آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های پولساز با حداقل هزینه برای شروع کسب و کار
  • روش‌های تضمینی کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های نوآورانه کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های تضمینی و سریع کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راهکارهای کسب درآمد آنلاین برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای طلایی کسب درآمد آنلاین و آفلاین بدون هیچ سرمایه‌ای
  • راهنمای کامل کسب درآمد بدون سرمایه از صفر
  • راهنمای کامل و جامع درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ✔️ تکنیک های ضروری و طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • توصیه های اساسی و ضروری درباره میکاپ (آپدیت شده✅)
دانلود پایان نامه و مقاله – ۱-۱۲- تعریف اصطلاحات و مفاهیم کلیدی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

۱-۱۲- تعریف اصطلاحات و مفاهیم کلیدی

مدیریت دانش: تعاریف و دیدگاه‌های متفاوتی در خصوص مدیریت دانش وجود دارد و هر یک از نظریه پردازان بر اساس کارکردهایی که برای دانش و مدیریت دانش در سازمان‌ها قائلند، تعریفی خاص از آن ارائه کرده‌اند.

دل و گریسون[۵] مدیریت دانش را به عنوان یک راهبرد تعریف می‌کنند که باید در یک شرکت توسعه داده شود. برای اینکه مطمئن باشیم دانش به افراد درست در زمان مورد نیاز می‌رسد، به طوری که آن ها دانش را به اشتراک گذارند واز اطلاعات برای بهبود وظایف سازمان استفاده می‌کنند. کارل اسیوبی[۶] مدیریت دانش را به عنوان فرایند خلق ارزش از دارایی‌های نامحسوس سازمان تعریف می‌کند. مالهوترا[۷] یکی از پرکارترین افراد در این زمینه بیان می‌کند که مدیریت دانش دربرگیرنده فرآیندهای سازمانی است که به دنبال ترکیب هم افزای ظرفیت پردازش داده و اطلاعات توسط فناوری اطلاعات با ظرفیت نوآوری و خلاقیت منابع انسانی می‌باشد . تاونلی[۸] مدیریت دانش را به عنوان مجموعه‌ای از فرآیندها تعریف می‌کند که دانش موجود در سازمان را در جهت دستیابی به اهداف و مأموریت‌‌های سازمان، ایجاد و به اشتراک می‌گذارد.

چرخه دانش[۹] : دانش، دانش می‌آفریند. همان فرآیندهایی که به کار گرفته می‌شوند تا دانش ایجاد، منتقل و به کار گرفته شود خود منتج به دانش جدید می‌شود. کارمند دانش را از پایگاه‌های اطلاعاتی به کار می‌گیرد تا مشکل مشابهی را که کمی با آن تفاوت دارد حل کند. این راه حل موفق اکنون پایه دانش سازمانی را تشکیل می‌دهد. به همین ترتیب، ایده هایی را می‌توان در جلسات بحث و تبادل نظر مطرح کرد تا ایده هایی جدید منتشر شود، ایده هایی که برخی از آن ها بینش‌های جدید باارزشی ارائه می‌دهد که به دانش سازمان می‌افزاید. نتیجه، چرخه دانشی است که در آن داده ها به اطلاعات تبدیل می‌شوند. اطلاعات، ‌دست چین و تقویت گردیده و تبدیل به دانش می‌شود (آلن رادینگ[۱۰]،۱۳۸۶: ۵۲).

جذب دانش[۱۱] : جذب دانش اشاره به کلیه فعالیت‌هایی دارد که طی آن دانش مورد نظر در اختیار سازمان قرار می‌گیرد.

ذخیره دانش[۱۲] : ذخیره کردن،سازماندهی و بازیابی دانش سازمانی، که از آن به حافظه سازمانی نیز یاد می‌کنند‌، بخش مهمی از مدیریت دانش کارامد را تشکیل می‌دهد . در این مرحله، دانش ذخیره و ثبت می‌شود تا قابلیت بازیابی و استفاده توسط کارکنان سازمان وجود داشته باشد (عطاپور به نقل از نوناکا،۱۳۸۸).

اشتراک دانش[۱۳] : اشتراک دانش عبارت است از حرکت، توزیع و پخش دانش بین افراد و پایگاه‌های اطلاعاتی به طور مکانیزه و غیرمکانیزه و به صورت دوسویه. درحقیقت درصد بالایی از موفقیت مدیریت و چرخه دانش، به تبادل و اشتراک صحیح دانش بستگی دارد و تبادل و اشتراک دانش از فردی به فردی دیگر، از لوازم اساسی چرخه مدیریت دانش است (رادینگ،۱۳۸۶: ۶۳).

به کارگیری دانش[۱۴] : اشاره ‌به این مطلب دارد که ایده ها و دانش به دست آمده، بدون جهت‌گیری ‌در مورد اینکه چه کسی آن ها را مطرح ‌کرده‌است، در صورت مفید و مناسب بودن، مورد استفاده قرار گیرد. این حلقه به آمیختن دانش با عمل توجه دارد (عطاپور، ۱۳۸۸).

مسیر شغلی : مسیر شغلی به عنوان “الگوی تجربیات مربوط به کار که مراحل زندگی شخص را در بر می‌گیرد” تعریف می‌شود. توسعه مسیر شغلی به اثربخشی شغل در بلند مدت و موفقیت سازمانی‌ کارکنان نگاه می‌کند (دیوید ا دیسنزو،استیفن پ.رابینز، ۱۳۸۸: ۳۴۱).

