نگرش مذهبی:
تارخ بشریت نشان داده است که انسان دین ورز[۴۳] قدمتی دیرینه دارد. آن چنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر میآید« مذهب »به عنوان جز لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. دین به اندازه ای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبههای مختلف و متفاوت آن برای دیدگاه ها و نگرش های مختلف به گونه ای متفاوت جلوه میکند. اما آنچه مهم است این است که هیچ دوره ای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است(صادقی جهانبان ونجم عراقی ،۱۳۷۸).
این که حتی یک انسان بی اعتقاد به دین در شرایط نامطمئن و بحران روحی و در زندگی به صورت ناهشیار به خدا و نیروهای ماوراءالطبیعه می اندیشد و از او استمداد می طلبد،یک پدیده شناخته شده است. به گفته « فرانکل[۴۴] » بنیان گذار مکتب« معنادرمانی[۴۵]» همیشه یک احساس مذهبی عمیق ریشه دار در اعماق ضمیر ناهشیار انسان وجود دارد( فرانکل ، ۱۳۷۵ ).
آلپورت (۱۹۶۷)،مذهب را یکی از عوامل بالقوه مهم برای سلامتی روان میداند.مذهب میتواند عنوان یک اصل وحدت بخش و یک نیروی عظیم برای سلامت روان مفیدوکمک کننده باشد.از دیدگاه آلپورت جهت گیری مذهبی[۴۶] به دو صورت « درونی[۴۷] » و « بیرونی[۴۸] » میباشد.در جهت گیری مذهبی درونی ایمان به خودی خود یک ارزش متعالی نه به خاطر چیزی تلقی میگردد و یک تعهد انگیزش فراگیر نه وسیله ای برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته می شود. اما در جهت گیری مذهبی بیرونی،مذهب امری خارجی و ابزاری برای ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام و امنیت مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارت دیگر دین داری برای امنیت و پایگاه اجتماعی است و افرادی که چنین جهت گیری دارند از دین به عنوان وسیله برای رسیدن به حاجات خود استفاده میکند(آلپورت ،۱۹۶۷).
افرادی که دارای جهت گیری مذهبی درونی میباشند،مذهب در آن ها احساس راحتی، امنیت، سودمندی و خود سازی را به وجود می آورد.به عبارت دیگر افراد با جهت گیری مذهبی درونی در هماهنگی با اعتقادات و شعائر مذهبی شان زندگی میکنند و این باعث امنیت و ثبات اجتماعی بیشتر در آن ها می شود (فورگت[۴۹]،۲۰۰۷).
نس ونیتراب درتحقیقی به عنوان ارزیابی میزان اثرات منفی ومثبت مذهب بر وضعیت روانی به این نتیجه رسیدند که در واقع فعالیت هایی با جنبه معنوی بالا به طورواضح ارتباط معکوس با اختلاف روانی دارد.درتحقیق دیگری که توسط هانس برگر[۵۰] (۱۹۹۱)،انجام شدرابطه بین انجام اعمال دینی واعتقادقلبی دررابطه احساس رضایت درزندگی بررسی شد ونتیجه این بود که مذهب دارای یک ارتباط مثبت بااحساس رضایت اززندگی است.کوهن و همکاران (۱۹۹۵)،دریافتندکه مقابله ی مذهبی،یک راهبرد محکم ومؤثردرحفظ سلامت روان است.نتایج تحقیقات زیادی نشان میدهد که اعتقادات وارزش های مذهبی افراد به مراتب برای مدت طولانی تری درآنان تأثیرمی گذاردتاجهت گیری درمانی به سمت مکتب خاص روانی درمانی(صالحی نژادکوویی،۱۳۸۷).
