چنانچه هریک از اصحاب دعوا، حضورشخص ثالثی رادردعوای خود ضروری بداند، به عبارتی جلب شخص ثالثی رالازم بداند تا شخص مذکور در دادرسی دخالت داده شودو مشمول حکم دادگاه قرار بگیرد، می تواندبا ذکر جهات ودلایل خود، ظرف سه روز پس از جلسه اول باتقدیم دادخواست ازدادگاه درخواست جلب اورابنماید. شخصی که اقدام به جلب می کند، جالب وکسی که جلب می شود، مجلوب ثالث میگویند.احکام راجع به جلب ثالث ازجمله چگونگی طرح دعوا، شرایط وجریان دادرسی، دادخواست وموعدطرح دعوا، همچنین حقوق و تکالیف طرفین دعوا درقانون آیین دادرسی مدنی به اختصاربیان شده است ودرمواد قانونی موجود نیزابهاماتی وجود دارد. از طرف دیگربه علت مزایایی که در رسیدگی توامان دعوای جلب ثالث ودعوای اصلی وجود دارد شایسته است احکام وشرایط این دعوا مفصل وگویا بیان شود. مهمترین اثری که رسیدگی توأمان به دعوای اصلی وجلب ثالث ازخود به جامی گذارد، جلوگیری از صدورآراء معارض میباشد. همچنین رسیدگی به این دعوا ضمن دعوای اصلی باعث صرفه جویی در هزینه وزمان برای اصحاب دعوا ودادگاه می شود. درعمل مواردی وجود دارد که اگر فرد ازحقوق خود مطلع باشد وضمن دعوای اصلی، اقدام به جلب ثالث نماید، به مراتب نتیجه ای بهترنسبت به زمانی که درصدداقامه دعوای مستقل است، کسب می نمایدودیگر نیازی به اقامه مجدد دعوا نیست، به همین دلیل تلاش شده است در این تحقیق موارد مبهم این مبحث بررسی شود. که مبانی وشرایط اقامه دعوای جلب ثالث کدامند؟
سئوالات فرعی تحقیق نیزبه شرح زیر قابل طرح میباشند :
-
- آیا جلب شخص ثالث میتواند وسیله ای برای جبران اشتباه خواهان در کیفیت اقامه ی دعوای اصلی باشد؟
-
- آیا علی رغم سکوت قانون آیین دادرسی مدنی، می توان جلب ثالث را بردو نوع اصلی و تقویتی دانست؟
-
- آیاهمه ی مقررات مربوط به خوانده را می توان درمورد مجلوب ثالث تقویتی اجرا کرد؟برای مثال آیا مجلوب ثالث تقویتی الزامی به حضور در دادرسی دارد؟
- آیا با توجه به قطعی بودن آرای دادگاه تجدیدنظر، پیشبینی امکان جلب ثالث در این مرحله در تعارض با اصول دادرسی نیست؟
تقریباً تمام کتب حقوقی تدوین شده در زمینه آیین دادرسی مدنی، جلب ثالث رادریکی ازمباحث کتاب خود بررسی نموده اند، اما تحلیل وتوصیف آن ها ازجلب ثالث دربیشتر موارد محدودبه مواد بیان شده درقانون میباشد.ومی توان گفت اکثرنویسندگان به بیان حداقل مطلب در این مورداکتفا نموده اند.از طرف دیگربه دلیل خاص بودن جلب ثالث، درعمل مصداقی برای فرض های مختلفی که به ذهن میرسد، به وجود نیامده است. اما شایدبتوان با کمک گرفتن از قواعد عمومی آیین دادرسی مدنی، موارد مبهم این موضوع را تحلیل نمود. البته در این راستا باید به حقوق اصحاب دعوا، اصل تناظر، حفظ نظم درروندرسیدگی ومواردی ازاین قبیل توجه نمود. باید دید اهمیت این دعوا برکدام یک از اصول دادرسی مدنی برتری دارد و در برابر کدامیک ازاین اصول، بهتراست که نادیده گرفته شود.در این تحقیق سعی شده است به سوالات فوق جواب منطقی ومتناسب باماهیت وفلسفه وجودی جلب ثالث داده شود. موضوع این تحقیق ریشه فقهی نداردوصرفاًدرحقوق ایران بررسی شده است.به همین دلیل ازمنابع فقهی وخارجی استفاده نشده است.ازکتب تاثیرگذار وموثربر پایان نامه حاضر می توان به کتبی چون کتب دکترشمس،کتب دکتر علی مهاجری، کتب دکتر علی عباس حیاتی، کتاب مباحث دشوار آیین دادرسی مدنی تالیف دکترقهرمانی وکتب دکترزراعت و کتاب دعاوی طاری وشرایط اقامه آن تالیف دکتررسول مقصودپور نام برد.
روش تحقیق پایان نامه حاضر توصیفی- تحلیلی است وسعی شده از کتاب ها، مقالات وپایان نامه ها و همچنین ازنظر قضات ووکلا در این جهت استفاده شود. ضمناً درمواردی به رویه قضایی هم استناد شده است.
مطالب پایان نامه به سه فصل تقسیم شده است. درفصل اول کلیات که شامل تعاریف وسابقه قانونگذاری وانواع جلب ثالث میباشد بیان شده است. فصل دوم اختصاص به بیان شرایط عمومی واختصاصی اقامه ی دعوای جلب ثالث درمراحل مختلف دارد. وفصل سوم رسیدگی به دعوای جلب ثالث، صدور رأی و اعتراض به آن را در بر میگیرد.
فصل اول
کلیات
در این فصل ابتدا به تعریف دعوای طاری وانواع آن پرداخته شده است. درادامه به تعریف جلب ثالث و اقسام آن وهمچنین سابقه قانونگذاری درمورد جلب ثالث وبررسی آن دربعضی مقررات مبادرت شده است.
مبحث اول : بررسی مفاهیم
در این مبحث به دلیل اینکه دعوای جلب ثالث یکی ازانواع دعاوی طاری است، ابتدا به تعریف دعوای طاری و اقسام آن پرداخته می شود، سپس جلب شخص ثالث و اقسام آن توضیح داده می شود.
گفتار اول : مفهوم وانواع دعوای طاری
بند اول : مفهوم دعوای طاری
طاری ازدیدگاه لغوی به معنای”ناگاه درآینده،ناگاه روی داده وعارض”میباشد.[۱]دعوای طاری دعوایی است که درحین رسیدگی به دعوای اصلی وبه تبع دعوای اصلی شکل میگیرد. همانطورکه از معنای لغوی آن پیدا است دعوای طاری بر دعوای اصلی عارض می شود.برخی دعوای طاری را چنین تعریف می نمایند:«دعوای طاری دعوایی است که دراثناء رسیدگی به دعوای دیگرازطرف اصحاب دعوا یاثالث اقامه می شود، خواه دعوای طاری رااصحاب دعوا بر یکدیگر یابرثالث اقامه کنند و یا ثالث بر یکی از اصحاب دعوا اقامه نماید. دعوای طاری مصداقی ازدعوای فرعی است.»[۲] ماده۱۷ق.آ.د.م دعوای طاری رابه همراه اقسام آن چنین تعریف می کند:« هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یاخوانده یاشخص ثالث یاازطرف متداعیین اصلی برثالث اقامه شود، دعوای طاری نامیده می شود. این دعوا اگربادعوای اصلی مرتبط یا دارای یک منشا باشد، دردادگاهی اقامه می شود که دعوای اصلی درآنجا اقامه شده است.»
بند دوم : انواع دعاوی طاری
دعوای طاری دارای اقسامی است که در ابتدا ماده۱۷ق.آ.د.م به بیان آنهاپرداخته است:هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یاخوانده یاشخص ثالث یااز طرف متداعیین اصلی برثالث اقامه شود، دعوای طاری نامیده می شود. دعوایی که ضمن دعوای اصلی از طرف خواهان اقامه شود، دعوای اضافی گویند. البته مقنن درهیچ یک از مواد قانونی واژه«دعوای اضافی»رابکار نبرده و مقررات خاص و ویژه ای برای آن درنظر نگرفته است وبیشتردرکتب حقوقی به تعریف دعوای اضافی وشرایط آن پرداخته شده است.دعوایی که درحین رسیدگی به دعوای اصلی از طرف خوانده اقامه شود، دعوای متقابل نامیده می شود ودعوایی که توسط شخص ثالث به طرفیت اصحاب دعوای اصلی طرح شود، دعوای ورود ثالث میباشد. قسم چهارم دعوای طاری،دعوای جلب ثالث است که از طرف متداعیین اصلی بر شخص ثالثی اقامه می شود. برخلاف دعوای اضافی، مقنن سه دعوای اخیر راباذکر شرایط و مقررات خاص تعریف نموده است. امادراین تحقیق فقط به بررسی دعوای جلب ثالث پرداخته می شود.