۱-۱۳- مدل مفهومی تحقیق

انتقالی

چرخشی

ارتقایی (عمودی)

ثابت (افقی)

شکل ۱-۱: مدل مفهومی تحقیق

خلاصه فصل

در این فصل ابتدا ادبیات تحقیق مرور شد، سپس بیان مسئله طرح و آنگاه به ضرورت و دلایل تحقیق و اهمیت موضوع تحقیق اشاره شد. بعد از آن فرضیه‌های تحقیق ارائه گردید که فرضیه اصلی عبارت است از: میان فرایند چرخه دانش و مسیر شغلی کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان ارتباط معناداری وجود دارد. بعد از فرضیه‌ها، متغیرهای موجود در تحقیق شامل جذب، ذخیره، اشتراک و به کارگیری دانش و مسیر شغلی مشخص شدند و سپس به بررسی اهداف تحقیق پرداختیم. در مرحله بعد روش شناسی تحقیق همراه با روش گردآوری اطلاعات و جامعه آماری و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات را به طور خلاصه مورد بررسی قرار دادیم و در آخر به تعریف اصطلاحات و مفاهیم کلیدی پرداختیم.

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

عصر کنونی، عصر تحولات شتابنده و غیرقابل پیش‌بینی است. وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگی‌های روزافزون سازمان‌ها و عدم توانایی‌های این سازمان‌ها در پیش‌بینی و مقابله با این تحولات می‌باشند. سازمان‌ها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده فرصت‌های احتمالی، ناچارند ظرفیت‌ها و توانمندی درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را بیابند و به تقویت نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات مدیریت آن چنان پیچیده و گسترده شده‌اند که تشخیص آن ها به آسانی میسر نیست و ماهمیت انسانی سازمان‌ها و پیچیده بودن رفتارهای کارکنان، این پیچیدگی را مضاعف ‌کرده‌است.

در چنین شرایطی سازمان‌هایی موفق و کامیاب هستند که ضمن کسب دانش و آگاهی وسیع از عوامل محیطی برای حفظ حیات خود، بتوانند زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را بهبود بخشند (رحیمی و نجفی ، ۱۳۸۶: ۱۱).

یکی از راه های تحقق این امر مقوله مدیریت دانش[۱۵] است. در گذشته‌ای نه چندان دور، قدرت و مزیت رقابتی یک سازمان یا یک جامعه، دسترسی بیشتر به منابع مادی محسوب می‌شد. اما اکنون شرایط جامعه متحول شده و اصلی‌ترین مزیت رقابتی برای سازمان‌ها، توان آن ها در مدیریت دانش محسوب می‌شود (خوانساری، ۱۳۸۴).

در دنیای امروز که تغییرات سریع و دانش از جایگاه خاصی برخوردار است، مدیریت دانش اهمیت ویژه‌ای یافته است و باعث شده سازمان‌ها به اهمیت مدیریت دانش در سیاست‌گذاری و خدمات‌رسانی به مردم واقف شوند.

به گفته پیتر دراکر[۱۶] راز موفقیت سازمان‌ها در قرن ۲۱ همانا مدیریت دانش است (اورمزدی، ۱۳۸۶). ‌بنابرین‏ مدیریت سازمان‌ها باید با تکیه بر دانایی، امکان اتخاذ تصمیمات معقول‌تر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانش را پیدا کنند. از اینرو مدیریت دانایی موضوعی مهمتر از خود دانایی محسوب می‌شود که در سازمان‌ها به دنبال آن است که نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته‌های فردی و سازمانی را به دانش و مهارت‌های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید. امروزه مدیریت دانش به عنوان منبعی مهم درجهت مزیت رقابتی و ارزش آفرینی شناخته شده است (ابراهیم سبا و جنیفر راولی[۱۷]، ۲۰۱۰).

فقدان ساز و کارهای صحیح ارزیابی و پیاده‌سازی مدیریت دانش، این سرمایه‌گذاری را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه اضافی تبدیل ‌کرده‌است. از اینرو سازمان‌ها باید محیطی را برای اشتراک و انتقال و تقابل دانش در میان اعضای خود به وجود آورند و سعی در ایجاد بسترسازی و شناسایی عوامل زمینه‌ای جهت استقرار مدیریت دانش در سازمان نمایند (فایرسون و مک ال روی[۱۸] ، ۱۳۸۷: ۱۲۷).

نظر دهید »
پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | گفتار دوم- کودکان از ده تا کمتر از چهارده سال – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

‌در مورد دفاعیات عام معمولاً بین عوامل موجهه و عوامل معذور کننده تفکیک قائل می‌شوند. از لحاظ تاریخی حقوق کامن لاو این تفکیک را در قتل به رسمیت می شناخت، بدین شکل که برخی از انواع قابل توجیه و بعضی دیگر معذور کننده محسوب می شدند. تا اوائل قرن نوزدهم اثر عملی این تفکیک آن بود که در ‌قتل‌های معذور کننده اموال قاتل به نفع دولت مصادره می شد ولی این کار در ‌قتل‌های توجیه پذیر ممکن نبود.

اخیراًً در آمریکا این تفکیک پذیرفته شده است. دفاع توجیه کننده به معنی آن است که عمل متهم قابل رد و سرزنش نیست مثل آنچه که در دفاع مشروع رخ می‌دهد. از سوی دیگر، در دفاعیات معذور کننده از متهم کار غلطی سرزده است لیکن وی معذور دانسته می شود. بدین ترتیب دفاعیات چون مستی، اشتباه، جنون و صغر سن جزء عوامل معذور کننده محسوب می‌گردند.

تفکیک بین دفاعیات توجیه کننده و دفاعیات معذور کننده آثار عملی چندی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-در عوامل توجیه کننده طرف مقابل حق دفاع و مقاومت ندارد ولی در عوامل معذور کننده فرد می‌تواند از خود (مثلاً در مقابل یک صغر یا مجنون) دفاع کند.