مذهب نیروی اجتماعی است که میتواند گروههای اجتماعی را یک پارچه کند یا آن ها را علیه یکدیگر بشوراند،همچنین مذهب نیروی روان شناختی است که جنبههای مختلف زندگی فردی را تحت تاثیر قرار میدهد.مذهب به عنوان یکی از منابع اصلی ارزش ها و اخلاقیات افراد جامعه در معنابخشی به زندگی نقش اساسی ایفا میکند.داشتن این نکته ضروری است که بین مفاهیم دین داری و دین تفاوت وجود دارد دین به عنوان پدیده خارجی و مستقل از پذیرش انسان ها یعنی مستقل از روان انسان ها و جامعه انسانی مدنظر قرار میگیرد.اما دین داری یا تدین ناظر به پذیرش دین توسط انسان هاست. در واقع دین داری صفت و حالت انسان درباره دین است( فقیهی و همکاران،۱۳۸۶).
در متن ظهور روان شناسی مثبت بود اسنایدروهمکارانش(۲۰۰۵)،امیدواری رامفهوم سازی کردند.و ابزار های اندازه گیری آن را طراحی کردند.امیدواری به عنوان فرایند تفکر درباره اهداف شخص همراه با انگیزه برای حرکت به سمت اهداف (تفکر عاملی[۵۱]) و روش دستیابی به اهداف( تفکر گذرگاهی[۵۲]) تعریف شده اند(اسنایدر[۵۳] و لوپز[۵۴]،۲۰۰۵).
یالوم[۵۵] (۱۹۹۵)،امید را به عنوان یک عنصر اساسی فرایند درمان مشخص میکند.افراد به هنگام درمان معمولا شرایط مبهمی دارند و در مورد آینده مردد هستند.زمانی که افراد در شرایط مبهمی هستند و رسیدن به اهداف در آن شرایط قطعی نیست ممکن است از طریق متوسل شدن به راه بردهای متنوع، اراده و هدف مندی خود را حفظ کنند .به عنوان مثال ممکن است شبکه اجتماعی حمایت کننده ای از طریق الگو برداری از راه برد هایی که دیگر افراد در گذشته استفاده کردهاند، اراده خود رادر رسیدن به اهداف تقویت کنندو مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به اهداف بیابند.پژوهش ها مشخص کردهاند که امیدواری بالاباعث تقویت اعتماد به نفس،خودکارآمدی بالاو بهزیستی افراد می شود(بیگی و همکاران،۱۳۹۰).
امید از جمله مقوله های مهم در اسلام است .خداوند همواره انسان را به امیدواری و خوش بین بودن به نظام زندگی دعوت کرده و آینده روشنی را برای او ترسیم می کند و برعکس یأس و ناامیدی را بسیار قبیح و زشت شمرده،آن را دومین گناه بزرگ قلمداد میکند.چون یأس از لطف رحمت و اعتقاد نداشتن به قدرت و کرم بی پایان او تلقی می شود. در قرآن کریم آمده است : « من یقنظ من رحمه ربه الا الضالون» (حجر،آیه ۵۶) و «و لا تیاسوا من روح الله انه لا یباس من روح الله الا القوم الکافرون» (یوسف،آیه ۸۷).یأس و ناامیدی از مغفرت خداوندهمچنین سبب جرئت بر انجام گناهان می شود زیرا فرد بر این باور است که مورد عذاب قرارخواهد گرفت پس چرا خود را از لذایذ وشهوات دنیامحروم کند(عبادی و همکاران،۱۳۸۹).
شواهد تحقیقاتی زیادی وجود دارند که نشان میدهند بین بالا بودن میزان امید افراد و موفقیت آن ها در فعالیت های ورزشی،بالا بودن میزان پیشرفت تحصیلی سلامت جسمی و روانی بهتر و بیشتر مؤثر بودن روش های روان درمانی مورد استفاده در درمان اختلالات ارتباط وجود دارد( نصیری و جوکار،۱۳۸۷).
از آنجا که عناصر دوگانه سازنده امید یعنی منابع و مسیرها بیانگر فرایند افکار هدف دار میباشد و تفکرات هدف مدار هم از لحاظ نظری نقطه مرکزی و ثقل معنا در زندگی هستند.پس می توان فرض کرد که تفکر امیدوارانه پیامد اصلی معنی داری در زندگی است(سامانی و همکاران،۱۳۸۶).
پیشینه نگرش مذهبی: