۱-Roe
۲-Sholeifer and Vishny
۳-Admati, et. Al.
۴-Huddart.
۵-Maug.
۶-Noe .
۷-Bethel, Liebeskind, and Opler.
۸-Kang and Shivdasani
-Kaplan and Minton, 9
۲-۲-۲-۱۳ نقش سهامداران نهادی در نظارت بر شرکت و انتقال اطلاعات
یک نقش بالقوه برای سهامداران نهادی بزرگ فراهم نمودن مکانیسمی معتبر برای انتقال اطلاعات به بازارهای مالی یا سایر سهامداران میباشد. طبق تحقیق چیدمبران و جان۱ (۲۰۰۰) سهامداران نهادی بزرگ میتوانند اطلاعات محرمانه ای را که از مدیران شرکت کسب میکنند به سایر سهامداران منتقل نمایند، اما برای اینکه چنین نظارتی قابل قبول باشد لازم است سهامداران بزرگ سرمایه گذاری خودرا برای مدت زمان نسبتا طولانی حفظ نموده و سهام کافی برای تعدیل مشکل استفاده مجانی دیگرسهامداران از این نظارت را داشته باشند. نتایج فوق نشان میدهد که تحت شرایط خاصی، پاداش لازم برای سهامداران بزرگ نظارت کننده بر عملکرد مدیریت و همچنین پاداش برای مدیران همکاری کننده با سهامداران مذبور ایجاد خواهد شد.چیدمبران و جان چنین بیان می دارندکه این نوع نظارت که سرمایه گذاری برای ایجاد رابطه گفته می شود، هم برای مدیریت و هم برای سرمایه گذار بزرگ بهینه خواهد بود.بین توانایی ها و انگیزه های نظارتی سهامداران نهادی و سهامداران بزرگ غیر نهادی تفاوت هایی وجود دارد. گورتون و کهل۲ (۱۹۹۹) نشان دادند که سهامداران نهادی به دلیل مشکلات نمایندگی خود ممکن است نظارت های غیر کاملی داشته باشند.با وجود این از آنجا که سهامداران شخص حقیقی زیادی برای نظارت بهتر وجود ندارد، لذا نظارت سهامداران نهادی مورد استقبال سهامداران قرار میگیرد. لذا در مدل گورتون و کهل سهامداران نهادی بزرگ و سهامداران غیر نهادی بزرگ به عنوان نظارت کنندگان بر شرکت ها به طور همزمان وجود دارند.
۲-۲-۲-۱۴ تاثیر تمرکز مالکیت بر قیمت سهام
تعدادی از مقالات منتشره در نشریات مالی از جمله تیتلمن ۳(۱۹۹۳) و جاکوبس۴ (۱۹۹۱) از فشار آوردن مؤسسات سرمایه گذاری به مدیران شرکت ها برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت سودآوری خبر میدهند.هر چند این رسیدن به اهداف کوتاه مدت سودآوری موجب آسیب وارد شدن به ارزش حقوق سهامداران در بلند مدت شود. طبق نظر پرتر۵ (۱۹۹۲) نیز مؤسسات سرمایه گذاری بیش از اندازه به سودآوری کوتاه مدت تمرکز نموده اند. این امر یک نوع رویکرد به سهامداران نهادی میباشد.
۱-Chidambaran John.
۲-Gorton and Kohl
۳- Teitlman
۴-Jakoes
۵-porter.
در نگرش دوم برخی از محققین از جمله بارتو و دیگران۱ (۲۰۰۰) و کیم و دیگران۲ (۱۹۹۷) اغلب به مؤسسات سرمایه گذاری، عنوان سرمایه گذاران حرفه ای را اطلاق میکنند. که در مقایسه با سهامداران حقیقی در جمع آوری و پردازش اطلاعات دارای مزیت نسبی میباشند.
والتر۳ (۱۹۹۷) با در نظر گرفتن سهامداران نهادی به عنوان سهامدار حرفه ای به بررسی نحوه پیشبینی سود مورد انتظار پرداخت و نتایج حاصل از تحقیقات ایشان نشان میدهد که افراد حاضر در بازار، در پیشبینی سود شرکت هایی که داری سهامداران نهادی به عنوان سهامداران حرفه ای هستند، به جای مدل سری های زمانی، عمدتاً” بر پیشبینی تحلیل گران تمرکز میکنند. اگر مؤسسات سرمایه گذاری سرمایه گذاران کارکشته ای باشند، در مقایسه با سرمایه گذاران حقیقی باید بهتر بتوانند از اطلاعات دوره جاری برای پیشبینی سود آتی استفاده کنند. لذا هر چه میزان مالکیت شرکت توسط مؤسسات سرمایه گذاری افزایش یابد، قیمت جاری سهام باید اطلاعات بیشتری در مورد سود سال های آتی منعکس نماید.جیامبالو و دیگران ۴ (۲۰۰۲) با انجام تحقیقی سعی در فراهم نمودن شواهدی در مورد میزان انعکاس سودهای آتی در قیمت های جاری سهام و تاثیر ترکیب سهامداران بر آن بودند. نتایج تحقیق مذبور نشان داد که میزان انعکاس سودآوری آتی در قیمت جاری سهام وابستگی مثبتی با درصد مالکیت سهام توسط مؤسسات سرمایه گذاری دارند. این نتایج با وجود کنترل برخی متغیرهای مؤثر بر رابطه بین قیمت سهام و سود، به قوت خود باقی می ماند. (برای مثال اندازه شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری).
همچنین نتایج تحقیق با کنترل درون زایی مرتبط با احتمال اینکه شرکت های سرمایه گذاری به شرکت هایی جذب شوند که محیط اطلاعاتی آن ها قوی تر بوده و بدین دلیل قیمت های جاری منعکس کننده سودآتی باشند، معتبر بود. به طور کلی نتایج تحقیق مذبور با نگرش دوم هم خوانی داشت. بدین مفهوم که شرکت های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران کارکشته ای هستند که مزیت اخذ و پردازش اطلاعات آن ها در قیمت های سهام منعکس است. نتایج فوق این نظریه را که شرکت های سرمایه گذاری (در مقایسه با سرمایه گذاران حقیقی) علاقه افراطی به سودآوری جاری دارند، نقض میکند. زیرا قیمت های جاری سهام با افزایش مالکیت شرکت های سرمایه گذاری در شرکت ها، سودهای آتی را بیشتر منعکس می کند. در حقیقت در شرکت هایی که شرکت های سرمایه گذاری مالکیت بیشتری دارند، به نظر میرسد قیمت های جاری سهام ، اطلاعات غیر مالی مرتبط با آینده را بیشتر منعکس می نمایند.
۱-Bartov et al.
۲-Kim et al,
۳- Walther.
۴-Jiambalvo et al.
۲-۲-۲-۱۵ دلایل و انگیزه های انحصار سهام در شرکت های عضو بورس
در خصوص انگیزه نگهداری سهام جهت اهداف مدیریتی و کنترلی ، تحقیقات زیادی در سطح بینالمللی صورت گرفته است. تمایل به نگهداری سهام مدیریتی انگیزه ای برای کنترل بیشتر سرمایه شرکت و احراز حداکثر آرا در جلسات تصمیم گیری در رابطه با عملکرد مالی و یا حتی اهداف کلی شرکت است. سهامداران عمده و یا دارندگان سهام مدیریتی علاقه مند به سربسته ماندن اطلاعات داخلی شرکت هستند که این امتیاز جز از راه محدود کردن عرضه سهام در بازار امکان پذیر نمی باشد (گیانتی و همکاران،۲۰۰۱ :۲۱۰).بسیاری از سهامداران با توجه به سیستم اداری یا مدیریتی یک شرکت مبادرت به نگهداری یا معامله سهام آن شرکت میکنند. به علاوه،بازده مورد انتظار سهام در ذهنیت سهامداران با توجه به موقعیت کلی هر شرکت شکل میگیرد (آلن و همکاران،۲۰۰۰ :۳۵).۱