۲-در عوامل موجّهه، دیگران هم می‌توانند به فرد کمک کنند در حالی که در عوامل معذور کننده از چنین حقی برخوردار نیستند و در این صورت است مسئول شناخته شوند.

۳-در عوامل موجهه دادگاه ها نیازی به حصول اطمینان از عدم تکرار فعل ارتکابی ندارند در حالی که در عوامل معذور کننده دادگاه ها ممکن است نیازمند اعمال نوعی مراقبت بر مرتکب باشند.

علاوه بر این می توان تفاوت‌های دیگری را هم ذکر کرد، مثل این که عوامل موجهه باید در تمامی جرایم پذیرفته شوند، در حالی که نظم عمومی ممکن است اقتضا نماید که عوامل معذور کننده در برخی از جرائم پذیرفته نشوند. ‌در مورد ماهیت برخی از «دفاعیات» مثل اکراه و اضطرار را جزء عوامل توجیه کننده می دانند. هر گاه اکراه از عوامل توجیه کننده باشد نتایج نامعقولی رخ خواهد داد. مثلاً قربانی حق نخواهد داشت در مقابل کسی که با تهدید «مجبور» به تجاوز وی شده است مقاومت کند و شخص ثالثی هم حق دارد که با نگاه داشتن در مقابل شخص مورد تجاوز، متجاوز را قادر به انجام تجاوز کند. به علاوه هرگاه اکراه یک عامل توجیه کننده محسوب می شد محدودیت هایی مثل عدم امکان استناد به اکراه در قتل عمد از بین می‌رفت. ‌در مورد اضطرار نیز شاید تنها در صورتی بتوان آن را یک عامل توجیه کننده دانست که مرتکب ضرر کمتر را در مقابل ضرر بیشتر پذیرفته باشد و گرنه هرگاه ضرری که به مرتکب می خورده است مساوی ضرری باشد که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است آن را بیشتر باید یک عامل معذور کننده دانست که ‌بر اساس آن مرتکب را، نه از آن جهت که اجتماع کار او را تأیید می‌کند، بلکه از آن رو که خود به نوعی قربانی جرم دیگری است از مجازات معاف می‌کنیم. در هر صورت با توجه ‌به این اشکالات است که گاهی پیشنهاد شده است که اکراه و اضطرار از عداد عوامل رافعه مسئولیت خارج شوند و ، با توجه ‌به این که بیشتر به انگیزه مربوط می‌شوند، قاضی در مرحله تعیین مجازات، آن ها را تنها به عنوان عوامل مخففه (که گاهی نیز باعث معافیت کامل می‌شوند) در نظر بگیرد.

در ایالات متحده آمریکا، چندین پرونده مربوط به کودکان بزهکار که برخی از آن ها تنها شش سال داشتند و کودکان خردسال تر را به قتل رسانده بودند، توجه مردم را به خود جلب کرد. البته قتل جرمی است که به ندرت از سوی کودکان ارتکاب می‌یابد و ‌بنابرین‏ نمی توان آن را به صورت کلّی به جرایم نوجوانان تعمیم داد. به همین ترتیب، اماره عدم توانایی ارتکاب جرم برای اطفال ده تا چهارده سال، صرفا یک منظر کوچک از یک تصویر وسیع تر در خصوص چگونگی پاسخ نظام حقوقی به بزهکاری اطفال است. پس مسئله مطرح در بطن سیستم عدالت کیفری، مسئله مسئولیت فرد در برابر اَعمال اوست. سنّی که یک دولت برای مسئولیت اطفال در برابر جرم تعیین می‌کند، انعکاس دهنده نگرش آن دولت نسبت به کودکی و جرم است. در یک جامعه متمدّن، توجیه اخلاقی و در نتیجه، قانونی مسئولیت کیفری اطفال شش یا ده ساله در قبال خطاهای ارتکابی آنان امری دشوار است.[۴۳]

در هر حال، اماره عدم توانایی ارتکاب جرم، قبول نمادینِ نابالیدگی (ناپختگیِ) اطفال، نیاز و حقّ آن ها بر حمایت باقی می ماند. ‌بنابرین‏، مادام که سن مسئولیت کیفری افزایش داده نشده است، نمی توان این اماره را کنار گذاشت.

پس از این مقدمه کوتاه به بررسی آنچه که موضوع اصلی بحث ما را تشکیل می‌دهد و از عوامل معذور کننده می‌باشد، یعنی صغر سن می پردازیم. این دفاع در حقوق کامن لاو در همه جرایم، مادی صرف، قابل استناد می‌باشد و ‌بنابرین‏ آن را نمی توان مبتنی بر خدشه دار شدن عنصر روانی جرم دانست.

حقوق کامن لاو صغار را به سه دسته تقسیم می‌کند:

کودکان زیر ده سال،

گفتار اول- کودکان زیر ده سال

به موجب بخش ۵۰ قانون «اطفال و اشخاص جوان» مصوب سال ۱۹۳۳ که به وسیله بخش ۱۶ قانونی به همین نام در سال ۱۹۶۳ اصلاح شده است، این گونه اطفال نمی توانند به ارتکاب هیچ جرمی محکوم شوند هر چند که ممکن است در محاکم اطفال دادرسی هایی ‌در مورد شیوه مراقبت از آن ها جریان یابد. حداقل سن مسئولیت کیفری در کامن لا هفت سال بود که به موجب قانون موضوعه ابتدا به هشت و سپس به ده سال تغییر یافت. حداقل سن مسئولیت کیفری در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است به طوری که در قبرس، ایرلند، لیختنشتاین، سویس، ایرلند شمالی و اسکاتلند هفت سال و در هلند و کانادا دوازده سال می‌باشد. همین سن در نظام کیفری ایران قبل از انقلاب نیز پذیرفته شده بود. نتیجه این قاعده که طفل کمتر از ده سال را در حقوق کامن لاو نمی توان به ارتکاب جرمی محکوم کرد، آن است که هرگاه شخص بالغی چنین کودکی را تحریک یا تشویق به ارتکاب جرم نماید کودک را باید یک عمل بی گناه و شخص تحریک یا تشویق کننده را مباشر جرم دانست. به علاوه چون طفل را مثلاً نمی توان به ارتکاب سرقت محکوم کرده شخصی هم که کالاهای ربوده شده توسط کودک را از وی می‌گیرد، نمی تواند به ارتکاب جرم دریافت کالای مسروقه محکوم گردد. ‌بنابرین‏ در دعوی «والترز علیه لانت» در سال ۱۹۵۱ یک کودک هفت ساله سه چرخه کودک دیگری را برداشت، به طوری که اگر بزرگسالی این کار را می کرد محکوم به ارتکاب جرم سرقت می گشت. لیکن، با توجه به عدم امکان محکوم شدن کودک شدن به ارتکاب سرقت، سه چرخه ای که وی برداشته بود «مسروقه» محسوب نگشت و پدر و مادر او، که آن را از وی گرفته بودند، به «دریافت کالای مسروقه» محکوم نشدند.

گفتار دوم- کودکان از ده تا کمتر از چهارده سال

نظر دهید »
مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۲-۱۵- هفت اصل ضروری هوش اخلاقی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

گاهی اخلاق به معنای فضایل اخلاقی نیز به کار می­رود که در این صورت این واژه ‌در مورد اخلاق نیک و فضیلت­های اخلاقی به کار می­رود؛ مثلا گفته می­ شود دروغگویی کاری غیر اخلاقی است یا عصاره اخلاق عشق و محبت است.

واژه اخلاق به معنای نهاد اخلاقی زندگی نیز به کار رفته است. این کاربرد بیشتر نزد فیلسوفان غربی استفاده شده است (ویلیام کی، ۱۳۸۳: ۲۸). در این معنا اخلاق مانند زبان، دین و کشور پیش از افراد بوده و بعد از آنان نیز خواهد بود. به بیان دیگر اخلاق در این اصطلاح مجموعه‌ای است از اصول و قواعد بیانگر بایدها و نبایدهای اخلاقی که نوعی استقلال از شخص در آن ها وجود دارد؛ اصولی مانند خوبی راستگویی و بدی دروغ گویی که افراد آن ها را از والدین یا آموزگار می­آموزند و به نوعی بر اجتماع تکیه دارند و به عنوان ابزاری در دست اجتماع است که بر افراد تحمیل می­ کند. اخلاق ‌به این معنا امری اجتماعی است (وبلیام کی، ۱۳۸۳: ۲۹).

در برخی کاربردها اخلاق به معنای نظام رفتاری حاکم بر یک گروه یا فرقه­ ای نیز به کار رفته است. اخلاق اسلامی می ­تواند به معنای نظام رفتاری مورد پسند مسلمانان و اخلاق مسیحی به معنای نظام رفتاری مورد قبول مسیحیان به کار رود (اتکینسون، ۱۳۶۹: ۱۸).

همچنین برخی از ابتدا قلمرو اخلاق و مسائل اخلاقی را به حیطه­های خاصی محدود کرده ­اند؛ به عنوان مثال عده­ای اخلاق فردی را نفی کرده و مدعی­اند که بستر شکل­ گیری اخلاق در اجتماع است که در این صورت اخلاق تماما در اخلاق اجتماعی خلاصه می­ شود. دیگرانی نیز برای اخلاق دامنه گسترده­تری را تعریف کرده و از انواع اخلاق فردی، اجتماعی، بندگی و اخلاق خانواده سخن گفته‌اند (جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۵: ۲۲).

نکته پایانی در باره واژه اخلاق این است که گاهی مراد از اخلاقی، درستی و خوبی آن است. وقتی می‌گوییم فلان عمل اخلاقی یعنی آن عمل خوب یا درست است. در این صورت اخلاق را در مقابل ضد اخلاقی به کار برده‌ایم. اما ما درباره مسائل اخلاقی، احکام اخلاقی، نظام‌های اخلاقی، تجارب اخلاقی، وجدان اخلاقی و دیدگاه های اخلاقی نیز سخن می‌گوییم؛ در این کاربرد اخلاقی به معنای اخلاقاً درست یا اخلاقاً خوب نیست، بلکه به معنای امور مرتبط با اخلاق است. در این کاربرد اخلاقی در مقابل غیر اخلاقی به کار می‌رود (مصصباح یزدی، ۱۳۷۳: ۱۰).

۲-۲-۱۴- هوش اخلاقی چیست؟

اخیراًً اصطلاح جدیدی با عنوان ” هوش اخلاقی[۲۰] ” توسط بوربا[۲۱] (۲۰۰۵) در روانشناسی وارد شده است. وی هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آن‌ ها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف می‌کند (بوربا، ۲۰۰۵: ۲۳).

هوش اخلاقی به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندی است. هوش اخلاقی ‌به این حقیقت اشاره دارد که ما به صورت ذاتی اخلاقی یا غیراخلاقی متولد نمی‌شویم؛ بلکه یاد می‌گیریم که چگونه خوب باشیم. یادگیری برای خوب بودن، شامل ارتباطات، بازخورد، جامعه‌پذیری و آموزش است که هرگز پایان‌پذیر نیست. آنچه که ما برای انجام کارهای درست به آن نیاز داریم، همان هوش اخلاقی است که با بهره گرفتن از آن به یادگیری عمل هوشمندانه و دستیابی به بهترین عمل خوب نزدیک می‌شویم، در هر بخشی از زندگی به بهترین اطلاعات قابل دسترس می‌رسیم، خطرات را به حداقل می‌رسانیم و نسبت به پیامدهای آن خوش‌بین هستیم. افراد با هوش اخلاقی بالا کار درست را انجام می‌دهند، اعمال آن‌ ها پیوسته با ارزش‌ها و عقایدشان هماهنگ است، عملکرد بالایی دارند و همیشه کارها را با اصول اخلاقی پیوند می‌دهند (مختاری‌پور و سیادت، ۱۳۸۸: ۹۸).

۲-۲-۱۵- هفت اصل ضروری هوش اخلاقی

اصول هوش اخلاقی از دیدگاه بوربا (۲۰۰۵) به شرح زیر می‌باشد:

  1. هم‌دردی[۲۲]: تشخیص احساسات و علایق افراد که شامل مراحل زیر است:

الف: پرورش آگاهی

ب: افزایش حساسیت نسبت به احساس‌های دیگران

ج: هم‌دردی با دیدگاه اشخاص دیگر.

  1. هوشیاری[۲۳]: دانستن راه صحیح و درست و عمل در همان راه که شامل:

الف: ایجاد زمینه‌ای برای رشد اخلاقی

ب: ترویج معنویت برای تقویت هوشیاری و هدایت روفتار

ج: پرورش انضباط اخلاقی برای کمک به افراد به منظور یادگیری درست از نادرست.

  1. خودکنترلی[۲۴]: کنترل و تنظیم تفکرات و اعمال خود به طوری که بر هر فشار از درون و بیرون ایستادگی کنیم و در همان راهی عمل کنیم که احساس می‌کنیم درست است، که شامل :

الف: الگوسازی و اولویت بندی خودکنترلی افراد

ب: تشویق افراد به خود انگیزشی

ج: آموزش راه‌هایی به افراد برای رویارویی با وسوسه ها و تفکر قبل از عمل.

  1. توجه و احترام[۲۵]: ارزش قائل شدن برای دیگران با رفتار مودبانه و با ملاحظه، که شامل:

الف: انتقال معانی توجه به افراد از طریق آموزش دادن

ب: افزایش توجه به اقتدار و بی‌توجهی به بی‌ادبی و بی‌احترامی

ج: تأکید بر رفتارهای خوب، ادب و تواضع که به عنوان تعارف در نظر گرفته می‌شود.

  1. مهربانی[۲۶]: توجه به نیازها و احساس‌های دیگران، که شامل:

الف: تدریس معنی و ارزش مهربانی

ب: ایجاد آستانه تحمل صفر برای زشتی و بدی

ج: تشویق مهربانی و خاطر نشان کردن اثرهای مثبت آن.

  1. صبر و بردباری[۲۷]: توجه به شأن و حقوق تمام افراد حتی آنان که عقاید و رفتارشان با ما مخالف است، که شامل:

الف: پرورش صبر و تحمل از سنین پایین

ب: القای درک تنوع و گوناگونی

ج: مخالفت با کلیشه‌سازی و عدم تحمل تعصبات بی‌جهت.

  1. انصاف[۲۸]: انتخاب‌های عقلانی و عمل به شیوه منصفانه، که شامل:

الف: رفتار با دیگران به طور منصفانه

ب: کمک به دیگران برای داشتن رفتار منصفانه

ج: تدریس روش‌هایی به افراد برای مقاومت در مقابل بی‌انصافی و بی‌عدالتی (بوربا، ۲۰۰۵).

۲-۲-۱۶- مدیریت و هوش اخلاقی

نظر دهید »
فایل های مقالات و پروژه ها | مفهوم سلامت روان در مکاتب روان­شناسی – 4
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

۵-ارزش اهداف شخص: بهتر است شخص در زندگی هدف داشته باشد. بی هدف و بی‌مقصد نمی‌توان زیاد زندگی کرد. افرادی از سلامت عمومی برخوردارند که:

۱-قابلیت و توانایی برقراری ارتباط با دیگران را در جامعه دارند.

۲-از آرامش خاطر برخوردار بوده و فاقد اضطراب و ترس دایمی است.

۳-احساس کفایت و اعتماد به نفس می‌کنند.

۴-توانایی پذیرش مقررات اجتماعی را دارند.

۵-در حالی که دیگران را دوست دارند به آن ها وابستگی و اتکای افراطی ندارند.

۶-بشارت‌ها و شرایط برای زندگی را تحمل می‌کنند.

۷-انعطاف‌ پذیرند.

۸-به اندازه توانایی خویش از خود توقع دارند.

۹-از فضایل اخلاقی مثل خیرخواهی و دلسوزی و تواضع برخوردارند.

۱۰-در زمان حال زندگی می‌کنند.

۱۱-رضایت و نگرانی منطقی دارند.

۱۲-ترس، خشم، اضطراب خود را کنترل می‌کنند (به نقل از آزاد ۱۳۸۷).

اهداف بهداشت روانی:

‌هدف‌های‌ بهداشت روانی را می‌توان در کل ‌به این صورت بیان کرد: «رسیدن به یک زندگی تکامل یافته، شادتر، هماهنگ­تر و کارآمدتر». در زیر به تعریف هر یک از این ابعاد پرداخته شده است.

۱- زندگی نسبتاً تکامل یافته: در یک زندگی نسبتاً کامل، فرد توانایی‌های بالقوه خود را می‌شناسد و پیوسته در حال رشد و باروری و تکامل است. احساس مسئولیت در انجام کارهای محوله و احساس شادمانی در هنگام فراغت، شرکت در فعالیت‌های مختلف و برخورداری از مهارت انجام صحیح کارها، به فرد اجازه می‌دهد که موفقیت را تجربه کند.

در یک زندگی تکامل یافته، همه ابعاد شخصیت فرد، اعم از جسمانی، روانی، ذهنی و معنوی رشد و تکامل می‌یابند و هدف بهداشت روانی نیز ایجاد فرصت برای بروز استعدادها و توانایی‌های گوناگون فرد است. هر اندازه فرد بیشتر توانایی‌ها و قابلیت‌های خود را بشناسد و آن ها را به کار گیرد احساس رضایتمندی و خوشنودی و موفقیت بیشتر با او قرین خواهد بود.

۲- زندگی شاد و مطبوع: شادکامی و خوشبختی نسبی است، لیکن نوجوانی که از روابط سالم و سازنده و مطلوب خود با همسالان انجام تحصیل و کار موفق و برنامه‌ریزی مشخص در زندگی برخوردار است، فردی شاد و با نشاط خواهد بود. والدین شاد و محیط خانواده مطبوع، فرزندانی شاد به بار می‌آورد. محیط آموزشی مطلوب نیز بر روحیه نوجوان تأثیر مثبت بر جای می‌گذارد.

۳- زندگی هماهنگ: زندگی هماهنگ و منسجم بستگی به موفقیت در دو چیز دارد: کنار آمدن با خود و دیگران، کنار آمدن با خود شامل توانایی تصمیم‌گیری، افسوس گذشته را نخوردن و توانایی پذیرش محدودیت‌ها و کمبودهای خویش، پرورش استعدادها و قابلیت‌های خود و احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس در فرد است.

کنار آمدن و زندگی مطبوع با دیگران رابطه‌ای است عاری از حرص و آز، بدبینی، حسادت و نفرت و دیگر خصوصیات منفی نسبت به فرد یا افراد دیگر. این عوامل مانع رشد و توفیق در روابط انسانی موفقیت‌آمیز با دیگران است.

۴- زندگی مؤثر و کارآمد: زندگی مؤثر و کارآمد در حقیقت نیمه مجموعه‌ای از ویژگی‌های فعلی، یعنی خودشناسی، رشد و تکامل فردی، شاد زیستن، توانایی ایجاد ارتباط با دیگران و کنار آمدن با خود است. رسیدن به بیشترین بازده با صرف کمترین انرژی و کمترین اتلاف وقت و مؤثر و کارآمد بودن در زندگی، مستلزم شناخت توانایی‌ها و قابلیت‌های خود است (به نقل از آزاد ۱۳۸۷).

مفهوم سلامت روان در مکاتب روان­شناسی

مکتب انسان­گرایی: به عقیده راجرز[۲۳] آفرینندگی مهمترین میل ذاتی انسان سالم است. همچنین شیوه ­های خاصی که موجب تکامل و سلامت خود می­شوند به ارضای توجه مثبت غیر مشروط و دریافت غیر مشروط محبت و تأیید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روانی فرد با اهمیت است (نجات، ۱۳۷۸).

مکتب رفتارگرایی: انسان سالم به عقیده اسکینر[۲۴] معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل مواجه می­ شود تا هنگامی که از طریق جامعه به هنجار تلقی شود، از طریق شیوه­ اصلاح رفتار برای بهبودی و به هنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می­جوید.

مکتب شناختی: آلبرت آلیس[۲۵] اصول سیزده­گانه­ای به عنوان معیار برای سلامت روان در نظر گرفته است که عبارتند از نفع شخصی، رغبت اجتماعی، خودفرمانی، تحمل، انعطاف­پذیری، پذیرش عدم اطمینان، تعهد و تعلق نسبت به چیزی خارج از وجود خود، تفکر علمی، پذیرش خود، خطر نمودن، لذت­گرایی بلند پایا (نجات، ۱۳۷۸).

مکتب زیست­گرایی: مکتب زیست­گرایی در مطالعه رفتار انسان، بیشترین اهمیت را بر بافتها و اعضای بدن قایل می­ شود. این مکتب که پایه اصلی روانپزشکی را تشکیل می­دهد بیشتر بر بیماری روانی توجه دارد نه بهداشت روانی.

این دیدگاه از علم پزشکی الهام ‌می‌گیرد، زیرا علم پزشکی معتقد است که بیماری جسمی در اثر بی نظمی در عملکرد یا در خود دستگاه به وجود می ­آید اگر رفتار شخص از هنجار منحرف شود ‌به این دلیل خواهد بود که دستگاه روانی او اختلال پیدا ‌کرده‌است. طبق این دید، بهداشت روانی عبارت است از نظام متعادلی که خوب کار می­ کند اگر تعادل به هم بخورد، بیماری روانی ظاهر خواهد شد (گنجی، ۱۳۸۰).

مفهوم بهداشت روانی در قرآن

با مراجعه به قرآن و تفسیر المیزان چهار مفهوم از میان مفاهیم متعدد انتخاب گردید که با مفهوم بهداشت روانی نزدیکی بیشتری از نظر معنی می ­توانند داشته باشند این مفاهیم چهارگانه عبارتنداز: ۱- سکینه ۲- حیات طیبه ۳- قلب سلیم ۴- نفس مطمئنه (حسینی، ۱۳۶۴).

سکینه از ماده سکون است و در اصطلاح قرآن به معنی آرام بودن دل و فقدان هر گونه نگرانی و اضطراب ‌می‌باشد. حیات طیبه یا زندگی پاکیزه نتیجه عمل صالح است واینکه چنین زندگانی خاص همین دنیا است. حیات طیبه درعمل به معنی تحقق جامعه­ای است که صفات و ویژگی­هایی همچون امنیت، رفاه و آسایش، عشق و ایثار، تعاون و همدلی، متصف و از رذائل و خبائثی همچون ظلم و تجاوز، خیانت و فساد و نگرانی و تشویش به دور باشد. قلب سلیم از دو مفهوم سکینه و حیات طیبه به مفهوم بهداشت روانی نزدیکتر است طبق نظر علامه طباطبایی، قلب سلیم قلبی است که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی ‌و اعتقادی به دور باشد نفس مطمئنه، اطمینان حاصل در نفس مطمئنه هرگز به معنی آرامش ناشی از غفلت نیست بلکه محصول کوشش و حرکت آگاهانه­ای است که با آگاهی و درک کامل فرد از حضور نقص در خود از یکسو و توجه او به کمال مطلوب و با عروج به بالاترین قله­های کمال انسانی خاتمه می­یابد (حسینی، ۱۳۶۴).

دیدگاه­ های مربوط به سلامت روان

الف) رویکرد انسان­گرایی

۱- دیدگاه مازلو :

نظر دهید »
پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – الف) تعیین حوزه عملی حسابداری معاملات به صورت اختیاری : – 8
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

جنسن[۴۴] (۱۹۸۶) مشکل مذکور را در قالب نظریه معروف خود برای اولین بار بیان نمود. او هزینه های ناشی از جریان‌های نقد آزاد را هزینه هایی دانست که در پروژه های با(NPV) منفی سرمایه گذاری شده اند. از نظر جنسن مدیران واحدهای تجاری با جریان‌های نقد آزاد بالا و رشد کم سود را مدیریت می‌نمایند تا سودهای کم و زیان‌های ناشی از سرمایه گذاری در پروژه هایی با (NPV) منفی را از بین ببرد و در کوتاه مدت به برخی از منافع شخصی خود دست یابند. ‌بنابرین‏ انتظار می‌رود که جریان‌های نقد آزاد بتواند به عنوان محرکی به منظور مدیریت سود تلقی شود (جنسن، ۱۹۸۶، ۳۲۵).

۲-۱-۸-۱۱) سایر محرکها

انگیزه هایی که برای مدیریت سود می‌تواند وجود داشته باشد عبارتند از تلاش برای به حداکثر رساندن قیمت سهام برای سهام‌داران موجود نسبت به سهام‌داران بالقوه، در جائیکه سود گزارش شده عامل مهم تعیین کننده قیمت سهام در نظر گرفته می‌شود. کمتر از واقع نشان دادن سود توسط مدیریت در جایی که انتظار می‌رود خرید سهام شرکت توسط مدیریت اتفاق بیفتد و به حداقل رساندن سود به وسیله افزایش اقلام تعهدی هزینه تا اینکه حمایت درست را در مقابل رقابت خارجی جلب نماید. محققین معتقدند کشف اینکه آیا سود برنامه ریزی شده است یا خیر؟ مشکل است (آقایی و کوچکی، ۱۳۷۵، ۳۳).

کلاگ و کلاگ[۴۵]، انگیزه اصلی مدیریت را از دستکاری سود، تشویق سرمایه گذاران برای خرید سهام شرکت و به تبع آن افزایش ارزش بازار آن بیان کرده‌اند (مرادی، ۱۳۸۶، ۱۰۲).

۲-۱-۹) دیدگاه های موافقان و مخالفان مدیریت سود

۲-۱-۹-۱) دیدگاه موافقان

برخی از محققان محدوده هایی از مدیریت سود را موجه تشخیص داده و آن را برای سرمایه گذاران و سایر افراد ذینفع سودمند دانسته‌اند. با بهره گرفتن از تئوری CAPM هنگامی که سودهای گزارش شده هموار شوند، محاسبه ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی و همچنین تعیین ارزش متعارف دارایی‌ها راحت‌تر خواهد بود. پژوهش انجام شده توسط می‌چلسون و دیگران(۱۹۹۵) نشان می‌دهد شرکت هایی سود هموارتری دارند به طور قابل توجهی، متوسط بازده سالیانه بالاتری نسبت به شرکت هایی که هموارسازی سود را انجام نداده اند، دارند. هپ ورث۲(۱۹۵۳) معتقد است آرایش سود یک عمل عقلایی و منطقی است که از طریق آن مدیران تلاش می‌کنند با به کارگیری ابزارهای خاص در حسابداری، سودشان را هموار سازند. ترومن و دیگران[۴۶] (۱۹۸۸) در تشریح فواید هموارسازی سود برای شرکت‌ها می‌گویند. (فضل جو، ۱۳۸۷، ۲۹) :

“هموارسازی سود واریانس سودهای مشاهده شده را می‌کاهد و بدین ترتیب هزینه استقراض را کاسته و برروابط میان شرکت، مشتریان، فروشندگان و کارکنان اثر مساعده دارد.”

۲-۱-۹-۲) دیدگاه مخالفان

از سوی دیگر مخالفان پدیده هموارسازی و مدیریت سود، هموارسازی را نوعی تحریف در اهداف گزارشگری می‌دانند.

ایم هاف[۴۷] (۱۹۸۱) معتقد است، وقتی متغیرها برای کسب سودهای هموار دستکاری می‌شوند، به نظر می‌رسد که افشا به اندازه های کافی صورت نمی‌پذیرد. بیدل من[۴۸] (۱۹۷۷) اعتقاد دارد که هموارسازی سود، تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی را با مشکل مواجه می‌سازد. مک هوگ[۴۹] آرایش سود را نوعی دستکاری در اطلاعات صورت‌های مالی می‌داند. برن استین[۵۰] عنوان می‌کند که اصولاً آرایش سود یک عمل سفسطه آمیز بوده که در محدوده GAAP صورت می‌پذیرد (فضل جو، ۱۳۸۷، ۲۹).

۲-۱-۱۰) ابزارهای مدیریت سود

به اعتقاد شیام ساندر[۵۱](۱۹۹۷) ابزارهای مدیریت سود را می‌توان به ۵ طبقه زیر تقسیم بندی کرد:

الف) تعیین حوزه عملی حسابداری معاملات به صورت اختیاری :

نحوه عمل حسابداری معاملات خاص، مواردی مانند تعمیر و به روز کردن تجهیزات و ماشین آلات، زمان بندی ثبت یک فروش و حذف موجودیها، تجهیزات و ماشین آلات می‌باشد که به انتخاب مدیریت بنگاه اقتصادی صورت می‌گیرد. بدیهی است در زمان انجام این اقدامات با هدف مدیریت سود، یک مشاهده کننده خارج از واحدهای تجاری، نمی‌تواند به آسانی آن را آشکار ساخته و افشا نماید.

ب)انتخاب اصول حسابداری :

اصول پذیرفته شده حسابداری به مدیران اجازه می‌دهد، برای ثبت بسیاری معاملات از بین دو یا چند روش موجودی کالا(انتخاب یک روش از روش های fifo و lifo و میانگین و …) برای محاسبه استهلاک دارایی‌های استهلاک پذیر(روش های مستقیم و روش های شتابی)، مخارج استخراج نفت و گاز(روش های مخارج کامل و روش های موفقیت آمیز)، حسابداری قراردادهای بلندمدت(روش کار تکمیل شده یا روش درصد پیشرفت کار). به هر حال ‌در مورد انتخاب اصول حسابداری انتخاب اولیه و تغییر در اصول و روش های کاربردی اصول حسابداری برای افراد خارج از واحد تجاری قابل مشاهده است. بسیاری از پژوهش‌های تجربی انجام شده در رابطه با مدیریت سود، مربوط به استفاده از این نوع ابزار می‌باشد.

ج) تعدیل برآوردهای حسابداری :

تعدیل برآوردهای حسابداری، قابلیت انعطاف بیشتری به مدیران واحدهای تجاری می‌دهد. منظور نمودن ذخیره جهت مطالبات مشکوک الوصول، برآورد عمر اقتصادی دارایی‌ها و تعیین نرخ تنزیل برای تعهدات بازنشستگی، نمونه ای از ابزارهای سنتی است که مدیران برای سال‌های متمادی، به منظور اعمال مدیریت سود از آن ها استفاده می‌کنند. در سال‌های اخیر تجدید ساختار نیز به عنوان یک پدیده نسبتاً جدید، مورد استفاده مدیران قرار گرفته است .

د) تعیین قیمتهای انتقالی کالاها و خدمات :

واحدهای تجاری چند ملیتی که مالیات آن ها به صورت مضاعف شناسائی می‌شود، از انگیزه لازم برخوردارند تا نه تنها تلاش کنند نرخ‌های بالای مالیات بردرآمد آن ها کاهش یابد، بلکه نسبت به هموار سازی سود نیز مبادرت ورزند. در گروه شرکت‌ها یا شرکت‌های چندملیتی، قیمتهای انتقال کالاها و خدمات، در میان واحدهای اقتصادی فرعی شرکت‌های مادر یکی از ابزارهای جذاب مدیریت سود تلقی می‌شود.

ه) تصمیمات اقتصادی اساسی و بااهمیت:

در برخی از وقایع و رویدادهای مالی و اقتصادی مانند آگهی و تبلیغات، پرداخت‌های مربوط به طرح‌های بازنشستگی، پاداش مدیران اجرایی، هزینه های تحقیق و توسعه، تحصیل یا فروش بخش هایی از واحدهای اقتصادی و فروش اموال یا سرمایه گذاریها می‌تواند این انگیزه وجود داشته باشد که تغییرات مورد نظر در این اقلام، سود واحد تجاری را درکوتاه مدت تحت تأثیر قرار دهد. رونن و سادان[۵۲]، در یکی از پژوهش‌های خود روش های هموارسازی سود را به شرح زیر طبقه بندی کرده‌اند (بهارمقدم، ۱۳۸۵، ۲۵).

قبلاً گفتیم که هموارسازی سود جزئی از مدیریت سود است اکنون بجاست که ابزارهای هموارسازی سود را نیز در این قسمت بیان کنیم. ابزارهای هموارسازی سود عبارتند از:

۱)هموارسازی سود از طریق زمانبندی رویدادها

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 118
  • 119
  • 120
  • ...
  • 121
  • ...
  • 122
  • 123
  • 124
  • ...
  • 125
  • ...
  • 126
  • 127
  • 128
  • ...
  • 182
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 پول درآوردن در خانه
 مشکلات زودرس در روابط عاشقانه
 استفاده حرفه‌ای از Doodly
 فروش دوره‌های آموزشی در یوتیوب
 عاشق شدن مردان
 کسب درآمد از آموزش آنلاین
 بیاهمیتی معشوق در رابطه
 درآمدزایی از فریلنسری
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 نیچ مارکتینگ برای کسب‌وکارهای نوپا
 خرید خانه سگ
 سلامت عروس هلندی با توت فرنگی
 استفاده از ChatGPT
 طراحی لوگو با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از مدیریت پروژه فریلنسری
 درمان یبوست سگ
 موفقیت در بازاریابی دیجیتال
 درآمد از نظرسنجی آنلاین
 بهینه‌سازی لینک‌های خروجی سایت
 فروش پوسته وبسایت
 آموزش نشستن به گربه
 معیارهای انتخاب همسر ایده‌آل
 شناخت سگ اشپیتز
 کسب درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 تبدیل عشق به وابستگی
 ساخت لینک فالو برای سئو
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان