آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های پولساز با حداقل هزینه برای شروع کسب و کار
  • روش‌های تضمینی کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های نوآورانه کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های تضمینی و سریع کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
  • راهکارهای کسب درآمد آنلاین برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای طلایی کسب درآمد آنلاین و آفلاین بدون هیچ سرمایه‌ای
  • راهنمای کامل کسب درآمد بدون سرمایه از صفر
  • راهنمای کامل و جامع درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ✔️ تکنیک های ضروری و طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • توصیه های اساسی و ضروری درباره میکاپ (آپدیت شده✅)
مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 11 – 2
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

اگر چه آخوند خراسانی همچنان ائمه اطهار را دارای حق الهی برای حکومت می‌داند ولی حکومت ایشان را نیز مقید به قیود احکام شریعت می‌داند. با نگاهی و درنگی اندک بر جملات فوق الذکر عیان خواهد بود تفاوت نظام حقوقی بر ساخته آن نظرات و آن چه اکنون است .

شایسته است از علامه نائینی نی زذکری رود که مدافع حریت، مساوات و مشروط است در برابر منکرین، و نظرات مرتب و منسجم خود را در کتاب شریف تنبیه الامه و تنزیه المله آورده است . هر چند ایشان قائل به حق نظارت فقها هستند ولی در مقابل به شدت از استبداد دینی بر حذر می دارند.

ب)علی عبدالرزاق: کتاب اثر گذار این متفکر و فقیه مصری، از قضا همزمان با الغاء خلافت اسلامی و نضج فکر حکومت اسلامی، سلفیه و پیروانش منتشر شد. کتابی که چنان دیگر هم صنفان سابقش را تحریک کرد که نزدیک بود حکم به ارتدادش دهند؛ هر چند از تدریس بازداشته شده او چنین می‌گوید:

«هیچ یک از علما که گمان می‌کردند که نصب امام واجب است، نتوانستند در دفاع از نظراتشان آیه ای از قرآن ارائه دهند. در حقیقت اگر در قرآن تنها یک دلیل بود، علما در برجسته کردن و شرح و بسط موضوع آن تردید نمی ورزیدند… فقط قرآن نیست که به خلافت توجه نکرده است؛ حتی از آن یاد نکرده است . سنت نیز – که هیچ اشاره ای بدان ندارد – نسبت به آن بی تفاوت بوده است … عیسی بن مریم از حکومت قیصر سخن گفت و امر کرد که کار قیصر را به قیصر واگذار. این دلیل بر آن نیست که عیسی قائل بوده که حکومت قیصر مبنایی در شریعت خداوند دارد. این دلیل بر آن نیست که او قائل بوده که حکومت، جزئی از مسیحیت است . هیچ کس به میزانی که زبان بشر و کاربردش را می فهمد، نمی تواند از سخنان عیسی دلیلی بر حمایت از آن استنتاج کند.

احادیث پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) در ذکر امامت، خلافت، بیعت و … بر بیش از آن چه عیسی ابلاغ کرده – وقتی که او برخی احکام شرعی را در قبال حکومت قیصر یادآوری کرد- دلالت نمی کند. در واقع اگر درست است که نبی، ما را به اطاعت از امامی که برگزیده ایم، امر ‌کرده‌است، این نیز درست است که خداوند متعال، به ما امر کرده که به تعهداتمان نسبت به مشرکان احترام بگذاریم و در روابطمان با آنان تا وقتی که بر ضد ما عمل نکنند صادق باشیم . این دلیل برآن نیست که خداوند شرک را تصدیق ‌کرده‌است یا آن که در پی امر خداوند، ما باید شرک را تصدیق کنیم .

مخالفت با خلافت، با خود خلافت زاده شد و با بقای ان بقا یافت. این حرکت مخالف در تاریخ، نقشی قابل ملاحظه داشته است … اگر به واقعیت بنگریم در می یابیم که خلافت در اسلام جز ‌بر اساس قدرت سرکوب پی ریزی نشده است و این قدرت، به جز استثنائاتی، قدرت مادی مسلح بوده است …

خلافت اگر معادل حکومت باشد، در آن حرفی نیست . شکل یا ماهیت هر چه باشد… بررسی امور واقع که مورد تأیید عقل است و همچنین تعالیم تاریخ قدیم و جدید، به ما نشان می‌دهند که اجرای شعائر و نی زجنبه های دیگر دین، نوع از حکومت را که فقها ظلمت می‌نامند، و وجود رهبرانی را که مردم خلفا لقب می‌دهند، الزامی نمی سازد … پناه بر خدا! آیا خداوندی که بقای این دین را تضمین کرده ، عزت و ذلت آن را به نوع خاصی از حکومت منوط نموده یا سرنوشت آن را به قشری از صاحبان قدرت وابسته نموده است ؟

پیامبری با پادشاهی کاملاً متفاوت است و بین این دو هیچ پیوندی نیست … قرآن به صراحت رد می‌کند که پیامبر، نگهبان، وکیل، جبار یا سلطه گر است . نیز رد می‌کند که برای آن که مردم مؤمن شوند از زور استفاده کند. کسی که نگهبان و سلطه گر نیست؛ پس مَلِک هم نیست . چرا که سلطه فراگیر و اقتدار نامحدود از لوازم هر قدرت دنیوی است . قران تصریح می‌کند که محمد(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) هیچ حقی جز حق پیامبری بر امتش ندارد .

وقتی پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) به رفیق اعلی پیوست، نه کسی را به عنوان جانشین خود منصوب کرد و نه تعیین نمود که چه کسی وظایفی را که او در امت داشته بر عهده بگیرد . حتی او در سراسر زندگی اش به چیزی که بتوان آن را دولت اسلامی با عربی نامیده اشاره نکرده است … اگر اقتدار در میان پیروان پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) بعد از مرگ او ضروری بود، این اقتدار قطعاً جدید بود و به اقتداری که پیامبر داشت هیچ ربطی نداشت . این اقتدار، غیر دینی ( لائیک) است . اقتدار غیر دینی هم کم و بیش، مدنی یا سیاسی است .«هیچ نبوتی نیست که در پی آن، شاهان جبار، پدید نیایند.» در حقیقت دین اسلام از خلافتی که مسلمانان با آن اظهار آشنایی می‌کنند و از همه آن چه پیرامون آن شکل گرفته است – بیم و امید، عزت و قدرت – بیگانه است .شریعت فقط باید تضمین رستگاری بشر از سوی خدا وحی شده است و نه برای حفظ منافع و اهداف دنیوی. به همین خاطر است که تأکید کردیم مدیریت امور دنیوی، کاملاً هدفی دنیوی است و پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) به خود حق نمی دهد که برای آن تصمیم گیری یا در آن مداخله کند. او گفته است: «شما به امور دنیایتان آگاه ترید.»

و فصل الخطاب عبدالرزاق این است :«ای رسول خدا! آن ها از تو شاه ساخته اند، زیرا هیچ شأن و مقام بالاتری را نمی شناسند!». »

تجربه ملموس و عینی حکومت خلیفه و زندگی زیرلوای او، ناکارآمدی آن، تحولات عموی دنیا، و نیز اهل تسنن بودن وی ، از جمله مسائلی است که باعث می شود عبدالرزاق به نتایج تأمل برانگیزی که خواندیم برسد .

آشکار است که او پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) را نیز فاقد حق الهی حکومت می داندف چه رسد به خلیفه یا هرکس دیگری. و طبیعی است که بر زبان راندن این سخن در یک جامعه همچنان سنتی عواقب ناخوش آیندی در پی دارد که او هم چندان از آن بی بهره نبوده است.

ج) محمد سعید عشمآوی:

این متفکر و فقیه مصری نیز از لحاظ اندیشه، بر راه عبدالرزاق می رود او چنین می‌گوید:

«خداوند می خواست که اسلام دین باشد اما انسان ها از آن سیاست ساختند. دین، کلی، جهانی و فراگیر است . سیاست، جزئی، قبیله ای و محدود به زمان و مکان است … حکومتِ پیامبر(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم)، حکومت خدا است که بر ارزش های دینی و اصول اخلاقی بنیاد نهاده شده است و هرگز به سوی قواعد رفتار سیاسی تغییر مسیر نمی دهد. این حکومت، فقط تا زمانی که پیامبر هست، بقا دارد و بعد از محمد(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) هیچ پیامبری نیست .

بدیهی است که هر دولتی باید متکی بر اصول و ارزش های دینی اکثر مردمش باشد . ‌به این جهت می توان قاعده «اسلام دین و دولت است » را این چنین تفسیر کرد که دولت و جامعه باید در ارزش های دینی و انسانی واحدی وحدت نظر داشته باشند.

نظر دهید »
فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – مصرف مکرر افیون باعث می‌شود فرد نتواند به وظایف خود در محل کار، مدرسه (دانشگاه) یا خانه برسد. – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع


مواد خانواده‌ تریاک کار خود را با کند کردن (دیررس کردن) دستگاه عصبی مرکزی انجام می‌دهند. هر یک از این مواد به مناطق گیرنده در مغز، که معمولا آندروفین‌ها را دریافت می‌کنند، می چسبد و آن‌ ها را تحریک می‌کند تا آندروفین بیشتری تولید کنند. اندروفین[۳۰] نوعی مسکن طبیعی است که از لحاظ ساختمان مولکولی جزء خانوده‌ی تریاک‌ها است و ترشح آن باعث از بین رفتن درد، کاهش استرس، و ایحاد احساس لذت و سرخوشی می‌شود.


شیوع مصرف: تخمین زده می‌شود که در کل دنیا ۵/۱۳ ملیون نفر از مواد خانواده‌ تریاک استفاده می‌کنند، و ۲/۹ درصد از این افراد به هروئین روی می آورند. در سال ۱۹۹۶، شیوع این ماده در آمریکا یک درصد بود. نظرسنجی در ۱۹۹۷ نشان داد که دو درصد دانش آموزان دبیرستانی هروئین مصرف کرده‌اند، و ۱۰ درصد نیز اعلام کرده‌اند که از مواد مشابه استفاده کرده‌اند. در سال ۲۰۰۰، یک درصد۱۶ تا ۲۹ ساله‌های بریتانیایی اعتراف کردند که سال گذشته هروئین مصرف کرده‌اند. در سال‌های ۱۹۹۰، تعداد مصرف کنندگان هروئین در بریتانیا، هر چهار سال، دو برابر می شد. طبق یک تحقیق جدیدتر (SAMSHA,2010)، ۳/ درصد افراد ۱۲ ساله و بالاتر، در آمریکا، در طول یک ماه قبل از نظرسنجی، هروئین مصرف کرده بودند، و ۷/ درصد افراد بزرگسال درمرحله‌ای از زندگی خود سوء مصرف مواد تریاک داشته یا به آن‌ ها معتاد بوده اند. شیوع اعتیاد با افزایش سن کاهش می‌یابد، و به گزارش DSM-V، نسبت مردان به زنان، برای هروئین ۳ به ۱، و برای سایر مواد، ۵/۱ به ۱ است. در کل، اختلال مصرف اوپیود در مردان ۴۶/ درصد و در زنان ۲۶/ درصد است.


نتایج بررسی‌های انجام شده؛ ‌در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونه‌ای که در سال ۱۳۹۰، برآورد بین جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (طبق سرشماری ۱۳۸۵، معادل ۵۰ میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، ۱۳۹۲).

اکثر مصرف کنندگان خانواده تریاک به سرعت در مقابل آن مقاومت پیدا می‌کنند (سندرم تحمل) و برای رسیدن به آثار مشابه، مجبور می‌شوند هر بار مقدار بیشتری از قبل مصرف کنند. همچنین، به علت مصرف مداوم و مرتب، علائم پرهیز نیز بسیار شدید می‌شوند. ‌در مورد هروئین، علائم پرهیز حدود ۶ ساعت بعد از تزریق ظاهر می‌شوند. اگر مصرف کننده دوباره هروئین تزریق نکند، انواع علائم پرهیز را تجربه خواهد کرد که سلسله مراتب دارند. اولین آن‌ ها احساس اضطراب، بی قراری، درد عضلانی، افزایش حساسیت نسبت به درد، و هوس شدید و دوباره برای هروئین است. مرحله دوم، افزایش بیشتر درد عضلانی، بی خوابی، و تب است. در مرحله حاد، علائم شدید پرهیز در ۱ تا ۳ روز به اوج خود می‌رسند و در یک دوره‌ ۵ تا ۷ روزه از شدت آن‌ ها کاسته می‌شود.

نشانه اعتیاد به افیون ها (مواد خانواده‌ تریاک)، مصرف اجباری و دائمی آن‌ ها به مقدار بیشتر از نیاز بدن برای کاهش درد است و اعتیاد ‌به این مواد باعث اختلال در فعالیت‌های عادی اجتماعی، شغلی و تفریحی می‌شود. بسیاری از مصرف کنندگان ظاهراً می‌توانند از هروئین به عنوان مصرف ماده مخدر دوره ای (تفننی) استفاده کنند و در عین حال زندگی به ظاهر عادی نیز داشته باشند. برای مثال شوآن[۳۱] و همکارانش (۲۰۰۵)، درباره‌ مصرف طولانی مدت هروئین در اسکاتلندی‌ها به پژوهش پرداختند. ‌در مورد کسانی که مدت‌ها هروئین مصرف می‌کردند ولی هرگز تحت هیچگونه درمان تخصصی قرار نگرفته بودند معلوم شد که سطح تحصیلات و موفقیت شغلی آن‌ ها مشابه مردم عادی بریتانیا است. شوآن و دلگارنو متوجه شدند که در این گروه استفاده از هروئین خطرات نسبتا اندکی برای سلامت دارد. شواهد دیگر نیز نشان می‌دهد که استفاده از مواد خانواده‌ تریاک حتما و الزاماً به اعتیاد طولانی مدت منجر نمی‌شود. بعضی نظریه پردازان اعتقاد دارند که استفاده از تریاک با عوامل استرس زای زندگی رابطه دارد و اگر این استرس زاها موقت باشند، استفاده از مواد مخدر نیز موقت خواهد بود. به علت همین نگرش، بسیاری از سربازان آمریکایی، در جنگ ویتنام، به سوء مصرف مرتب هروئین روی آوردند، ولی پس از بازگشت به آمریکا فقط عده کمی به مصرف آن ادامه دادند (گنجی،۱۳۹۲). جدول۲-ا معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون ها را نشان می‌دهد.

جدول۲-۱٫ معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون



معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون
A: فرد الگویی از مصرف افیون دارد که از لحاظ بالینی به نابسامانی یا دیسترس شدید منجر می‌شود و این موضوع را دو مورد (یا بیشتر) از موارد زیر، که در یک دوره‌ ۱۲ ماهه روی داده‌اند، نشان می‌دهند:

فرد معمولا بیشتر از مقداری که در ابتدا تصمیم داشته است، یا به مدت طولانی تر از آنچه اول در نظر داشته است، اوپیود مصرف می‌کند.

فرد به طور تمام وقت آرزو دارد از مقدار افیون مصرفی کم کند یا مصرف افیون را تحت کنترل درآورد، یا چند بار برای این کار تلاش کرده اما موفق نشده است.

برای به دست آوردن افیون، مصرف آن، یا از بین بردن آثار بعد از مصرف آن وقت بسیار زیادی صرف می‌کند.

به شدت هوس مصرف افیون دارد.

مصرف مکرر افیون باعث می‌شود فرد نتواند به وظایف خود در محل کار، مدرسه (دانشگاه) یا خانه برسد.

به رغم مشکلات اجتماعی یا میان فردی مستمر و مکرر، که به علت افیون به علت افیون به وجود می‌آیند یا وخیمتر می‌شوند، به استعمال اوپیود ادامه می‌دهد.

به خاطر مصرف افیون، فعالیت‌های اجتماعی، شغلی، یا تفریحی مهم خود را رها می‌کند یا از مقدار آن‌ ها می کاهد.

به طور مکرر مواقعی افیون مصرف می‌کند که از لحاظ فیزیکی می‌توانند به عواقب خطرناکی منجر می‌شوند.

با این که می‌داند یک مشکل فیزیکی یا پسیکولوژیک دائم یا مکرر دارد، و این مشکل به علت مصرف اوپیود به وجود آمده یا به علت آن وخیمتر شده است، باز هم به استعمال اوپیود ادامه می‌دهد.

سندرم تحمل به وجود آمده است. این موضوع را یکی از دو مورد زیر، با هر دو، نشان می‌دهد:

فرد برای رسیدن به تخدیر یا لذت مطلوب، به مقادیر بسیار بیشتری از افیون نیاز دارد.

استفاده مستمر از یک مقدار معین و همیشگی از افیون، تاثیر بسیار کمتری در فرد دارد.

سندرم پرهیز به وجود آمده است. این موضوع را یکی از دو مورد زیر نشان می‌دهد:

فرد معیارهای ویژه سندرم پرهیز از افیون را دارد (به معیار A و B جدول سندرم پرهیز مراجعه شود)

برای اجتناب از علائم سندروم پرهیز از افیون، افیون مصرف می‌کند.

۲-۲-۳٫ تحمل وابستگی و ترک

نظر دهید »
پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | عوامل و مؤلفه های تعصب‌ورزی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

تعریف عملیاتی: منظور از عزت نفس نمره ای است که افراد از ‌پاسخ‌گویی‌ به مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت به دست می آورند.

خلاقیت :

تعریف مفهومی: خلاقیت فرایندی روانی است که منجر به حل مسئله، ایده سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری و نظریه پردازی می شود که بدیع و یکتاست (حائری زاده، ۱۳۸۱).

تعریف عملیاتی: در این بررسی مقصود از خلاقیت نمره ای است که افراد از ‌پاسخ‌گویی‌ به پرسشنامه خلاقیت عابدی به دست می آورند.

تعصب :

تعریف مفهومی: تعصب معادل پیش داوری و منظور از آن نگرشی منفی و خصمانه نسبت به فرد یا گروهی خاص است که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست و بدون داشتن تجربه مستقیم ‌در مورد آن فرد یا گروه، شکل گرفته باشد و بر پایه آن، قضاوت شود(صلیبی، ۱۳۸۲).

تعریف عملیاتی: در این پژوهش مقصود نمره ای است که افراد از ‌پاسخ‌گویی‌ به پرسشنامه محقق ساخته کسب می‌کنند، می‌باشد.

فصل دوم

ادبیات ‌و پیشینه‌ی تحقیق

۲-۱ مقدمه

در این فصل ابتدا به پیشینه نظری موضوعات تعصّب، عزّت نفس و خلاقیّت پرداخته می شود سپس به پیشینه پژوهشی و مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه موضوع پژوهش پرداخته می شود.

۲-۲ پیشینه پژوهش

۲-۲-۱ تعصب

تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوان‌ها و عضلات را به هم پیوند می‌دهد. سپس این مادّه به معنای هر نوع وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست (حسینی، ۱۳۸۶).

درلغت نامه دهخدا در معنای تعصب کردن آمده است:” جانب داری کردن، طرفداری شدید کردن، حمایت بدون چون و چرا کردن، عصبیت کردن” (لغت نامه دهخدا).

تعصب در فرهنگ عمید، جانب داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، معنی شده است (فرهنگ عمید).

همچنان دیگر فرهنگ ها تعصب را جانب داری کردن، حمایت کردن، حمیت داشتن، پرخاش کردن، سخت گرفتن، حمیت، عصبیت وسختگیری ترجمه کرده‌اند. تا این جا فکر نمی‌شود نقصی کلی یا جزیی درآن متصور باشد و مورد نکوهش قرارگیرد. چه بسا که در مواردی مثبت و پسندیده نیزمی باشد. اما کاربرد این واژه در اصطلاح در واقع مغایر و مناقض معنای لغوی آن است (رومان، ۱۳۸۷).

”تعصب” و”عصبیت” در اصل از ماده”عصب” به معنی رگ ها و پی‌هایی است که مفاصل را به هم ارتباط می‌دهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پیوستگی را تعصب و عصبیت نامیده‌اند، اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار می‌رود. تعصب و تحجر به‌ معنای‌ ایستایی، تحول‌ ناپذیری، جمود و برنتابیدن‌ فرهنگ‌ و ارزش‌های حق‌ و متعالی‌ است‌ که‌ هم‌ در ساحت‌ بینش‌ و دانش‌ (تحجر) و هم‌ در حوزه‌ گرایش‌ و رفتار (جمود) بروز و ظهور دارد و عقل‌ و دل‌ و ابزارهای‌ معرفت‌یاب‌ و منابع‌ شناخت‌زا را نیز شامل‌ می‌گردد (مطهری، ۱۳۷۷).

تعصب، حالتى روانى است که به صورت حمایت و دفاع از خود و متعلقات خود بروز مى‏کند. این تعلقات، شامل وابستگى‏هاى دینى، ملکى، وطنى، ملى، منطقه‏اى و حتى شغلى و روابط استاد و شاگرد مى‏باشد. این حالت، ریشه در خودخواهى، خود پرستى و سلطه بر تمامى فعالیت‏هاى درونى و برونى دارد و به همین خاطر، از رذائل اخلاقى شمرده شده، منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و رفتارى مى‏گردد(سایت آیینه رشد، ۱۳۸۴).

تعصب در اصطلاح سختگیری خود خواهانه، پرخاشگرانه و گاه ستیزه جویانه برای نشان دادن برتری غیرواقعی نسبت به همتاها درشرایط و موقعیت های همسان است. از این دید گاه تعصب رنگ منفی به خود می‌گیرد وباعث ایجاد مشکل های اساسی دریک اجتماع، در بین اقوام، مذاهب وسایر گروهای انسانی می‌گردد (رومان، ۱۳۸۷).

اقسام تعصّب

تعصّب و حمیّت به دو قسم مذموم و غیرمنطقی و ممدوح و منطقی تقسیم می شود؛ هرچند غالبا این واژه در منابع دینی در بخش منفی و مذموم به کار رفته است. اگر تعصّب و وابستگی انسان به امور غیرمنطقی همچون نژاد، قبیله و امثال آن باشد، تعصّب مذموم نامیده می شود و در قرآن و روایات از آن به نام «تعصّب جاهلی» یاد شده است و اگر تعصّب و وابستگی نسبت به امور مثبت همچون دین و آیین و مذهب از روی علم و آگاهی باشد، به آن تعصّب مثبت و ممدوح گفته می شود (حسینی، ۱۳۸۶).

تعصب ممدوح و مذموم در آیات و روایات: تعبیر دیگر که از عصبیت در آیات و روایات آمده” حمیت” یا” حمیت جاهلیت” است.” حمیت” در اصل از ماده” حمی” به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و بعدا به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه گاه در همین معنی مذموم (توأم با قید جاهلیت ، یا بدون آن) و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار می‌رود و اشاره به غیرت منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴).

فطری بودن غیرت و تعصب

دین اسلام مسئله غیرت و تعصب را باطل معرفی نکرده و بلکه اصل آن را حفظ نموده است. زیرا غیرت ریشه در فطرت انسانی دارد و اسلام هم دین فطرت است. البته در جزئیات تعصب دخالت کرده و فرموده است آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است حق می‌باشد ولی شاخ و برگی که اقوام به آن داده‌اند باطل می‌باشد. مثلا در طی زندگی مواقعی وجود دارد که شخص احساس می‌کند دیگران به منافع او تجاوز می‌کنند ورعایت احترام مقدسات (مثلاً اطفال و ناموس ) او را نمی‌کنند ویا درصدد هستند آبروی او را بریزند ‌و خاندان او را هتک حرمت نمایند، در اینجا است که باورهای دینی او را وادار به دفاع می‌سازد. به عبارت دیگر لزوم دفاع از خود و از متعلقات خود حکمی است که فطرت، به گردن بشر انداخته است. البته نحوه به کار بردن این نیرو و اطاعت از این حکم فطرت به دو گونه می‌باشد: یکی به نحو شایسته یعنی به کارگیری تعصب وغیرت انسانی برای دفاع از حق خود ودیگری به نحو ناشایست ومذموم‌؛ یعنی خود عمل باطل باشد وبرای حفظ باطل هم انجام گیرد که معلوم است در این صورت چه فساد وشقاوتی در پی دارد وچقدر نظام امور زندگی را به هم می‌زند (طباطبایی، ۱۳۷۴).

تعصبات شدید نژادی و قبیلگی بدون شک انسان به هر سرزمین یا قبیله و نژادی تعلق داشته باشد نسبت به آن عشق می‌ورزد و این پیوند علاقه او با سرزمین و قوم و نژادش نه تنها عیب نیست بلکه عامل سازنده‌ای برای همکاری‌های اجتماعی او است. ولی اگر این امر از حدش بگذرد به صورت مخرب و گاه فاجعه‌آفرین درخواهد آمد و منظور از تعصب نژادی و قبیلگی که مورد نکوهش قرار می‌گیرد همین” افراط” است. دفاع افراطی از قوم و قبیله و نژاد و وطن ، سرچشمه بسیاری از جنگها در طول تاریخ بوده است و عاملی برای انتقال خرافات و زشتی‌ها -تحت عنوان آداب و سنن قبیله و نژاد- به اقوام دیگر شده است. این دفاع و طرفداری افراطی گاه به جایی می‌رسد که بدترین افراد قبیله در نظر او زیبا و بهترین افراد قبیله دیگر در نظر او زشت و شوم است و همچنین آداب و سنت‌های زشت و زیبا و به تعبیر دیگر تعصب نژادی پرده‌ای است از خودخواهی و جهل که بر روی افکار و درک و عقل انسان قرار می‌گیرد و قضاوت صحیح را از کار می‌اندازد. این حالت عصبیت در میان بعضی اقوام صورت حادتری دارد، از جمله گروهی از اعراب که به تعصب، معروف و مشهورند (وب سایت پژوهه، ۱۳۹۲).

عوامل و مؤلفه های تعصب‌ورزی

نظر دهید »
دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – گفتار سوم: اقسام و انحا تعلق نهی – 8
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

هم چنین شارع مقدس می‌آید و در مقام امتثال توسعه می‌دهد و می‌گوید امری که در خارج وقت آورده ای من داخل وقت قبول می کنم و ناقصی را که اتیان کرده ای به معنی تام قبول دارم یعنی در مقام امتثال توسعه می‌دهد , اما برای ما صحت واقعیه درست نمی کند.( بجنوردی ۱۳۷۹،۱۳)

گفتار دوم: کیفیت تعلق نهی

گاه نهی به نفس فعل تعلیق دارد مثل نهی بیع الخمر , و گاه نهی به وصف آن معامله و نه خود آن متعلق است مانند بیع ربوی یا بیع (عند الندا) در روز جمعه که می فرماید ( اذا انوردی للصلوه من یوم الجمعه… و ذروالبیع) در روز جمعه وقتی اقامه نماز شد و بیع نکنید . در هر دو مورد یعنی اعم از آنکه نهی به نفس معامله بخورد و یا نهی به وصف تعلق یابد کلام در این است که آیا نهی مذکور دلالت بر فساد دارد یا نه؟ محققان در این باب القوال متعددی است، از این رو ما به نقل پنج قول از بزرگان محققان اکتفا می‌کنیم.

الف. نهی در معاملات و نیز در عبادات , مطلقاً دلالت بر فساد دارد یعنی نهی چه به نفس عبادت و معامله تعلق گیرد و چه به وصف داخل یا به وصف خارج بخورد , مطلقا دال و بر فساد است.

ب. نهی در معاملات و نهی در عبادات مطلقاً یعنی نه لغتاً و نه شرعاً دال بر فساد نیست. این قول از آن دسته ای از شافعیان و دسته ای از معتزله , مانند ابیعید الله بصری وابی الحسین کرخی و قاضی عبد الجبار و جماعتی دیگر از علمای اهل سنت است. .( بجنوردی ۱۳۷۹،۱۳)

ج. نهی در عبادات و معاملات مقتضی فساد است شرعا مثل اینکه نهی به نفس فعل یا جزئش باشد مانند زنا , شرب خمر و… یا نهی به وصف خارج باشد مثل وضو گرفتن با آب مغضوب یا نماز در اماکن مکروهه یا بیع وقت ندا یوم الجمعه. قائلان این قول می‌گویند که نهی شرعا دلالت بر فساد ارد حال آنکه در قول دوم هر دو نهی یعنی لغتاً و شرعاً دال بر فساد نیست اکثر علمای اهل سنت و جماعت مفصلا متذکر این مسئله شده اند و در کتبی مثل احکام آمدی مطارح الانظار و ارشاد الفحول, مسائل مربوط به آن ذکر شده است.

د _ در قول چهارم میان عبادات و معاملات قائل به تفصیل شده و گفته اند: اگر نهی به عبادت بخورد دلالت بر فساد عبادت دارد اما اگر نهی به معامله تعلق گیرد دلالت بر فساد معامله ندارد. امام فخررازی از ابی الحسین بصری این مطلب را نقل می‌کند و امام غزالی هم قائل به همین نکته است از علمای شیعه نیز محقق حلی , علامه حلی و صاحب معالم و میرزای قمی ( رحمته الله علیهم) قائل ‌به این قولند و در قوانین آمده است که اکثر امامیه بر این قول رفته اند. (میرزای نائینی ۱۳۵۷،۶۱).

ه – نهی درعبادت در معامله تنها در فعل حسی بر فساد دارد زیرا برگشتش به عینبت و ذات جز آن است اما در فعل شرعی دلالت بر فساد ندارد، چون نهی در اینجا به غیر خود فعل واقع می شود یعنی به امری که خارج از آن است ( و جز وصفش نیست) می‌خورد ‌بنابرین‏ اگر چیزی غیر از خود عبادت و معامله در فعل شرعی منهی شد, دلالت بر فساد ندارد اکثر علمای حنفی قائل ‌به این قولند.

گفتار سوم: اقسام و انحا تعلق نهی

الف _ گاه نهی در معامله ارشادی است یعنی ارشاد می‌کند به اینکه معامله در خارج واقع نمی شود. و چون اثر بر آن مترتب نیست ارشاد ‌به این است که معامله منظور نظر را انجام نده. لاتبع مالیس عندک , لا تبع المصحف الی الکافر. این نواهی ارشاد می‌کند به اینکه ملکیت حاصل نمی شود و مانع نقل و انتقال است و ‌بنابرین‏ اگر کتاب الله عزیز را به کافر فروختی نقل و انتقال واقع نمی گردد فی الحقیقه نهی مذکور به عدم حصول و عدم ترتیب اثر مطلوب آن معامله ارشاد دارد و بازگشت مطلب به بیان مانعیت است اگر چنین باشد بحثی نیست که نهی دلالت بر فساد دارد در یکی از روایات امام (ع) می فرماید :

(ان الله اذا حرم شیئا حرم ثمنه) اگر خداوندی چیزی را حرام کرد ثمنش را هم حرام می کند , یعنی نقل و انتقالی انجام نمی یابد , یا فروشنده ملک ثمن نمی شود یعنی اگر ارشاد به عدم نقل و انتقال می‌کند و دلالت بر فساد دارد. (میرزای نائینی ۱۳۵۷،۶۱).

ب _ ‌در مورد دیگر نهی در معامله خود به دو قسم می شود.

اول : نهی به معنای مصدری تعلق می‌گیرد, یعنی نهی به جهت اصدار معامله و مباشرت در انشا است مثل آنکه می فرماید ( ذروالبیع) در آن هنگام که ندا الصلوه در روز جمعه می شود بیع نکنید در اینجا وقتی می گوئیم نهی به معنای مصدری است مقصود آن است که بیع را انشا نکنید و این بیان یعنی انشا نکن , دال بر فساد معامله نیست و این نهی با واقع شدن نقل و انتقال و امضا معامله منافات ندارد آنچه اتفاق می افتد این است که موجد عمل یک حرمت تکلیفی دارد و عاصی است زیرا مخالفت امر مولی را می کند چون مولی فرموده است که در روز جمعه (عند الندا) بیعی صادر نشود و از فردد متخلف این بیع صادر گردیده است گرچه مخالفت مولی شده است اما نقل و انتقال واقع می شود .

دوم : قسم دوم نهی به خود مصدر تعلق نمی گیرد بلکه به معنای اسم مصدری می‌خورد یعنی به نتیجه حاصله تعلق می‌یابد و مثلا نقل و انتقال یعنی ملکیت است که مورد نهی واقع می شود در این قسم نهی دلالت بر فساد دارد. چون برگشت معنای اسم مصدری ‌به این است که این کار را نباید کرد زیرا نقل و انتقال واقع نمی گردد و مورد نظیر مورد ارشاد به عدم وقوع نقل و انتقال می‌باشد. (میرزای نائینی ۱۳۵۷،۶۱).

خلاصه آنکه نهی به معنای اسم مصدری دلالت بر فساد دارد و به معنای مصدری دلالت بر فساد ندارد.

نظر دهید »
پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | قسمت 25 – 3
ارسال شده در 29 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

به علاوه اگر توجه کنیم که شرط عدم مسئولیت ‌در مورد صدمه های بدنی باطل است و در اینجا تنها بحث بر سر مشروع بودن یا نبودن توافق های مربوط به خسارت مالی است، عموم حدیث مشهور «الناس مسلطون علی اموالهم» که مبین درستی همه قراردادهای مربوط به اموال است، اصل صحت شروط کاهش مسئولیت را تأیید می‌کند.

ب) قوانینی که شروط کاهش مسئولیت را به طور کلی مجاز می دارند:

قانون مدنی ایران، همانند قانون مدنی فرانسه، مسأله شروط کاهش مسئولیت را به صراحت مورد بحث قرار نداده است. با وجود این از برخی مواد قانون به خوبی می توان اعتبار این شروط را نتیجه گرفت.

۱) ماده ۲۲۱ قانون مدنی

قسمت اول) سابقه ماده در حقوق فرانسه

گروهی از نویسندگان فرانسوی برای اعتبار شروط محدود کننده مسئولیت به ماده ۱۱۵۰ قانون مدنی این کشور استناد کرده‌اند که بیان می‌دارد : «مدیون جز به خسارت هایی که به هنگام (انعقاد) قرارداد پیش‌بینی شده اند یا می توانسته اند پیش‌بینی شوند، پای بند نیست…» گفته شده است که طرفین به وسیله شرط محدود کننده، در حقیقت خسارت های احتمالی را پیش‌بینی می‌کنند. این اعتقاد، درست به نظر نمی رسد. اگر طرفین، شرط محدود کننده مسئولیت منعقد می‌کنند، نه بدان دلیل است که گمان می‌کنند خسارتی بیش از آنچه مورد توافق واقع شده است رخ نخواهد داد، بر عکس درست به دلیل پیش‌بینی خسارت‌های بیشتر است که به تحدید مسئولیت توافق می شود. [۱۹۳]

قسمت دوم) وضع کنونی

این ماده به گونه ای که انشاء شده است در قانون مدنی ایران نظیر ندارد. به نظر می‌رسد که نویسندگان قانون مدنی به جای این ماده، ماده ۲۲۱ قانون مدنی را انشاء کرده‌اند که به زودی به بررسی آن خواهیم پرداخت. اما پیش از آن باید خاطرنشان کرد که در حقوق ایران نیز لزوم قابل پیش‌بینی بودن ضرر برای تحقق مسئولیت قراردادی تأیید شده است[۱۹۴] و به نظر می‌رسد که بتوان از این قاعده به سود اعتبار شروط محدود کننده مسئولیت استدلال کرد؛ بدین صورت که اگر مبنای لزوم پیش‌بینی ضرر، قصد مفروض طرفین باشد، بدین معنا که آن ها نخواسته‌اند مدیون در برابر زیان‌های غیرقابل پیش‌بینی مسئول باشد، چه دلیل دارد که توافق آن ها بر محدود کردن مسئولیت های قابل پیش‌بینی را باطل بدانیم، هر چند که این توافق متوجه میزان خسارت باشد و نه نوع آن ها؟[۱۹۵]

ماده ۲۲۱ قانون مدنی، اگر ماده ۱۱۵۰ قانون مدنی فرانسه را الگوی خود قرار داده باشد، به خطا رفته است، زیرا در حالی که ماده قانون مدنی فرانسه به هنگام استفاده از واژه «خسارت»، به زیان های وارد به طلبکار نظر دارد نه به دین مربوط به جبران خسارت بابت این زیان ها، ماده ۲۲۱ قانون مدنی ایران از دین مربوط به جبران خسارت سخن می‌گوید. اما به هر حال در وضعیت کنونی به خوبی می توان اعتبار شروط مربوط به مسئولیت را از آن استنباط کرد.[۱۹۶] پیش از ایـن گفتیـم که این ماده مسئـولیت قـراردادی را قاعـده ای تکمیلی می‌داند و نه امری؛ در نتیجه توافق مخالف آن جایز است و شروط محدود کننده و ساقط کننده، معتبرند.[۱۹۷] همچنین باید اشاره نمود که «تصریح به جبران خسارت» تنها در صورتی سودمند خواهد بود که طرفین بتوانند میزان مسئولیت را نیز به اراده خود تنظیم کنند؛ افزایش یا کاهش دهند؛ وگرنه تأکید بر تصریح به لزوم جبران خسارت، بیهوده است[۱۹۸].

۲) ماده ۲۳۰ قانون مدنی

در حقوق فرانسه برای اعتبار شروط محدود کننده مسئولیت، از جمله به ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی که شرط کیفری را معتبر می شمارد استناد شده است. در حقوق ما نیز اعتبار این شروط به طور ضمنی از ماده ۲۳۰ قانون مدنی راجع به وجه التزام استنباط می شود.[۱۹۹] اگر چه این دو شرط، همچنان که گفتیم، تفاوت های عمده ای دارند، اما در فرضی که میزان خسارات وارده بیش از مبلغ وجه التزام است، بر هم منطبق می‌گردند؛ هر دو سبب می‌شوند تا طلبکار از دریافت کامل خسارات محروم بماند.[۲۰۰] در این فرض، چه تفاوتی می‌کند که طرفین بر توافق خود نام وجه التزام نهاده باشند یا شرط محدود کننده مسئولیت؟

از سوی دیگر آیا نمی توان گفت مبلغ وجه التزام صفر باشد؟ در این صورت از حکم ماده ۲۳۰، اعتبار شروط عدم مسئولیت را نیز می توان نتیجه گرفت. با وجود این، نه تنها از اعتبار وجه التزام نمی توان اعتبار شروط عدم مسئولیت را نتیجه گرفت، اگر مبلغ وجه التزام بسیار ناچیز باشد باید آن را نوعی شرط عدم مسئولیت به حساب آورد.[۲۰۱]

۳) ماده ۴۴۷ قانون مدنی

بر اساس این ماده «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان ضمن عقد شرط نمود». خیار فسخ، بسیاری اوقات، ضمانت اجرای نقض یک تعهد است. قانون مدنی اجازه داده است که طرفین قرارداد بتوانند توافق نمایند که در صورت تخلف از انجام تعهد، خیار فسخ برای طرف دیگر وجود نداشته باشد. مسئولیت قراردادی نیز در کنار خیار فسخ، ضمانت اجرایی برای عدم انجام تعهد است. از آنجا که این ماده توافق بر عدم ایجاد ضمانت اجرای تخلف از تعهد را مجاز شمرده است، شرط کاهش مسئولیت نیز باید مجاز شناخته شود. بدین ترتیب نباید پنداشت که قیاس توافق بر عدم خیار با توافق بر عدم مسئولیت، قیاس مع الفارق است، به ویژه که ماده فوق از جهت وجود یا عدم وجود خیار حین عقد، اطلاق دارد. اضافه می کند که در حقوق انگلیس، چنان که سابقاً بیان شد، عنوان «شروط معافیت» علاوه بر آنکه شامل شروط کاهش مسئولیت می شود، سقوط حق فسخ را نیز در بر می‌گیرد.

۴) مواد ۷۵۲ و ۷۶۶ قانون مدنی

سرانجام باید به مواد ۷۵۲ و ۷۶۶ قانون مدنی ‌در مورد عقد صلح اشاره کرد. بر اساس ماده ۷۵۲، «صلح ممکن است یا ‌در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی ‌در مورد معامله یا غیر آن واقع شود». بدین سان برای اعتبار صلح وجود تنازع ضرورتی ندارد. حتی به نظر می‌رسد که وجود «سبب» دعوا به معنایی که علم اصول از آن بحث می‌کند، ضروری نباشد. کافی است تنها زمینه ای برای ایجاد دعوا وجود داشته باشد، بدون آنکه این زمینه در حد یک «سبب» باشد. در فرض شروط کاهش مسئولیت نیز قصد طرفین از تعیین کردن میزان مسئولیت یا از بین بردن آن، جز جلوگیری از اقامه دعوا و ایجاد خصومت‌ها نیست؛ توافق بر سر عدم مسئولیت یا محدود کردن آن را می توان نوعی صلح دعوای احتمالی (ماده ۷۵۲ قانون مدنی ) یا دعوای فرضی (ماده ۷۶۶ قانون مدنی ) دانست.[۲۰۲] البته ممکن است بیان گردد که از نظر ماهوی، صلح در مقام ترک فعل (به صورت شرط فعل) و شرط عدم مسئولیت به صورت شرط نتیجه واقع می‌شوند اما آنچنان که سابقاً در بند دوم از گفتار اول همین مبحث توضیح داده شد، شرط عدم مسئولیت، اغلب به صورت شرط فعل واقع می شود.

ج) ملاک قوانینی که شروط کاهش مسئولیت را در موارد مشخص معتبر دانسته اند

۱) ماده ۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 87
  • 88
  • 89
  • ...
  • 90
  • ...
  • 91
  • 92
  • 93
  • ...
  • 94
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 182
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 پول درآوردن در خانه
 مشکلات زودرس در روابط عاشقانه
 استفاده حرفه‌ای از Doodly
 فروش دوره‌های آموزشی در یوتیوب
 عاشق شدن مردان
 کسب درآمد از آموزش آنلاین
 بیاهمیتی معشوق در رابطه
 درآمدزایی از فریلنسری
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 نیچ مارکتینگ برای کسب‌وکارهای نوپا
 خرید خانه سگ
 سلامت عروس هلندی با توت فرنگی
 استفاده از ChatGPT
 طراحی لوگو با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از مدیریت پروژه فریلنسری
 درمان یبوست سگ
 موفقیت در بازاریابی دیجیتال
 درآمد از نظرسنجی آنلاین
 بهینه‌سازی لینک‌های خروجی سایت
 فروش پوسته وبسایت
 آموزش نشستن به گربه
 معیارهای انتخاب همسر ایده‌آل
 شناخت سگ اشپیتز
 کسب درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 تبدیل عشق به وابستگی
 ساخت لینک فالو برای سئو
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان