ویژگی های روش بازده دارایی ها:
-
- روش های نرخ بازده داراییها، به نرخهای بهره بسیار حساس هستند.
-
- در این روشها از مقایسه مستقیم ارزشها با ارزشهای بازار استفاده نمیشود، بلکه تنها از بعضی عوامل که تحلیلگران بازار در ارزیابی خود از شرکت از آن ها استفاده میکنند، بهره گرفته میشود.
- این روشها همانند روش های بازار سرمایهگذاری روی ارقام مالی تأکید میکنند، که باوجود کامل نبودن، دارای قابلیت حسابرسی هستند.
روش های بازده دارایی ها شامل الگوهای زیر میباشد:
-
- ارزش افزوده اقتصادی
-
- ضریب فکری ارزش افزا
-
- ارزش نامشهود محاسبه شده
-
- درآمد سرمایه دانش
- ارزش افزوده اقتصادی:
در این روش از معیارهای نظری بودجه بندی سرمایه ای،برنامه ریزی مالی، تعیین هدف،اندازه گیری عملکرد،ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راه هایی که از طریق آن ها ارزش شرکت افزوده یا کم می شود، استفاده می شود. نقطه قوت این روش همبستگی آن با قیمت سهام است.
از آنجایی که این روش به طور گسترده ایی در مجامع مالی پذیرفته شده و از مقبولیت برخوردار است، میتواند مشروعیت شرکت را در بازارهای مالی افزایش دهد.
عیب عمده این روش ،پیچیدگی آن میباشد. از آنجا که این روش از دارایی های دفتری با اتکا به هزینه های تاریخی بهره میگیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان کمی ارزش دارایی های غیر ملموس، چندان مناسب نباشد.
ارزش افزوده اقتصادی، به عنوان یکی از اندازه های عملکردی مبتنی بر ارزش، در زمان پیدایش محبوبیتی فوق العاده به دست آورد. این روش به طور نسبی از جدیدترین روش های ارزیابی عملکرد سازمانی میباشد که توسط استوارت و شرکت مشاوره نیویورک تدوین شده است (استیوارت، ۱۹۹۷).
این روش بر بیشینه نمودن ثروت سهامداران تأکید دارد. ارزش افزوده اقتصادی، جریان نقدی ایجاد شده (پس از کسر مالیات) توسط شرکت منهای هزینه سرمایه صرف شده برای ایجاد آن جریان نقدی بوده، بنابرین نشان دهنده سود واقعی در برابر سود ثبت شده میباشد. ارزش افزوده اقتصادی به عنوان تفاوت بین فروش خالص و مجموع هزینه های عملیاتی، مالیات ها و هزینه های سرمایه میباشد در حالی که هزینه های سرمایه از طریق ضرب هزینه متوسط سرمایه موزون در کل سرمایه (سرمایه گذاری شده) محاسبه می شود.
در عمل، ارزش افزوده اقتصادی زمانی افزایش مییابد که متوسط هزینه سرمایه موزون، کمتر از بازده دارایی های خالص و یا بالعکس باشد. در حال حاضر روش ارزش افزوده اقتصادی به نحو مطلوبی استقرار یافته است و به طور فزاینده ای شرکت های بزرگ در حال پذیرش آن به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی تجاری و پایش عملکرد هستند.
به عبارتی تغییر در ارزش افزوده اقتصادی معیاری بدین شکل فراهم میکند که آیا سرمایه فکری سازمان اثر بخش بوده و یا خیر. بدیهی است ارزش افزوده اقتصادی اندازه جایگزین برای سرمایه فکری میباشد ولی اطلاعات دقیقی از میزان تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت فراهم نمیکند (باس، ۲۰۰۴).
- ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری:
روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، توسط پالیک تدوین شد و ابزار تحلیلی برای اندازه گیری عملکرد شرکت است. مدل ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری مبتنی بر این فرض است که اندازه گیری و توسعه ارزش افزوده شرکت ممکن است بر ارزش بازار شرکت تاثیر بگذارد (پالیک[۹]، ۲۰۰۰). این روش به صورت عملی در بین ۲۵۰ شرکت به شکل تصادفی به اجرا درآمد و بر اساس نتایج حاصل شده، ارتباطی نزدیک بین کارایی ایجاد ارزش توسط منابع (که همان ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری است) و ارزش بازار شرکت ها اثبات گردید. ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری کارایی ایجاد ارزش در شرکت ها را اندازه گیری و مورد پایش قرار میدهد. کارایی سرمایه انسانی به عنوان زیر مجموعه ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه فکری شرکت را توصیف می کند. روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری بر اساس این اصل است که ایجاد ارزش برخواسته از دو عامل اولیه با عنوان منابع سرمایه ای فیزیکی و منابع سرمایه ای فکری میباشد.
در حقیقت این ضریب کارایی مطلق ایجاد ارزش مربوط به تمامی منابع به کار گرفته شده را محاسبه میکند در حالی که کارایی سرمایه فکری، ارزش ایجاد شده توسط سرمایه فکری به کار گرفته شده را منعکس میکند(پالیک، ۲۰۰۰).
۳)ارزش نامشهود محاسبه شده:
مدل ارزش نامشهود محاسبه شده، بر پایه این فرض بنا شده است که درآمد مازاد شرکت، برای نمونه درآمد مازاد بر متوسط درآمد صنعت، از سرمایه فکری آن ناشی می شود. به بیان دیگر، با به کارگیری دارایی های فیزیکی، درآمد شرکت حداکثر به متوسط درآمد آن صنعت نزدیک می شود و تنها با به کارگیری است سرمایه فکری است که شرکت به درآمد مازاد دست مییابد. داده های مورد نیاز در این روش از صورت وضعیت مالی شرکت تهیه می شود. اجرای این روش را می توان به شش مرحله زیر تقسیم بندی شود (استیوارت، ۱۹۹۷):
مرحله ۱ : درآمد متوسط قبل از کسر مالیات شرکت مربوط به سه سال قبل را محاسبه کنید(a)،
مرحله ۲ : متوسط دارایی های فیزیکی پایان سال شرکت در سه سال گذشته را محاسبه کنید(b)،
مرحله ۳ : درآمد را بر ارزش دارایی های فیزیکی تقسیم نموده و از این طریق نرخ بازگشت دارایی فیزیکی را به دست آورید(c=a/b)،
مرحله ۴ : متوسط نرخ بازگشت به دارایی فیزیکی را برای صنعت در سه سال گذشته محاسبه کنید و در صورتی مراحل را ادامه دهید که از متوسط نرخ بازگشت شرکت کمتر است. سپس نسبت متوسط مالیات بر درآمد در سه سال گذشته (e) را حساب کنید،
مرحله ۵ : مازاد بازگشت (f) را با رابطه (f=[a-d*b]*[1-e]) محاسبه کنید
مرحله ۶ : مازاد بازگشت (f) را بر یک درصد مناسب، برای نمونه هزینه سرمایه شرکت تقسیم کنید
۴) درآمد سرمایه دانش:
درآمد سرمایه دانش، توسط لیو تدوین شد و در حقیقت همان درآمد مازاد بر درآمد حاصل از دارایی های دفتری است (لو[۱۰]، ۱۹۹۹). در این روش ابتدا باید درآمد شرکت را برای سه سال آینده پیشبینی کرد. سپس درآمد ناشی از دارایی های سنتی با فرض یک نرخ بازگشت (برای نمونه هفت درصد روی دارایی های فیزیکی) پیشبینی می شود، و این درصد در مقدار ارزش دارایی های سنتی در دفاتر حسابداری ضرب می شود. با کسر نمودن درآمد پیشبینی شده از درآمد حاصل از دارایی های سنتی، باقی مانده ای حاصل می شود که درآمد سرمایه دانش نام دارد، به منظور تبدیل مقدار درآمد حاصل به سطوح دارایی های دانش، ابتدا باید نرخ بازگشت را بر روی دارایی های دانش فرض کرد (به عنوان ۱۰ نمونه مجله سی اف او نرخ مذبور را برابر ۵/۱۰ درصد فرض کرد)، و سپس درآمد سرمایه دانش پیشبینی شده را بر این درصد تقسیم کرد، تا دارایی های دانش محور مطلق پیشبینی شود (استرلند[۱۱]، ۲۰۰۱).
ب ) روش های سرمایه گذاری بازار: