارت است از:اصول و قواعدی که به صورت حقوق و مسئولیت های محققین در ارتباطشان با هر یک از بخشها از جمله کارمندان،موضوعات تحقیق،مشتریان،دانشجویان و…مباحث اخلاق حرفه ای کمک میکنند تا زمانی که فرد در محیط کاری با مشکلی که به اخلاقیات مربوط می شود مواجه شد یک راه حل حرفه ای را انتخاب کند.(گوتربارن،۱۹۹۹: ۸۲)
اخلاق کار و اخلاق مشاغل بخشی از اخلاق حرفه ای هستند و بخش وسیعتر آن فراتر از زندگی فردی و شغلی بوده و با عملکرد سازمانها در ارتباط است با توجه به اینکه توجه به مسائل عینی در زمینههای حرفه ای مهمترین جهت گیری تعاملات اخلاقی است و مورد توجه دانشمندانی همچون گودپاستر در سال ۱۹۸۳،بلانچارد وپیل در سال۱۹۸۸،برنز و لانسا در سال ۱۹۹۰ قرار گرفته است.(سبکرو و دیگران ،۱۳۸۹)
اخلاق کار به عنوان یکی از زمینههای دانش مدیریت به شمار می رود؛ مخصوصاً از زمان تولد نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۶۰. در این دهه نهضتها و جنبشهای آگاهی بخش اجتماعی توقعات مردم را از شرکتها بالا برد. مردم به این عقیده رسیده بودند که شرکتها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی نظیر فقر، خشونت، حفاظت از محیط زیست، تساوی حقوق، بهداشت و سلامت همگانی و بهبود وضع آموزش استفاده کنند. بسیاری از مردم ادعا میکردند که چون شرکتها با بهره گرفتن از منابع کشور به سود دست مییابند لذا به کشور مدیون بوده و برای بهبود وضع اجتماع باید کوشش کنند. (یزدانی پرائی، حسن،۱۳۸۲: ۳)
۲-۳) اخلاق سازمانی
سازمان ها حداقل در شش جهت به اخلاق نیاز دارند:ترویج تلقی درست و محیط آن در فرهنگ سازمانی،ممیزی اخلاقی اهداف،ممیزی اخلاقی تصمیم ها و مقررات و شرح وظایف،اخلاقی سازی تعامل سازمان با محیط درونی و بیرونی،اخلاقی سازی تعامل بین شخصی در سازمان و حل معضلات و تعارضات اخلاقی در سازمان.(کاتون و تامپسون،۲۰۰۰: ۱۶۸)
سازمان ها صرفا به دلیل بصیرت و گرایش انسانی به اخلاق پایبندند.اقبال مردم به سازمان اخلاقی، سودآوری اخلاق،ایجاد برتری رقابتی و مزیت راهبردی فواید اخلاقند نه اهداف آن.(قراملکی ،۱۳۸۸: ۴۷).